ماهیت رویکرد و روش در آموزش زبان
مهم ترین دلیل تغییرات در آموزش زبان خارجی و تکنیک های کلاس درسی و رویه های مورد استفاده در آموزش زبان، نمایانگر واکنش ها به انواع موارد و شرایط تاریخی بوده است. برای سالیان متمادی، اصل راهنما همان عرف و سنت بود. “روش دستور- ترجمه” منعکس کننده ی ی دیدگاهی عالمانه از زبان و مطالعه ی زبان است. در زمان هایی، واقعیات موجود عملی در کلاس درس تعیین کننده ی هدف و رویه درسی بود. این موضوع در تعیین مهارت خواندن به منزله ی هدف در مدارس و کالج های امریکا در اواخر دهه ی ۱۹۲۰ صدق می کند. در برخی زمان ها نیز نظریه های برگرفته از زبان شناسی، روان شناسی، یا آمیزه ای از هر دو، برای ایجاد مبنایی فلسفی و عملی برای آموزش زبان مورد استفاده قرار گرفت; همچنان که در برنامه های متعدد اصلاح گرایانه در قرن نوزدهم مشاهده می شود. هم چنانچه مطالعه ی روش ها و رویه های آموزشی در آموزش زبان نقش محوری تر در حوزه ی زبان شناسی کاربردی یافت ( از دهه ی ۱۹۴۰ به بعد )، تلاش های گوناگونی صورت گرفته شده تا ماهیت روش ها بهتر مفهومی شود، و ارتباط بین نظریه و عمل در یک روش به صورت نظام مندی تری روشن گردد. با شناخت مفهوم ارتباط بین رویکرد و روش مشخص خواهد شد و الگویی برای توصیف، تحلیل، و مقایسه ی روش ها ارائه می شود.