آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی -رویکرد شفاهی و آموزش زبان موقعیتی

رویکرد شفاهی و آموزش زبان موقعیتی

امروزه معلمین اندکی هستند که با عبارات ‘رویکرد شفاهی‘ یا ‘آموزش زبان موقعیتی’ آشنا باشند. این عبارات عطف به رویکردی در آموزش زبان دارد که توسط زبان شناسان کاربردی بریتانیایی دهه ی ۱۹۳۰ تا دهه ی ۱۹۶۰ ساخته شد. اگرچه هیچ یک از این عبارت ها امروزه به طور متداول مورد استفاده قرار نمی گیرد، ولی تأثیرگذاری ‘رویکرد شفاهی’ ماندگارتر بوده است، و طراحی و تدوین بسیاری از کتب درسی و دوره های درسی ‘انگلیسی به عنوان زبان دوم/ انگلیسی به عنوان زبان خارجی’ را شکل داده که هنوز هم بسیاری از آنها مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از موفق ترین دوره های درسی ‘انگلیسی به عنوان زبان خارجی’ که منتشر شد، انگلیسی استریم لاین (Streamline English) (هارتلی و وینی(Hartley and Viney)، ۱۹۷۸) است که منعکس کننده ی اصول کلاسیک ‘آموزش زبان موقعیتی’ بود.

همچنین بسیاری از دوره های کتب درسی نیز مورد استفاده ی گسترده ای بودند (برای مثال، اكسس تو انگلیش (Access To English)، نوشته کولز و لرد(Coles and Lord)، کرنل لسنز پلاس (Kernel Lessons Plus) نوشتة اونيل (O’Neill)، ۱۹۷۳؛ و بسیاری از کتب درسی متداول ال. جي. الکساندر(L. G. Alexander) ]برای مثال، الكساندر، ۱۹۶۷]). نقطه نظر هوبارد(Hubbard)، جونز (Jones)، تورنتون (Thornton)، و ویلر (Wheeler) در سال ۱۹۸۳ امروزه هنوز هم صدق میکند: ’این روش به صورت گستردهای در زمان نگارش این کتاب مورد استفاده قرار میگیرد و شمار بسیار زیادی از کتب درسی بر مبنای آن نوشته شده اند‘‘ (هوبارد و دیگران، ۱۹۸۳، ص ۳۶). بنابراین، مهم است که اصول و تمرینات ‘رویکرد شفاهی’ و ‘آموزش زبان موقعیتی’ را درک کنیم.

پیشینه

سرچشمه های این رویکرد با کار زبان شناسان کاربردی بریتانیایی در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ شروع شد. شماری از زبان شناسان کاربردی مشهور در این زمان، مبنایی برای یک رویکرد اصول مند در روش شناسی آموزش زبان، ایجاد کردند. دو نفر از رهبران این جنبش، هارولد پالمر(Harold Palmer) و ای. اس. هورنبی (A. S. Hornby) بودند. این دو از برجسته ترین شخصیت ها در آموزش زبان قرن بیستم بریتانیا محسوب می شوند، و هر دوی آنان با کارهای زبان شناسانی از قبیل اتو يسپرسن و دانیل جونز (Daniel Jones)، و همچنین ‘روش مستقیم’ آشنا بودند. آنان سعی کردند تا شالودهای علمی تر برای یک رویکرد شفاهی در آموزش زبان انگلیسی پایه گذاری کنند که در ‘روش مستقیم’ مشاهده نمی شد. نتیجه همانا مطالعه نظام مند اصول و رویه هایی بود که می توانست در انتخاب و سازماندهی محتوای یک دوره ی درسی زبان اعمال شود (پالمر، ۱۹۱۷، ۱۹۲۱).

کنترل واژگان

 یکی از نخستین وجوه طرح درسی این روش که باید مورد توجه قرار بگیرد، نقش واژگان بود. در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ بررسی هایی چند در مقیاس بزرگ بر روی واژگان زبان خارجی انجام شد. انگیزه این پژوهش ها از دو سو نشأت میگرفت. اول اینکه اتفاق نظری عام در بین متخصصان آموزش زبان (از قبیل پالمر) وجود داشت مبنی بر این که واژگان یکی از مهمترین جنبه های یادگیری آموزش زبان خارجی است. تأثیر دوم همان تأکید فزاینده بر روی مهارت های خوانداری به منزله ی هدف آموزش زبان خارجی در برخی کشورها بود. این نکته توصیه ی نهایی ‘گزارش گلمن’ (فصل ۱) و همچنین نتیجه گیری های پژوهش مستقل کارشناس بریتانیایی رشته آموزش زبان (یعنی مایکل وست() بود که نقش زبان انگلیسی در هندوستان را در دهه ی ۱۹۲۰ مورد مطالعه قرار داده بود. واژگان به منزله بخش اساسی در مهارت خوانداری مشخص شده بود.

این مسائل، منجر به ایجاد اصول کنترل واژگانی شد که تأثیر عملی عمدهای بر روی تدریس زبان انگلیسی در دهه های آتی داشت. فهرست های شمارش، فراوانی و بسامد واژگانی نشان داد که یک هسته ی دوهزار واژه ای مکرراً در متون نوشتاری حادث می شوند و اینکه بلد بودن این تعداد واژگان به شدت در خواندن یک زبان خارجی کمک کننده خواهد بود. هارولد پالمر، مایکل وست، و کارشناسان دیگر، راهنمایی برای واژگان انگلیسی مورد نیاز جهت تدریس انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی تدوین کردند که گزارش موقت در مورد گزینش واژگان نام داشت (فاست()، وست، پالمر، و تورندایک ()، ۱۹۳۶) و براساس بسامد واژگانی و معیارهای دیگر استوار بود. این گزارش بعدها به وسیله ی وست مورد تجدید نظر قرار گرفت و در سال ۱۹۵۳ تحت عنوان فهرست عام کمکی از کلمات زبان انگلیسی منتشر شد که مرجعی استاندارد در تدوین مطالب آموزشی شد. این تلاش ها برای ارائه ی یک شالوده ی علمی و عقلایی در انتخاب محتوای واژگانی یک دوره ی درسی زبانی نمایانگر اولین تلاش ها برای ایجاد اصول طرح برنامه ی درسی در آموزش زبان است.

کنترل دستورزبان

در موازات علاقه به ایجاد اصول عقلایی برای انتخاب واژگان، توجه به محتوای دستوری دوره های درسی زبان معطوف شد. پالمر بر مشکلات دستورزبان برای زبان آموز خارجی تأکید کرده بود. اکثر کارهای او در ژاپن – جایی که سرپرستی انستیتوی پژوهش در آموزش زبان انگلیسی را از سال ۱۹۲۲ تا جنگ جهانی دوم به عهده داشت – در راستای ایجاد رویه های کلاس درسی مناسب برای تدریس الگوهای پایه ی دستوری از طریق یک رویکرد شفاهی بود. دیدگاه او از دستورزبان بسیار متفاوت از الگوی انتزاعی دستورزبان بود که در ‘روش دستور- ترجمه’ می شود، بر این فرض استوار بودکه یک منطق همگانی شالوده ی تمامی زبان ها را شکل می دهد، و اینکه مسئولیت معلمین این بود که نشان دهند چگونه هر مقوله ای از دستور زبانی همگانی را می توان به زبان خارجی بیان کرد.

پالمر به دستور زبان به منزله  ی الگوهای – بالمر، هورنبی، و دیگر زبانشناسان کاربردی د ساختهای دستوری اصلی آن را به الگوهای زیر بنایی جمله در زبان گفتاری می نگریست. پالمر، هورنبی، و دیگر زبان شناسان کاربردی بریتانیایی، زبان انگلیسی را تحلیل کردند و ساخت های دستوری جمله ای طبقه بندی کردند (که بعداً تحت عنوان “جداول جایگزینی” نام گرفت) برای کمک به درونی کردن قواعد ساخت جمله ی زبان انگلیسی به کار می رفت.

یک طبقه بندی از الگوهای جمله ای زبان انگلیسی در اولین فرهنگ لغت نوشته شده توسط هورنبی، گاتنبی(Gatenby) و ویکفیلد (Wakefield) برای زبان آموزان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در سال ۱۹۵۳ تحت عنوان فرهنگ لغت پیشرفته ی زبان آموز کلمات انگلیسی عرضه شد. شماری از توصیف های آموزشی در مورد دستور زبان انگلیسی، صورت گرفت (از قبیل گفتاری بر اساس کاملاً آوایی (پالمر و بلندفورد(Blandford)، ۱۹۳۹)، دستنامه ی دستورزبان انگلیسی (زادوورت(Zandvoort)، ۱۹۴۵)؛ و راهنمای الگوها و کاربرد در زبان انگلیسی (هورنبی، ۱۹۵۴) که مرجعی استاندارد از الگوهای جمله ای زبان انگلیسی برای مؤلفین کتب درسی شدند. با ایجاد رویکردهای نظاممند در محتوای واژگانی و دستوری دوره های درسی زبان، و با تلاش های متخصصینی مانند پالمر، وست، و هورنبی در استفاده از این کتب مرجع به منزله ی چهارچوب روش شناختی جامع برای تدریس انگلیسی به عنوان زبان خارجی، شالوده های یک رویکرد بریتانیایی در ‘تدریس انگلیسی به عنوان زبان دوم / تدریس انگلیسی به عنوان زبان خارجی’ – یعنی ‘رویکرد شفاهی’ – بنا نهاده شد.

5/5 (1 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *