اکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - مکانیزم های تشخیص جنسیت در المانی

مکانیزم های تشخیص جنسیت در بچه ها

علی رغم این مشکلات، اکثر کودکانی که آلمانی زبان مادریشان است، در سیستم جنسیتی آلمانی در سن ۳ سالگی ماهر میشوند (Szagun, Stumper, Sondag, & Franik 2007). هر چند نقادانه، بخش زیادی از کودکان در آلمان هستند که آلمانی را به عنوان زبان دوم یاد میگیرند. ظاهرا این کودکان در فراگیری سیستم جنسیتی آلمانی دچار مشکلاتی شده اند که ( برای مثال  , Jeuk,  ۲۰۰۷; Rosch, 2003) جنسیت و علامت های تعیین کننده، صفت ها و ضمایر را به طور غیرصحیح تولید میکردند. Jeuk مشاهده کرده است که برای زبان آموزان زبان دوم در سن ۶ سال و بالاتر، استفاده درست از تعیین کننده های جنسیت در زبان آلمانی یک چالش اساسی با مشکلاتی است که تعیین کننده صحیح زیرمجموعه های اسم ها میباشد.

احتمالا دلایل این مشکلات فراوان است. یکی از این دلایل این است که کودکانی که زبان آلمانی زبان دوم آنهاست، به اندازه یک آلمانی که از دوران اولیه کودکی اش در معرض زبان بوده، در معرض زبان نبوده اند. دلیل دوم این است که ممکن است آنها زمان سخت تری برای استفاده از سرنخ های موجود در داده ها داشته اند، به خاطر اینکه تبحر آنها در آلمانی کمتر از هم سن و سالشان رشد کرده است.

تبحر در سیستم جنسیت زبانی کلید درک جمله است. برای مثال برای ساخت مرجع یک ضمیر جنسیت مرتبط ترین سرنخ است. به این دو جمله در شماره عکس ۱ نگاه کنید.

( برگرفته از Köpcke & Zubin ، ۱۹۸۴، صفحه ۴۳) : در (۳a) ضمیر “sie” به طور غیر مبهمی به bowl اشاره میکند. در (۳b) ضمیر “er” به طور غیر مبهمی به jug اشاره دارد.

مکانیزم های تشخیص جنسیت در المانی

عکس ۱ – مکانیزم های تشخیص جنسیت در المانی

توجه کنید که در (۳b) مرجع “er” اسمی نیست که بلافاصله بعد از ضمیر آمده باشد بلکه اسمی است که بعد از آن آمده است. چنین مرجع های ضمیری که با فاصله می آیند تنها وقتی درک میشوند که مطابقت مفرد و جمع جنسیتی ضمیر و مرجعش به درستی ارزیابی شوند. به خصوص آنها در متون نوشتار پیچیده، رایج هستند. به همین خاطر است که شکست در فراگیری کامل سیستم استفاده آن در جمله ( و مفرد و جمع آن) در زبان آلمانی میتواند اثرات غیر مستقیم روی درک متن و در نهایت روی موفقیت اکادمیک داشته باشد. با توجه به اینکه حدودا یک چهارم کودکان در آلمان ، زبان آلمانی زبان دومشان است، این مسئله مهم است که این کودکان طی فرآیند فراگیریشان در سالهای اولیه تولد به بهترین نحو حمایت شوند.
اگر علاقه مند به مطالعه بیشتر در این زمینه هستید، کلیک کنید.

آیا بازی زبانی برای بهبود داده کاربرد دارد؟

تاکنون گفته ایم که تعیین درست جنسیت اسمها مشکلی اساسی برای بسیاری از کودکان آلمانی است، به خصوص برای انهایی که زبان آلمانی، زبان دومشان است و اینکه این مسئله ممکن است روی توانایی آنها برای درک متون نوشتاری پیچیده اثر منفی بگذارد. با توجه به این مسئله سرنخ های معنایی مطمئن ترین راه برای اشاره به جنسیت یک اسم آلمانی است. ما این سوال را مطرح کردیم که آیا راهی برای بهبود ارائه سرنخ های معنایی جهت تدریس زبان و اهداف دخالت آمیز وجود دارد یا خیر. ما به بازی زبانی به عنوان نقطه شروع نگاه کردیم برای اینکه ویژگی های سودمند بسیاری جهت یادگیری زبان دارد که شامل ساختار داده، تکرار و قابل تکراری بودن مسائلی که ما در اینجا میخواهیم روی انها متمرکز شویم.

در ابتدا بازی زبانی مثل آهنگ ها، جملات دارای تلفظ دشوار یا آهنگ های مهد کودک، معمولا شامل تکرارهای بسیار میباشد و میتواند به دفعات  و بدون هزینه تکرار شود.  Cook میگوید که کودکان از الگوهای تکراری لذت میبرند و دوست دارند به داستانهای یکسان بارها و بارها بدون اینکه خسته شوند گوش دهند. علاوه بر این کودکان دوست دارند بازی های زبانی را از حفظ بگویند ( Cook, 1997 ). با تکرار مداوم یک متن، زمان پردازش زبان و همچنین پیش بینی پذیری متن  افزایش می یابد ( Cook, 2000).

بسیاری از شعر ها و آهنگ های کودکانه و همچنین داستان های کودکانه ساختارهای گرامری را تکرار میکنند، در حالیکه تنها کمی جایگزینی لغوی ایجاد میکنند و تعیین و جداسازی بخش های زبانی فردی را آسان میکنند.

بنابراین در این صورت این ساختار شعری ، یک ارائه ساختار یافته از زمینه معنایی مربوط به جنسیت حیوانات را معرفی میکند در حالیکه محتوی لغتی آن هم ساده و تکراری است  (cf. Frieg, Hilbert, E. Belke, & G. Belke, 2012; G. Belke, 2007; Kauffeldt et al., 2014).

جالب توجه است که ارائه این اسم ها در ورژن آهنگ کودکانه مشابه ارائه داده های بسته است که توسط تارابان (Taraban) انجام شد. به طور نقادانه بخواهیم بگوییم در آهنگ کودکانه داده زبانی مربوط ، در یک شعر، ملودی و به صورت ریتمیک ارائه میشود. به نظر حسی میرسد که ملودی، ریتم و آهنگ میزان درگیری با یک متن را افزایش میدهد و در کل یادگیری زبان کارامدتر صورت میگیرد. هرچند، همانطور که ما بخش بعدی را مرور خواهیم کرد، تاکنون تحقیق بسیار کمی برای اثبات یا رد این حس وجود دارد همانطور که ما بخش بعدی را مرور خواهیم کرد.

5/5 (1 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *