بازی زبانی – تعیین جنسیت در زبان آلمانی
هرچند تارابان ((Taraban) (2004)، آزمایش ۳ ) نشان داد که فراگیری زیر مجموعه های جنسیتی بدون علامت معنایی و آوایی امکانپذیر است در صورتیکه توجه زبان آموز به سمت زمینه معنایی مربوط باشد. در تحقیش، او همان زبانی را به کار برد که بروکس (Brooks), به کار برده بود و اطمینان حاصل کرد که هیچ سرنخ اسمی وجود نداشته باشد برای مثال تمامی اسم ها از لحاظ آوایی برای زیرمجموعه جنسیتی شان بدون علامت بودند. تارابان در شرایط اولی، همان شرایط بسته، داده را به شیوه ای ارائه کرد که تمامی عبارات وابسته به یک اسم بودند که در جانشینی فوری نشان داده شده اند. برای مثال، هر سه عبارت to ،at and from برای اسم billit به شکل گروهی ارائه شده بود و به شرکت کنندگان این اجازه را میداد تا کل الگوی تکواژ های وابسته به این اسم را پردازش کنند. با این روش توجه آنها به سمت علامت های مربوط در زمینه معنایی هدایت میشد. تارابان در شرایط تصادفی دومی ، شرکت کنندگان را در معرض تمام عبارت هایی قرار داد که به شکل تصادفی بودند مثل همان کاری که بروکس و همکارانش انجام داده بودند.
تعیین جنسیت در آلمانی
آلمانی یک مورد جالب در شعله یافته هایی ارائه میکند که بروکس و همکارانش گزارش کرده اند که تنها، سرنخ های معتبر اسمی بسیار کمی ارائه میدهد. تنها یک مجموعه از سرنخ های اسمی بسیار معتبر مربوط به تکواژهای اقتباس شده وجود دارد. هرچند باید بدانید که معمولا این سرنخ ها در لغت های ذهنی و بلند اتفاق میافتد که غیر محتمل است و بخشی از لغتنامه کودکان می باشد. تعیین جنسیت تمام ترتیب های معنایی، ساخت شناسی یا آوایی استثنائات زیادی دارد. بخشی از آن به علت این حقیقت است که این معین کننده های جنسی یکدیگر را باطل میکنند : نظم های ساخت شناسی، نظم های معنایی را باطل میکند و اصول طبیعی جنسیت و نظم های معنایی، نظم های آوایی را باطل میکنند ( ویگنر (Wegener)، (۱۹۹۵) ) . برای مثال ‘Mädchen’ (دختر) ( جدول ۱ در پایین را ببینید) باید جنسیت زنانه را با اصول طبیعی جنسیت تعیین کند. هرچند این نظم معنایی از طریق قانون قوی تر ساخت شناسی که در پسوند کوچک –chen مربوط به اشیا است، رد میشود. مشابها از روی شکل آوایی آن، ‘Junge’ در جدول ۲ باید تعیین کننده جنسیت زنانه باشد زیرا دو سیلابه است و با /ə/ تمام میشود. هرچند به علت اصل طبیعی جنسیت، جنسیت مردانه را تعیین میکند.
به علت موقعیت آنها در انتهای سلسله مراتب، نظم های آوایی به صورت خاص متغیر هستند( Kopcke & Zobin ، ۱۹۸۴ ). بیست و چهار تا از نظم های تعیین جنسیت آوایی را برای ۱۴۶۶ تا از اسم های آلمانی معرفی میکند. بعضی از این نظم ها نسبتا معتبر هستند اما تنها برای تعداد کمی از کلمات کاربرد دارد. برای مثال این قاعده که اسم ها با /kn/ شروع میشوند مثل کلمه (Knopf (button.M یا (Knall (bang.M مردانه هستند که تنها برای ۱۵ تا از بین ۱۴۶۶ کلمات تک هجایی کاربرد دارند. علاوه بر این، حدود نصف این قاعده ها توسط Köpcke معرفی شده است که یا اشیا یا جنسیت مردانه را تعیین میکند، از اینرو تنها جنسیت زنانه را شامل نمیشود. به هر حال تعیین نکردن جنسیت زنانه در لغت تک هجایی پیش فرض است. Köpcke تحلیل کرد که مثل اکثر اسم های تک هجایی، یا مردانه بودند ( ۹۴۰ لغت) یا اشیا ( ۳۲۱ لغت).
Wegener با مرور و گسترش کار Kopcke یک مجموعه کوچکتر از قوانین تعیین جنسیت پیشنهاد کرد که نه تنها روی لغات تک هجایی بلکه روی لغات چند سیلابه هم کاربرد داشت. یکی از این قوانین این است که اسم های تک هجایی به صورت پیش فرض جنسیت مردانه دارند. این قانون ۳/۲ اسم هایی را که Kopcke تحلیل کرده بود را پوشش میدهد. هرچند، این قانون ۳/۱ اسم ها را شامل نمیشود. با مشکلاتی که برای ایجاد قوانین تعیین جنسیت به صورت معتبر برای لغت های آلمانی تک واژه ای وجود دارد، بعضی از نویسندگان گفته اند که از دیدگاه زبان آموز این لغت ها به صورت بسیار دلبخواهی در زیر مجموعه های جنسیت قرار گرفته اند (Maratsos, 1983).
حقیقتا، در مقایسه با سرنخ های اسمی، به نظر میرسد تعیین کردن جنسیت اسم های تک واژه ای آلمانی با سرنخ های معنایی در فضای معنایی واژه ای اسم مثل تعاریف مشخص و نامشخص و دیگر تکواژ های تعیین جنسیت ( مثل ضمایر) موثق تر است MacWhinney et al, 1989Y Schwichtenberg ) Schiller, 2004 ).این مسئله با مدل های با زمینه معنایی سازگار است، به علت اینکه زمینه معنایی واژه ای به هنگام تعیین جنسیت ، نقشی اساسی بازی میکند (Maratsos & Chalkley, 1980; Taraban 2004 ).
طبق این مدل ها ، دسته های جنسیتی از طریق ترکیب اسم با مجموعه های کوچک تکواژهای علامت دهنده مربوط قابل یادگیری هستند.برای مثال;
حروف تعریف مفرد مذکر به آلمانی (der, des, dem, den)
+
ضمایر مفرد مذکر مربوطه ( (‘er (‘he’), sein (‘his’), ihm (‘him’), ihn(‘him )
هرچند بدانید که در آلمانی علامت دهنده های مفرد مثل : “il” or “la” ممکن است در مورد ایتالیایی برای تعیین جنسیت منجر به گمراهی شوند: همانطور که در جدول ۱ برای مورد حروف تعریف مشخص به آلمانی نشان داده شده است، بعضی از ویژگی های علامت دهنده ی زیرمجموعه های جنسیتی این ویژگی را دارند. در حالیکه هر زیرمجموعه جنسیتی، با یک الگوی علامت دهنده ی متمایز کننده حروف تعریف مشخص، مرتبط است، تمام ۱۲ عملکرد گرامری تنها به شش صورت مختلف انجام میشود. برای مثال “der”, به دو جنسیت متفاوت و سه مورد مختلف تبدیل میشود.
اگر مایل هستید بیشتر راجع به مکانیزم های تشخیص جنسیتی در زبان المانی مطالعه کنید، کلیک کنید.