کند و کاوی در باب زبان – مطالعات کنونی
هدف این مطالعه این بود تا آزمایش کند چطور ترکیب داده ساختاری، قافیه و ملودی روی فراگیری زیر مجموعه های شبه جنسیتی در گرامر مصنوعی اثر میگذارد، که تنها سرنخ های معنایی برای زیرمجموعه های شبه جنسیتی اسامی داده شده ایجاد کند. این زبان مصنوعی شامل سه دسته شبه جنسیتی و سه دسته شبه کاربردی میشود، همانطور که در زبان آلمانی دیده شد ( جدول ۱ را مشاهده کنید).
جالب توجه است که اکثر مطالعات قبلی دو مورد از دسته های شبه جنسیتی را به جای سه مورد ازمایش کرده اند یعنی ما سیستم علامت گذاری برای جنسیت و کاربرد آن در جمله را که آزمایش کردیم پیچیده تر از بیشتر سیستم هایی بود که قبلا ازمایش شده بود. علاوه بر این، برعکس تمام مطالعات قبلی، اشتراک بسیاری در علامت ها وجود داشت که الگوهای صرفی مربوط به هر جنسیت را مشخص میکرد. این همانندی، ویژگی سیستم کاربرد جنسیت در زبان آلمانی است که ۱۲ عملکرد گرامری را در الگوی صرفی مفرد در حدود نصف شکل های دیگر شامل میشود.
جدول ۱ – سه دسته شبه جنسیتی استفاده شده در ازمایش ۱ |
|||
Case-like Category (Locative Markers)
|
Gender-like Category | ||
I | II | III | |
To-locative (nominative) | ino | ano | ono |
By-locative (genitive) | gla | ino | gla |
From-locative (dative) | sla | ino | sla |
در پیرو Brooks و همکاران (۱۹۹۳)، الگوی کاربردی زبان آلمانی به الگوی نشانگر های مکانی تغییر کرد (expressing to, by, and from). هیچ سرنخ اسمی برای عضویت دسته جنسیتی اسم ها وجود نداشت. در آزمایش ۱ تمام جملات مربوط به یک اسم در مدل جایگزینی تارابان (Taraban) آمده بودند. با این روش شرکت کنندگان میتوانستند متقابلا تمام نشانگر های شبه کاربردی در جمله را که به یک اسم تعلق داشت، پردازش کنند. در آزمایش ۲ تمام جملات به صورت تصادفی ارائه شدند تا جملات دیگر با یکدیگر برای یک اسم به صورت گروهی نباشند. این متد آموزشی برگرفته از تقابلات زندگی روزمره بود که ممکن نبود نشانگر های شبه کاربردی زبان در جمله که به یک اسم در جایگزینی مربوط است را نشان دهد. در هر دو آزمایش، شرکت کنندگان در یکی از چهار حالت زیر آموزش دیدند :
a) نثر، b) قافیه ، c) ملودی و d) قافیه و ملودی.
آزمایش ۱
شرکت کنندگان
۹۶ شرکت کننده (۲۲ مرد) کارمند دانشگاه بوکام و دانشگاه مونستر در آلمان در این آزمایش در ازای پول یا ساعات درسی شرکت کردند. زبان مادری تمام شرکت کنندگان آلمانی بود که بین سن ۱۸-۳۰ سال قرار داشتند ( میانگین سن ۲۳٫۴۷ سال، SD=3.09 سال، N=92، و چهار شرکت کننده ای که در سوالات پیش از آزمایش سنشان را بیان نکرده بودند).
شرکت کنندگان به صورت تصادفی در یکی از ۸ گروه قرار گرفتند که هر گروه شامل ۱۲ شرکت کننده میشد. تفاوت سنی بین گروه ها وجود نداشت (F < 1) و شرکت کنندگان خانم در همه گروه ها بسیار بیشتر از شرکت کنندگان اقا بودند.
مسائل اخلاقی، رضایت و اجازه
از کمیته اخلاقی دانشگاه بوکام اجازه اخلاقی را گرفتیم. ما شرکت کنندگان را برای ثبت نام در این تحقیق درباره ی هدف اصلی این آزمایش مطلع کردیم. رضایت آنها را برای شرکت در اولین جلسه آموزش گرفتیم. در پایان تحقیق از آنها کاملا گزارش گرفتیم.
مواد (Materials)
برای آموزش زبان، ما صحنه های متحرک از مخلوقات خیالی در مایکروسافت پاورپوینت ایجاد کردیم. این صحنه های متحرک با جملاتی ترکیب شده بود که حرکات مخصوص به خود را توضیح میدادند. در هر صحنه یک موجود به اسم تیکا به جلو، اطراف یا دور از دیگر مخلوقات خیالی حرکت میکرد (شکل ۱).
لغت نامه
همه ی عناصر این لغت نامه، شبه لغاتی بودند در زبان المانی بدون هیچ واژه مشابه املایی دیگری. این واژه ها توسط برنامه WinWordGen 1.0 به آلمانی ایجاد شده اند (Duyck, Desmet, Verbeke, & Brysbaert, 2004). ما حواسمان بود که این شبه لغت ها تکرار دو حرفی فرکانس بالا داشته باشند. این به ما اطمینان میداد که تلفظ این لغت ها برای زبان اصلی های آلمانی اسان است. برای مثال ترکیب های پیچیده بی صدا بسیاری که بیشتر از دو صدا داشته باشد، در ان وجود نداشت. علی رغم وضعیت انها به عنوان شبه لغت، ما به هر لغت به عنوان اسم، فعل یا نشانگر عطف میکنیم تا عملکرد گرامری آنها را در زبان مصنوعی نشان دهیم.
لغت نامه زبان مصنوعی شامل ۳۷ اسم میشود که مربوط به ۳۷ موجود خیالی بود. یک فاعل اسمی “Tika” دارد که عامل همه ی فعالیت ها است. ۳۶ اسم باقیمانده، نقش معنایی عملکرد ها را نشان میدهد، مثل “Lelop”, “Filan”, “Tekes”.
همه ی آنها در عملکرد گرامری مفعول به نمایش در آمدند که به این اسم ها در زیر به عنوان اسم های مفعولی اشاره میشود. هر اسم مفعولی شامل ۴ یا ۵ حرف میشود( ضمیمه ۳ را برای مرور نگاه کنید. ) . آنها به صورت لغت های دوسیلابی یا ۴ تا ۶ آوا تلفظ میشدند. ما مطمئن شدیم که هیچ کدام از اسم های مفعولی شامل پسوند هایی مربوط به یک جنسیت خاص در زبان آلمانی نمیشود. اسم های فاعلی و مخلوقاتی که آنها را نشان میدادند به صورت شبه تصادفی برای یکی از زیر مجموعه های شبه جنسیتی به کار گرفته شد ( I, II, III; جدول ۲) .
این لغت نامه ، جدا از اسم ها شامل ۵ نشانگر گرامری میشود که اطلاعاتی راجع به دسته های شبه جنسیتی و شبه کاربردی در جمله از اسم های مفعولی را دارد ( جدول ۲ را ببینید) . همانطور که قبلا به صورت جزیی توضیح دادیم این مجموعه از نشانگرها، با نشانگرهایی که در تحقیقات قبلی استفاده شده است در این تفاوت دارد که تنها ۵ نشانگر تمام ۹ عملکرد گرامری را در الگوی صرفی شبه جنسیتی و شبه کاربردی درجمله انجام میدهد.
از آنجایی که یک فردیکه زبان مادری اش آلمانی است قبلا سیستم کاربرد و جنسیت را در زبان اول فراگرفته است، ما از این مطمئن شدیم که سیسنم نشانگر های شبه کاربردی و جنسیتی به نقش های قالبی مثل نشانگر های جنسیت و کاربرد در آلمانی اشاره نکند. در عوض نشانگر های مصنوعی ما ۳ شرایط مکانی را بیان میکردند، با انتخاب نشانگر های گرامری که وابسته به زیر مجموعه ی شبه جنسیتی اسم های مفعولی و جهت یابی مکانی عمل اسم های فاعلی ( برای مثال: Tika) بودند. یعنی، وقتی تیکا به سمت یک مخلوق اسم مفعولی رفت جمله مربوط به یک نشانگر مکانی to میباشد، وقتی تیکا دور یک مخلوق اسم مفعولی میچرخد، این مربوط به یک نشانگر مکانی by است، و وقتی تیکا از یک مخلوق اسم مفعولی دور شد این مربوط به یک نشانگر مکانی from میباشد.
علاوه بر اسم ها و نشانگر ها این زبان شامل دو فعل (pim and pif) میشود. Pif به حرکت تیکا که به سمت یک مخلوق میرفت یا از آن دور میشد اشاره میکند. Pim به تیکا که اطراف مخلوق دیگر به صورت دایره وار حرکت میکرد، اشاره دارد. همانطور که بعضی از نشانگرهای شبه جنسیتی و شبه کاربردی در جمله بیش از یکبار در الگوی نشانگر نمایش داده شده اند ( جدول ۲ را ببینید). این افعال این اطمینان را به ما میداد که تمام جملات با یکدیگر متفاوت هستند. برای مثال، جملاتی که حرکات مکانی by و from برای دسته دوم شبه جنسیتی را توضیح میدهد، مشابه بودند اگر تنها از یک فعل استفاده میکردیم.
زبان
ما نشانگر ها را در جمله با استفاده از ساختار معنایی زیر جایگذاری کردیم;
a) اسم مفعولی ، b) اسم نشانگر فاعلی و مکانی ( تیکا) ، c) فعل
این ساختار جمله ای با ساختار جمله ای استاندارد زبان آلمانی در حالت معنایی متفاوت است. با در نظر گرفتن دسته های شبه جنسیتی و کاربردی در جمله، هر اسم مفعول به سه جمله مربوط بود که بیانگر حرکت تیکا به ترتیب به جلو، اطراف و یا دور از مخلوق اسم مفعولی بود (شکل ۲ را ببینید). برای مثال مخلوقی که اسم آن Lelop بود، برای دسته اول شبه جنسیتی بود. این سه جمله را از شماره ۴-۶ نشان دادیم (شکل ۲). در تفسیر زبانشناسی ما از G استفاده میکنیم تا به دسته شبه جنسیتی مربوطه از (I–III) اشاره کنیم و از C استفاده میکنیم تا به دسته شبه کاربردی (I–III) اشاره کنیم.
در شرایط وجود قافیه ما از جملات یکسان استفاده کردیم و یک خط قافیه دار بی معنا به اخرین سیلاب جمله اضافه کردیم. وقتی افعال را در پایان جملات قرار دادیم و این افعال برای تمامی اسم مفعول ها یکسان بودند، ما توانستیم خطوط بی معنی یکسانی برای تمام اسم مفعول ها بسازیم، همانطور که در زیر برای Lelop با مثال آمده است:
شرکت کنندگان شرایط های ملودی و قافیه و ملودی را به ترتیب در معرض یک نسخه ملودیکی به حالت بدون قافیه و مطالب آموزشی قافیه قرار دادیم که تمامی جملات ( و در صورت کاربرد قافیه ها) را در یک اهنگ ارائه میداد.