آزمایش هایی در باب یادگیری زبان – آنالیز داده ای
آنالیز داده ای
برای مطالعه بخش سوم این ازمایش کلیک کنید.
در تست های تولیدی (تولید جملات تصادفی در جلسه سوم و و جلسه ی امتحان و جلسه تست داستان + تولید جمله ی اشاره ای) خطاها مربوط به شرکت کنندگانی بود که از نشانگر های اشتباه استفاده میکردند. اشتباه های دیگر برای مثال استفاده اشتباه از مفعول یا فعل به ندرت اتفاق افتاده بود (بهترتیب ۱۵ و ۲۵۶ تا از ۶۳۳۶ مورد در آزمایش ۱ و ۲ ، مربوط به ۰٫۲۴% و ۴٫۱۸% داده) . آنها از تحلیل خارج نشدند. هیچ آزمون و خطای نامعتبری وجود نداشت و تمام شرکت کنندگان به همه ی محرک ها پاسخ دادند.
در مجموعه اول تحلیل ها، ما دقت شرکت کنندگان را با سطح فرصت با استفاده از تست های دوجمله ای مقایسه کردیم (p < 0.05 for all tests). ما این سطح فرصت را از تحلیل هایی که از تحقیقات قبلی گزارش شده است تنظیم کردیم(Frigo & McDonald, 1998; Kempe & Brooks, 2008; Taraban، ۲۰۰۴) .
این نشان میدهد که با هر پاسخی که یک شرکت کننده میدهد، او میتواند پاسخ درست یا غلط داده باشد و یک جمله شامل یک نشانگر مکانی به خصوص یا یک قضاوت گرامری انتخاب اجبارانه میشود.
سپس ما اثرات متد آموزشی و حالت آموزشی را روی اجرای شرکت کنندگان ازمایش کردیم. ما دقت نشانگر را با استفاده از مدل های خطی ترکیب شده به عنوان ابزاری در lmer-function در بسته IMe4 برای R با استفاده از یک عمل اتصال دو جمله ای و بهبود دهنده Bobyqa آنالیز کردیم (Bates, Maechler, Bolker, & Walker, 2015).
برای تمام تحلیل ها، مدل کاملی که توسط این طراحی حمایت میشد به کار گرفته شد که شامل حداکثر اثرات تصادفی می شود (Barr, Levy, Scheepers, Tily 2013)، برای مثال موانع تصادفی برای شرکت کنندگان و آیتم ها و همچنین انحراف تصادفی آیتم ها برای اثرات متد آموزشی، حالت آموزشی و تداخل آنها. حالت آموزشی را به شکل دیگر کد گذاری کردیم و با استفاده از مجموع کد گذاری نثر به عنوان مبنا و شعر، ملودی و شعر و ملودی را با آن مقایسه کردیم.
با پیروی از (Barr ؛۲۰۱۳)، ما از رویکرد مدل مقایسه ای استفاده کردیم. بر اساس این مدل کامل، ما مدل هایی که شامل بلاک، شعر، ملودی، شعر و ملودی یا تداخل های بلاک شده با هرکدام از حالت های اجرایی، انحراف های تصادفی و موانع را پیش میبریم. به خاطر اینکه این مدل ها تعداد بسیار زیادی از فاکتور ها را شامل میشود، اغلب شبیه هم نیستند. برای اکثر شباهت مدل ها وقتی بدست میامد که ارتباط تصادفی را حذف میکردیم (Barr et al., 2013). بعضی مواقع انحراف های تصادفی را نیز باید حذف میکردیم. در اینگونه موارد ما انحراف هایی را حذف میکردیم که مربوط به حداقل واریانس بودند.
نتایج و مباحث
در گروه شرکت کنندگانی که با متد آموزشی بلاک شده آموزش دیده بودند، تمامی شرکت کنندگان به طرز چشم گیری شانس بیشتری (۵۰%) در انجام وظیفه تولید جمله تصادفی که در پایان جلسه آخر آموزشی انجام گرفت، داشتند. تمام وظایفی که در جلسه امتحان بود، نشان میدهد که در آزمایش ۱ تمام گروه ها سیستم شبه جنسیتی و کاربردی در جمله نشانه های مکانی را یاد گرفته اند. آزمایش ۲ نتایج دیگری را نشان میداد. در وظیفه تولید جمله تصادفی که شرکت کنندگان در پایان جلسه آخر آموزشی آنرا تکمیل کردند، دقت نشانگر این چهار گروه به طرز شگفت انگیزی بیشتر از احتمال بود. هرچند در تست های تولید جمله به صورت تصادفی که در جلسه امتحان آمده بود، با آیتم های داستانی و قدیمی به ترتیب، شرکت کنندگانی که در گروه نثر بودند از سطح احتمال فراتر نرفتند. این نتایج با یافته هایی توسط تارابان که (۲۰۰۴) گزارش در ان شده که شرکت کنندگانی که به شکل تصادفی مطالب نثری به آنها آموزش داده شده بود، از سطح احتمال ۵۰% فراتر نرفتند، مطابقت دارد. شرکت کنندگانی که با دیگر سه حالت آموزشی، آموزش دیده بودند از سطح احتمالی فراتر رفتند. در تست های قضاوت اجبارانه گرامری، شرکت کنندگانی که با متد آموزشی تصادفی آموزش دیده بودند بسیار بهتر از حد توقع اجرا کردند.
سپس ما اثرات متد آموزشی ( بلاک شده، تصادفی) و حالت آموزشی ( نثر همانطور که با شعر، ملودی و شعر و ملودی مقایسه میشوند) را برای هر وظیفه آنالیز کردیم.
وظایف تولیدی
نتایج تست های تولید جملات به صورت تصادفی با فیدبک و بدون فیدبک به صورت خلاصه در جدول ۱ آمده است.
شرکت کنندگانی که داده های بلوک شده را طی آموزش دریافت کرده بودند، ازآنهایی که داده ها را به صورت تصادفی دریافت کرده بودند ، جلو زدند ( جدول ۲ را برای خلاصه نتایج آنالیز های آماری ببینید)
جدول ۱ و ۲ نیز نشان میدهد که در مقایسه با حالت اموزشی نثر، حالت شعر، ملودی و شعر و ملودی به طرز شگفت انگیزی اجرای شرکت کنندگان را در هر دو تست تولیدی افزایش میدهد. در هر دو زمان آزمایش تداخل چشمگیر متد آموزشی و شعر و ملودی در مقایسه با نثر نشان داده است که به طرز به خصوصی اثر شعر و ملودی در متد بلوک شده در مقایسه با متد آموزشی تصادفی بیشتر است. این افزایش به ترتیب، به اندازه ی ۲۰% و ۲۹% در جلسه سوم و چهارم برای متد بلوک شده بود، در حالیکه در متد آموزشی تصادفی این مقدار بسیار کمتر است ( ۱۱% در جلسه ی سوم و چهارم) .
تست درک مطلب
تحلیل اجرای شرکت کنندگان در تست انتخاب اجبارانه گرامر با آیتم های قدیمی نتایج بسیار یکسانی با یافته های وظیفه تولید داشت ( جدول ۱ را نگاه کنید). همانطور که در جدول ۲ نشان داده شده یک تاثیر اساسی از متد آموزشی بلوک شده وجود دارد که بسیار بهتر از گروه تصادفی عمل کرده اند. در مقایسه با حالت آموزشی نثر، حالت های ملودی و شعر و ملودی اما نه شعر، اجرای شرکت کنندگان را بسیار بهتر کرده اند ( جدول ۲ را نگاه کنید). برای حالت شعر و ملودی ، این تاثیر با متد آموزشی بلوک شده بیشتر هم بوده است.
به طور خلاصه تحلیل نتایج برای آیتم های قدیمی نشان داد که داده بلاک نتایج یادگیری بهتری را از داده تصادفی دارد. بهترین نتایج وقتی بدست آمد که شعر و ملودی به متد آموزشی بلاک اضافه شد.
سیر یادگیری آیتم های قدیمی
در تحلیل های تکمیلی ما انواع خطاهایی که شرکت کنندگان با آیتم های قدیمی به هنگام تولید جملات در طی دوره آموزش و امتحان داشتند را آنالیز کردیم. برای مثال در وظیفه تولید جمله تصادفی/ بلاک در جلسه دوم و سوم و وظیفه جمله تصادفی در پایان جلسه آخر آموزش و جلسه امتحان.
۴ نوع خطای مختلف مورد تحلیل قرار گرفت:
a) خطایی که در آن دسته شبه کاربردی نشانگر صحیح بود برای مثال یک نشانگر از دسته مکانی درست تولید شده بود اما آن نشانگر از لحاظ دسته شبه جنسیتی، غلط بود ( خطای جنسیت)
b) خطایی که در آن نشانگر از دسته شبه جنسیتی درست بود اما از نظر دسته شبه کاربردی غلط بود ( خطای کاربردی)
c) خطایی که هم از لحاظ دسته جنسیتی و هم کاربردی غلط بود ( خطای کاربردی – جنسیتی)
d) خطایی که یا جنسیتی بود یا کاربردی ویا هم کاربردی هم جنسیتی ( قابل طبقه بندی نیست).
جدول ۳ تعداد نهایی هر نوع خطا برای هر وظیفه را خلاصه کرده است که در آزمایش ها و حالت های آموزشی آمده است. بدیهی است در طی جلسات شرکت کنندگان اغلب خطاهای مربوط به جنسیت داشتند در حالیکه دیگر خطاها کمتر رخ داده است. طی جلسات خطاهای جنسیتی غالب بوده اند و تا آخرین جلسه ازبین نرفته اند، این مسئله نشان میدهد که همانطور که ما پیش بینی میکردیم انتخاب درست دسته شبه جنسیتی در وظیفه تولید برجسته ترین مشکل دانشجویان بود. بنابراین تمام تحلیل های زیر روی خطاهای جنسیتی تمرکز دارند.
شکل ۱ درصد خطاهای جنسیتی از پاسخ های تمام ۸ گروه در هر تسک را نشان میدهد.
برای اینکه تاثیر جلسات، متد آموزشی و حالت آموزشی را روی تعداد خطاهای جنسیتی ارزیابی کنیم، ما خطاها را به عنوان یک متغیر دوتایی کدگذاری کردیم ( با تمام خطاهای جنسیتی را ۱ و تمام جواب های درست و دیگر خطاها را ۰ گذاشتیم) و تاثیر متد آموزشی و حالت آموزشی برای هر جلسه را ارزیابی کردیم ( شکل ۱ و جدول ۴ را ببینید) . مثل جلسه سوم که در اثر متد آموزشی، شرکت کنندگانی که با متد آموزشی تصادفی آموزش دیده بودند، خطاهای جنسیتی بسیار بیشتری از آنهایی داشتند که با متد بلاک آموزش دیده بودند.
با توجه به اثرات حالت آموزشی ما فواید بسیار حالت شعر و ملودی را از جلسه سوم مشاهده کردیم. از آغاز، این اثر با متد آموزشی فعل و انفعال داشت و کاهش تعداد خطاهای جنسیتی در گروه شعر و ملودی متد بلاک روشن بود ( شکل ۱ را ببینید). در پایان تحقیق ( جلسه چهارم)، شرکت کنندگان گروه های شعر، ملودی، و شعر و ملودی عملکرد بسیار بهتری از گروه نثر داشتند ( شکل ۱ راببینید).
آیتم های داستانی
همانطور که در بخش متد ها جزئیات را توضیح دادیم، این تست های درک مطلب و تولیدی نیز با شش اسم مفعول قدیمی داستانی صورت گرفت که به موجوداتی اشاره میکرد که شرکت کنندگان هرگز قبلا با آنها مواجه نشده بودند.
جدول ۱ نتایج تست داستان + تسک تولید جمله و تسک قضاوت انتخاب اجبارانه از لحاظ گرامری را نشان میدهد که در اسم مفعولی های جدید و قدیمی داستان پراکنده شده است. همانطور که جدول های ۱ و ۲ نشان میدهد، متد آموزشی بلاک به طرز چشم گیری سطح عملکرد شرکت کنندگان را افزایش داد. درواقع شرکت کنندگانی که در شرایط بلاک بودند، عملکردی صعودی داشتند که بالای ۹۰% از پاسخ های درست در شرایط نثر را نشان میدهد. علی رغم این، حالت های ملودی و شعر و ملودی میزان دقت شرکت کنندگان را به طرز چشم گیری در هر دو متد افزایش داد.
اساسا این افزایش، برای شرکت کنندگان گروه آموزشی بلاک کمتر از گروه آموزشی تصادفی بود، تنها به خاطر اینکه شرکت کنندگانی که با متد بلاک آموزش دیده بودند عملکرد فوق العاده خوبی داشتند. در تسک تولید جمله اشاره ای + داستان، این مغایرت فعل و انفعالی چشم گیر متد آموزشی و حالت آموزشی شعر و ملودی را نشان میدهد.
در نگاه اول، شاید به نظر عجیب برسد که شرکت کنندگان در کل در تست های آیتم های داستانی بهتر از تست های آیتم های قدیمی عمل کرده اند به خصوص در تسک تولید جمله ( جدول ۱ را نگاه کنید). هرچند از آنجایی که برای شرکت کنندگان آیتم های داستانی راهی برای بیان جنسیتشان نبود به آنها یک فعالیت مکانی to برای هر موجود داستانی دادیم و به جملات مکانی to مربوطه گوش دادند. سپس از آنها خواستیم تا جملات مکانی by و from برای این موجود ایجاد کنند در حالیکه داشتند فعالیت های مربوط به آن موجود را میدیدند، بنابراین تمام کاری که باید میکردند، این بود که نشانگر های کاربردی درست را از یک الگوی نشانگر شبه جنسیتی داده شده بگیرند.
با این حال در تمام تسک های مربوط به آیتم های قدیمی شرکت کنندگان هیچگونه راهنمایی در رابطه با زیرمجموعه شبه جنسیتی هر اسم مفعولی دریافت نکردند. بنابراین برای عملکرد خوب در تست آیتم های قدیمی نه تنها لازم است که شرکت کنندگان از دانش خود درباره ی الگوی نشانگرهای مکانی استفاده کنند، بلکه باید دسته شبه جنسیتی درست را برای هر اسم مفعول به کار برند. بنابراین به شرط آنکه شرکت کنندگان از الگوی نشانگر های مربوط به هر دسته شبه جنسیتی آگاهی داشته باشند، تکمیل تست های generalization آیتم های داستانی آسانتر از آیتم های قدیمی است. این واقعیت که شرکت کنندگان گروه آموزشی بلاک از آغاز جلسه امتحان عملکرد بسیار خوبی داشتند به این خاطر است که آنها کاملا با انشای سه الگوی نشانگر آشنایی داشتند.
به طور خلاصه، نتایج بدست امده از آزمایش های ۱ و ۲ نشان میدهد که ارائه متد آموزشی بلاک برای فراگیری یک الگوی ساختاری پیچیده با سه زیر مجموعه شبه جنسیتی و شبه کاربردی در جمله لازم و کافی است. حتی وقتی که شامل اشتراکات ساختاری اساسی باشد. در تولید جمله شرکت کنندگان گروه شعر و ملودی دائما جلوتر از شرکت کنندگان گروه نثر بودند به خصوص وقتی آنها را با داده های ساختار یافته آموزش دادیم. این نشان میدهد که وقتی برای فراگیری زیرمجموعه شبه جنسیتی، هیچ سرنخ اسمی جز سرنخ های معنایی وجود ندارد، میتوان توسط ترکیبی از داده ساختار یافته، شعر و ملودی در آموزش، فراگیری را به طرز چشم گیری افزایش داد.
پرسشنامه
برای آزمایش میزان دانش واقعی شرکت کنندگان در باره ی سیستم نشانگرهای شبه جنسیتی و کاربردی، ما از آن ها درخواست کردیم که یک پرسشنامه در پایان تحقیق پر کنند. از آنها خواستیم تا نشان دهند که آیا به این مسئله توجه کرده اند که این جملات قوانین خاصی دارند یا خیر و اگر متوجه شده اند از آن ها خواستیم که آن قوانین را بنویسند. پاسخ های آنان بازتاب ۴ نوع مختلف از دانش الگویی است:
a) دانش کامل و درست از سیستم شبه جنسیتی و کاربردی در جمله به این معناست که شرکت کنندگان میتوانند توضیح دهند که کدام نشانگر ها در رابطه با کدام حرکت به کار برده شده اند ( برای مثال ino, ano and ono همراه با قدم به سمت جلو یک موجود بودند) و اینکه کدام مجموعه از نشانگرها به یکدیگر اختصاص دارند ( برای مثال “ino goes along with gla and sla ) ( ستون full در جدول ۵)
b) دانش کامل تنها از سیستم شبه کاربردی، برای مثال شرکت کنندگان میتوانستند توضیح دهند که کدام نشانگرها در رابطه با کدام حرکات به کاربرده شده اند اما نمیتوانستند توضیح دهند که کدام مجموعه از نشانگرها به دسته شبه جنسیتی مشترک اختصاص دارند. ( ستون locative در جدول ۵)
C) دانش ناقص از سیستم شبه جنسیتی و شبه کاربردی در جمله، برای مثال شرکت کنندگان میتوانستند خلاصه ای از سیستم شبه جنسیتی و شبه کاربردی را توضیح دهند ( برای مثال ino به همراه حرکت به سمت جلو یک موجود می آمد) (ستون partial در جدول ۵)
d) شرکت کنندگانی که هیچ دانشی از الگو نداشتند. شرکت کننده ای نبود که دانش نسبی از زیرمجموعه شبه جنسیتی و تسلط کامل به سیستم شبه کاربردی داشته باشد. به خاطر داشته باشید که برای چنین طبقه بندی ای شرکت کنندگان باید نشان دهند که میدانند که یک گروه از اسم ها مربوط به نشانگرهای ino, gla, and sla هستند و بقیه به نشانگرهای ono, gla, and sla و سومی با نشانگر های ano and ino مرتبط هستند. ما بر این باوریم که هر شرکت کننده ای که این سطح از دانش سیستم نشانگری را مدیریت کند، همیشه راجع به اختصاص نشانگرها به دسته های شبه کاربردی میداند و از اینرو به تمامی این سیستم تسلط دارد ( مدل a از طبقه بندی ما)
همانطور که در جدول ۵ میبینید اکثر شرکت کنندگان متد آموزشی بلاک یک توضیح درست از کل سیستم فراهم نموده اند. در مقایسه، اکثر شرکت کنندگان متد آموزشی تصادفی تنها دانش واقعی ( به طور کامل یا نسبی ) از سیستم مکانی را نشان دادند و جهت ایجاد کل الگو شکست خوردند. سه شرکت کننده که همگی آنها با متد تصادفی آموزش دیده بودند، هیچ مدرکی دال بر دانش از این سیستم نشانگر نشان ندادند.
تست چی اسکور یک رابطه چشم گیر از متد آموزشی ( بلاک یا تصادفی) و نوع دانش ( کامل، مکانی، نسبی) (χ۲ (۲) = ۴۵٫۱۵, p < 0.001) را نشان داد و رابطه بین متد آموزشی و نوع دانش الگویی را تایید کرد. شرکت کنندگانی که هیچ دانشی از سیستم نشانگر نداشتند شامل این تست نبودند زیرا در گروه آنها فرکانس مورد انتظار کوچکتر از ۵ بود. همانطور که انتظار میرود نوع دانشی که یک شرکت کننده میتوانست در طی آموزش به دست بیاورد (کامل، مکانی، نسبی و هیچی) تاثیر چشم گیری روی تعداد نشانگر های درست تولید شده در تسک جملات تصادفی با آیتم های قدیمی که در جلسه امتحان انجام شد، داشت ( جدول ۶ را مشاهده کنید χ ۲ (۳) = ۲۷۰٫۶۸, p < 0.001) .
در نتیجه پاسخ هایی که در پرسشنامه داده شد نشان میدهد که اکثر شرکت کنندگان در متد آموزشی بلاک، دانش کاملی از الگوی نشانگر بدست آوردند با اینکه اکثر شرکت کنندگانی که در متد آموزشی تصادفی بودند تنها سیستم مکانی یا بخشی از آن را یاد گرفتند. علاوه بر این، نتایج این فرضیه را حمایت میکند که درک کامل این سیستم مربوط به سطح عملکرد بهتری در امتحان میشود.
اگر علاقه مند به مطالعه تحلیل این ازمایش ها توسط متحققین هستید کلیک کنید.