آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - رویه های آموزش زبان موقعیتی

رویه

رویه آموزش زبان کلاس درسی در ‘آموزش زبان موقعیتی‘ بر حسب سطح کلاس بسیار متفاوت است، ولی (شیوه آموزش زبان) هدف رویه های موجود در هر سطح، حرکت از تمرین کنترل شده به تمرین آزادتر ساخت ها، و حرکت از کاربرد شفاهی الگوهای جمله به کاربرد اتوماتیک در گفتار، خواندن، و نوشتن است. پیتمن (Pittman) مثالی از یک طرح درسی متعارف را چنین ارائه می دهد:

بخش اول درس شامل تمرین تکیه و آهنگ گفتار است… . سپس متن اصلی درس باید درس داده شود. این کار می تواند شامل تدریس یک ساخت باشد. اگر چنین باشد، این درس خود شامل چهار بخش خواهد بود:

١۔ تلفظ

۲- دوره و مرور (برای آماده کردن تمرین جدید در صورت لزوم)

۳- ارائه ی ساخت و واژگان جدید

۴- تمرین شفاهی

۵- خواندن مطالب مربوط به آن ساخت جدید، با تمرینات نوشتاری. (۱۹۶۳، ص ۱۷۳)

 دیویس و دیگران یک نمونه از طرح درسی برای استفاده در ‘آموزش زبان موقعیتی’ را ارائه می دهند. ساخت هایی که در درس بعدی آموخته می شوند عبارتند از: “… This is a…” , “That’s a”

معلم: (با بالا گرفتن یک ساعت مچی) نگاه کنید. این یک ساعت مچی است (۲بار). (به ساعت دیواری روی دیوار یا روی جدول اشاره می کند) آن یک ساعت دیواری است (۲ بار). آن یک ساعت دیواری است (۲ بار). این یک ساعت مچی است. (معلم ساعت را به دست م یکند و برای لمس کردن یا برداشتن ساعت دیواری به سمت آن حرکت می کند) این یک ساعت دیواری است (۲بار). (به ساعت مچی اشاره می کند) این یک ساعت مچی است (۲بار). (یک قلم برمی دارد) این یک قلم است (۲بار). (تصویر مداد بزرگی را روی تخته سیاه می کشد و سپس از تخته سیاه دور می شود) آن یک مداد است (۲بار). قلم هایتان را بردارید. همه شما قلم هایتان را بردارید. (تمامی زبان آموزان قلم هایشان را برمی دارند)

معلم: گوش کنید. این یک قلم است (۳ بار). این (۳ بار).

زبان آموزان: این (۳ بار)

یک زبان آموز: این ( بار۶).

یک زبان آموز: این (۶بار).

معلم: این یک قلم است.

معلم: این یک قلم است.

زبان آموزان: این یک قلم است (۳ بار).

یک زبان آموز: (در حال حرکت دادن قلم) این یک قلم است (۶بار).

معلم: (با اشاره به تخته سیاه) آن یک مداد است (۳ بار). آن (۳ بار).

زبان آموزان: آن (۳ بار).

یک زبان آموز: آن (۶بار).

معلم: آن یک مداد است.

زبان آموزان: (همگی در حال اشاره کردن به تخته سیاه) آن یک مداد است (۳ بار).

یک زبان آموز: (در حال اشاره به تخته سیاه) آن یک مداد است (۶بار).

 معلم: کتاب هایتان را بردارید. (خودش کتابی برمی دارد) این یک کتاب است (۳ بار).

زبان آموزان: این یک کتاب است (۳ بار).

 معلم: (در حالی که دفترچه را در جایی میگذارد که همه ببینند) به من بگویید…

زبان آموز ۱: آن یک دفترچه است.

حال می توانید اشیایی را از داخل جعبه ی خودتان در آورید، مطمئن شوید که این اشیاء تا حد امکان عناصر واژگانی جدید نباشند. اشیاء بزرگ را می توان در مکان های قابل دیدن در جلوی کلاس درس قرار داد. اشیاء کوچکتر را می توان در میان زبان آموزان پخش کرد. (۱۹۷۵، ص ۵۶)

این رویه ها نمایانگر تکنیک های مورد استفاده در ارائه ی  عناصر جدید زبانی در موقعیت ها هستند. تمرینات شفاهی نیز به موقعیت ها مربوط هستند. پیتمن تمرينات شفاهی مربوط به الگو را نشان می دهد که با استفاده از جعبه های پر از اشیاء برای خلق موقعیت مورد نیاز صورت می گیرد. الگوی مورد تمرین همان الگوی (There’s a NOUN + of + (noun‘ 

“in the box” است. معلم، اشیاء را از جعبه خارج می کند و زبان آموزان حرف معلم را تکرار می کنند:

There’s a tin of cigarettes in the box.

There’s a packet of matches in the box.

There’s a reel of cotton in the box.

There’s a bottle of ink in the box.

There’s a packet of pins in the box.

There’s a pair of shoes in the box.

There’s a jar of rice in the box.

(پیتمن، ۱۹۶۳، ص ۱۶۸)

پس وسایل آموزشی معلم که شامل مجموعه ای از اجسام و وسایل کمک آموزشی است که می توان در تمرین زبان موقعیتی به کاربرد، بخشی مهم از تجهیزاتی است که معلم باید داشته باشد.

  1. دیویس و دیگران، به همین شیوه اطلاعات مفصلی درباره رویه های تدریسی مورد استفاده با ‘آموزش زبان موقعیتی’، به دست می دهند. توالی فعالیت هایی که آنان مطرح می کنند، باشد، به صورت زیر است:
  2. تمرین شنیداری که به واسطه آن معلم توجه زبان آموز را جلب می کند و در این تمرین معلم یک مثال از الگوها یا یک کلمه را به تنهایی و به طور واضح چندین بار تکرار می کند. این کار می تواند با ادا کردن هر کلمه به صورت مجزا از هم انجام شود. (?Where… is… the… pen) 
  3.  تکرار دسته جمعی که به واسطه ی آن تمامی زبان آموزان با هم در دسته های بزرگ آنچه را که معلم می گوید، تکرار می کنند. این کار زمانی به بهترین وجه صورت می گیرد که معلم دستورالعملی واضح، مثل “تکرار کنید، یا همه با هم” بیان کند و از اشارات دستی برای نشان دادن تکیه و زمانبندی تکیه ای استفاده کند.
  4. تکرار فردی که به واسطه ی آن معلم از زبان آموزان متعددی می خواهد تا جمله یا کلمه ای را که او گفته است، برای کنترل کردن تلفظ آنان، تکرار نمایند.
  5. جداسازی، که در آن معلم، اصوات، کلمات، یا گروه هایی از کلمات را که مشکل آفرین هستند و در مراحل یک تا سه در بالا به آنها پرداخته، و قبل از قرار دادن آنها در بافت، به صورت جداجدا بیان می کند.
  6. ایجاد کردن یک الگوی جدید که در آن معلم از زبان آموزان می خواهد تا با استفاده از الگوهایی که آنها قبلاً فرا گرفته اند سؤالاتی بکنند و به سؤالاتی پاسخ دهند تا اطلاعات ضروری برای ارائه الگوی جدید، پدید آید.
  7. استخراج، که در آن معلم با استفاده از تکرار، کلمات معین و اشارات و غیره، از زبان آموزان می خواهد تا سؤالاتی بپرسند، جملاتی بگویند، یا مثالهای جدیدی از آن الگو ارائه دهند.
  8. تمرین شفاهی جایگزینی، که در آن معلم از کلمات الگویی (کلمات، تصاویر، اعداد، اسامی، و غیره) استفاده می کنند تا زبان آموزان مثالهایی از الگوهای جدید را با هم ترکیب کنند.
  9. تمرین شفاهی پاسخ و پرسش، که در آن معلم از یک زبان آموز میخواهد سؤالی بپرسد و زبان آموز دیگری به آن سؤال پاسخ می دهد، تا اینکه تمامی زبان آموزان در کلاس درس این صورت استفهامی جدید را پرسیده و پاسخ داده باشند.
  10. تصحيح، که در آن معلم با تکان دادن سر، تکرار خطا، و غیره، خاطرنشان می سازد که اشتباهی در گفتار وجود دارد و از آن زبان آموز یا زبان آموز دیگری می خواهد که آن خطا را تصحیح کند. درجاهایی که امکان دارد، معلم فقط خودش آن خطاها را تصحیح نمی کند. او زبان آموزان را وادار می کند تا خودشان خطا را تصحیح کنند، و در نتیجه به این صورت ترغیب میشوند تا به صحبت های یکدیگر به دقت گوش دهند.

(دیویس و دیگران، ۱۹۷۵، صص ۷-۶)

سپس دیویس و دیگران به بحث درباره ی فعالیت های خوانداری و نوشتاری متعاقب آن که باید انجام شود، می پردازند.

نتیجه گیری

رویه های همراه با ‘آموزش زبان موقعیتی’ در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، در واقع گسترش و بسط تکنیک  های موجود بود که توسط طرفداران رویکرد شفاهي متقدم در نحله بریتانیایی آموزش زبان از آنها پشتیبانی می شد. ویژگی های اصلی آموزش زبان موقعیتی در الگوی درسی “P-P-P‘‘ مشاهده می شود که هزاران معلمی که گواهینامه آر اس آ/ کمبریج را در آموزش انگلیسی به عنوان زبان خارجی می خواستند بگیرند باید در دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ به آن تسلط پیدا می کردند، که در آن درسی وجود داشت که دارای سه مرحله بود، ارائه (Presentaion) معرفی یک عنصر آموزشی در بافت)، تمرین (Practice) (تمرین کنترل شده آن عنصر)، و توليد(Production) (یک مرحله تمرینی کمتر کنترل شده) (ویلیس و ویلیس Willis and Willis)، ۱۹۹۶)). آموزش زبان موقعیتی روش شناسی متن های آموزشی اصلی را در سرتاسر قرن ۱۹۸۰ و بعد از آن را مهیا کرد (برای مثال، هوبارد و دیگران، ۱۹۸۳)، و همچنانچه مشاهده شد، کتب درسی نوشته شده بر حسب اصول آموزش زبان موقعیتی هنوز هم در بسیاری از بخش های دنیا به صورت گستردهای مورد استفاده قرار می گیرد، به ویژه زمانی که این مطالب بر مبنای یک برنامه درسی دستوری نوشته شده باشند.

با وجود این، در اواسط دهه ۱۹۶۰، دیدگاه های زبانی، یادگیری زبان، و آموزش زبان که در شالوده ی ‘آموزش زبان موقعیتی’ قرار داشت، زیر سؤال قرار گرفت. ولی به دلیل اینکه اصول آموزش زبان موقعیتی، با تأکید مفرط آن به تمرین شفاهی، دستورزبان، و الگوهای جمله ای، سازگار با شم بسیاری از معلمین زبان است، و در ضمن یک روش عملی مناسب برای کشورهایی محسوب می شود که در آنجا برنامه درسی ‘انگلیسی به عنوان زبان خارجی/انگلیسی به عنوان زبان دوم ‘براساس دستورزبان ارائه می شود پس این نوع آموزش زبان هنوز هم به صورت گسترده به کار گرفته می شود، اگرچه الزاماً مقبولیت گسترده ای ندارد.

0/5 (0 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *