اکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - تعریف میان زبانی

مثال ها و تعریف میان زبانی

میان زبانی نوعی از زبان است که توسط دانشجویانی به کار برده میشود، که دارند یک زبان دوم یا خارجی را فراگیری میکنند.

کاربرد های میان زبانی مطالعه ی روش هایی است که، در آن افراد به عنوان زبان دوم، زبان را فراگیری، درک و از الگوهای زبانی استفاده میکنند.

نظریه میان زبانی عموما به لری سلینکر(Larry Selinker) که یک پروفسور آمریکایی زبانشناسی کاربردی است، نسبت داده میشود و مقاله میان زبانی اش در ژانویه ۱۹۷۲ از مجله International Review زبانشناسی کاربردی در قسمت آموزش زبان چاپ شد.

مثالها و مشاهدات

میان زبانی روی سیستم قوانین در حال تکامل دانشجو اثر میگذارد و  یک تعداد فرآیند که شامل اثر زبان اول ( انتقال) ، تداخل های مقایسه ای از زبان مقصد، کلی گرایی بیش از حد قوانین جدیدی که روبه روی یکدیگر قرار گرفتند، میشود. ( David Crystal, A Dictionary of Linguistics and Phonetics, 4th ed. Blackwell, 1997)

میان زبانی و فسیل سازی

فرآیند یادگیری یک زبان دوم مشخصا به صورت غیر خطی و جدا جدا است، که در بعضی قسمت ها با روندی سریع و در بعضی دیگر با روندی آرام،در بعضی در حالت انکوباسیون ( نهفتگی) وحتی در بعضی کاملا ساکن علامت گذاری شده است. چنین فرآیندی باعث ایجاد یک سیستم زبانی میشود که به عنوان میان زبانی شناخته شده است، که به درجه های مختلفی زبان مقصد را تقریب میزند. نزدیکترین مفهوم اینست که میان زبانی به صورت استعاره ای، یک خانه ی میانی بین زبان اول و زبان مقصد است، از این رو به آن ‘میانی’ میگوییم. ظاهرا زبان اول، زبان مرجع است، که مطالب ساخت ابتدایی را به تدریج جهت مخلوط شدن با مطالبی که از زبان مقصد گرفته شده، ایجاد میکند که باعث ایجاد ساختار های جدیدی میشود که نه در زبان اول وجود دارند و نه در زبان مقصد.

این مفهوم با اینکه در نظر بسیاری از محققان زبان دوم امروزی پیچیده نیست، یک ویژگی تعریفی یادگیری زبان دوم را مشخص میکند که اساسا به عنوان فسیل سازی معروف است و بعدها عموما به عنوان ناکامل به آن اشاره شده که مرتبط به ورژن ایده آل یک سخنگوی تک زبانه نیتیو (native) میباشد.

گفته شده است که مفهوم فسیل سازی مسئله ای است که به زمینه فراگیری زبان دوم انگیزه بخشیده است.

بنابراین یک نگرانی اساسی در تحقیق زبان دوم این بوده است که انگیزه دانشجویان برای دست یابی به هدف متوقف شود. برای مثال توانایی صحبت کننده های نیتیو تک زبانه، در برخی و یا تمام زمینه های زبان شناسی، حتی در محیط هایی که داده به نظر زیاد میرسد، انگیزه قوی ظاهر میشود، و فرصت برای تمرین ارتباط کلامی بسیار خواهد بود.

میان زبانی و گرامر جهانی

تعدادی از محققان به لزوم درنظر گرفتن گرامرهای میان زبانی با حق خودشان در مورد قوانین و پارامتر های گرامر جهانی اشاره کرده اند و در این مورد بحث میکنند که کسی نباید دانشجویان زبان دوم را با نیتیو های زبان دوم مقایسه کند، بلکه باید در نظر بگیرد که آیا گرامرهای میان زبانی سیستم های زبانی طبیعی هستند یا خیر  ( e.g., duPlessis et al., 1987; Finer and Broselow, 1986; Liceras, 1983; Martohardjono and Gair, 1993; Schwartz and Sprouse, 1994; White, 1992b) .

این نویسندگان نشان داده اند که دانشجویان زبان دوم شاید به مرحله ای از حرف زدن برسند که در واقع داده زبان دوم به حساب بیاید اما با این حال به پای گرامر یک سخنگوی نیتیو نمیرسند. بنابراین این مسئله یا نشان دهنده ی میان زبانی یک گرامر احتمالی است یا با گرامر زبان دوم مطابقت دارد.

0/5 (0 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *