اکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - تحلیل ازمایش های زبانی توسط محققین

بحث کلی

هدف از این تحقیق این بود تا آزمایش کند که آیا اشکال مختلف طریقه استفاده از داده میتواند القای دسته شبه جنسیتی را هنگامیکه سرنخ های آوایی گم شده اند، آسان کند یا خیر. ما دریافتیم که ارائه بلاک منجر به نتایج بسیار بهتری در مقایسه با ارائه تصادفی میشود. (یادگیری زبان انگلیسی) این یافته ها با یافته های تارابان (Taraban) ( 2004) یکسان است. علاوه بر این ما دریافتیم که ترکیب اجرای شعری و ملودیک القای دسته شبه جنسیتی را آسان میکند. این مسئله بیشتر محرک اجرای متد بلاک بود و این پیشنهاد را میکند که ترکیب داده های ساختار یافته با شعر و ملودی میتواند به طرز به خصوصی در فراگیری الگو های معنایی ساختاری و دسته های معنایی لغوی مفید باشد.

در حالیکه نقطه شروع کار ما اسم های آلمانی، جهت زیرمجموعه های جنسیتی بود، احتمالا یافته های ما در دیگر زبانها با سیستم های مشابه انجام کار مبهم اسم ها برای زیر مجموعه ها به کار برده شود. در واقع آنها احتمالا به دسته های گرامری هم گسترش پیدا میکند مثل فعل ها، به این شرط که سرنخ های معنایی زیرمجموعه های گرامری در دستری باشند و بتوان آنها را برای زبان آموز به روشی بهبود یافته ارائه کرد.

با نشان دادن اثر ارائه داده به صورت ساختار یافته ما یافته های اصلی تارابان را به چندین روش گسترش دادیم. در ابتدا، با استفاده از یک سیستم گرامری پیچیده که شامل سه دسته به جای دو دسته شبه جنسیتی میشد ما نشان دادیم که داده ساختار یافته کارآمد است. سپس، یافته های ما پیشنهاد میکند که با داده های ساختار یافته شرکت کنندگان میتوانند اشتراک ساختاری در سیستم نشانگر را حل کنند، این جنبه ای از یادگیری دسته گرامری است که تا به حال به صورت خیلی جزیی برای زیر مجموعه شبه جنسیتی بررسی نشده است. سوم، ما توانستیم یک اثر آموزشی اساسی را با استفاده از بیان تحریک کنیم، برای مثال ارائه ای کوتاه از جملات آموزشی همانطور که با مدل املایی تحقیق تارابان مقایسه میشود.

هرچند به خاطر داشته باشید که شرایط بلاک ما کمی با آنچه تارابان اجرا کرده است متفاوت است. ما جملات آموزشی که مرتبط به یک اسم بود را به یک شکل از طریق ( مکانی  to ، مکانی by و مکانی  from  ) ارائه کردیم، در حالیکه تارابان نظم آنها را دگرگون کرده بود. ما باید از یک نظم ثابت استفاده میکردیم به خاطر اینکه ساختار موزیکال ملودی ها در حالت های ملودی و شعر و ملودی استفاده شده بود.

یک ملودی خاص مربوط به هر ساختار مکانی بود که وقتی تمام سه جمله به شکل گروهی میامد موجب یک ملودی تکرار گونه میشد. شاید یک نفر بگوید که نظم ثابت اجرای سه جمله مکانی ممکن است به نحوی یادگیری را برای شرکت کنندگان تحقیق ما نسبت به آنهایی که در تحقیق تارابان بوده اند آسانتر کند. هرچند همانطور که ما در بالا به صورت جزیی توضیح دادیم زبان تصنعی و سیستم آموزشی مخصوص ما به طور کلی به خاطر الگوی شبه جنسیتی و کاربردی پیچیده تر و ارائه شنیداری مطالب آموزشی پیچیده تر از تارابان است.

به صورت تفسیری، شعر حداقل دوام، و شعر و ملودی بالاترین افزایش مداوم را در نتیجه یادگیری بر نثر داشت و ملودی افزایشی متوسط را نشان میداد. بنابراین هرچند که تاثیر شعر روی خودش نسبتا ضعیف بود اما ظاهرا به افزایش اثر ملودی در حالت شعر و ملودی، به خصوص در متد آموزشی بلاک کمک کرده است.

مبنا بر این تحقیقات، تصور میشود که، فایده ی ملودی روی خودش بیشتر از مزیت شعر روی خودش است، زیرا ملودی به طور طبیعی روی تمام سیلاب های جملات آموزشی اثر دارد. این احتمال وجود دارد که این یادآوری جملات، نشانگر ها را در شرایط ملودی نسبت به شرایط شعر بهتر کرده است. با روشی که ما جملات و خطوط شعری  را ایجاد کردیم، شعر به صورت ابتدایی سیلاب آخر را واضح تر کرده است، برای مثال فعل جمله. این فعل جملاتی که Tika را به سمت جلو یا دور از یک موجود حرکت میکرد (pif)، توصیف میکرد را از آنهایی که (Tika) را دور یک موجود توصیف میکرد، متمایز میکرد و به صورت بالقوه این تمایز کاربرد مرتبط در جمله را واضح میکرد (شکل ۱). هر چند که این مسلما برای نشان دادن تاثیرات آموزش قوی روی آموزش القای دسته شبه جنسیتی مثل آنهایی که به روش ملودی القا شدند، کافی نیست.

اکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - تحلیل ازمایش های زبانی توسط محققین

نمونه هایی از صحنه های متحرک

 

هر چند وقتی که با ملودی ترکیب میشود، این دو شکل ساختاری یک اثر گروهی دارند. همانطور که شرکت کنندگانی که با حالت های شعر و ملودی آموزش دیده بودند، میتوانستند از هر دو منبع اشاره به ساختار جمله و محتوا استفاده کنند و از همه سریعتر یاد بگیرند. مهم است این را بدانید که تحلیل خطاهای جنسیتی نشان میدهد که مزیت شعر و ملودی بر نثر، موقتا با مزیت بلاک و فعل و انفعال بلاک و شعر و ملودی همبستگی دارد. بنابراین واضح است که این ترکیب، تکنیک های بهبود داده بوده است که این حقه را زده است. تحقیقاتی که در آینده صورت میگیرد باید نشان دهد که آیا دیگر ساختار های ارائه شعری، برای مثال شعر هایی که نشانگرهای مربوطه را نشان میدهند، اثرات مختلفی را از شرایط شعر که در تحقیق ما انجام شده، هم به صورت جداگانه و هم به صورت ترکیب شده با دیگر، ساختار های بهبود داده نشان میدهد یا خیر.

هرچند به خاطر داشته باشید که چنین پیاده سازی شعری به این معناست که خطوط شعری در زیرمجموعه دسته های شبه جنسیتی متفاوت باشند، که ما میخواهیم از این مسئله در تحقیقمان اجتناب کنیم. قبل از اینکه به کاربردهای وسیع تری از یافته هایمان برسیم، میخواهیم راجع به دو محدودیت بالقوه تحقیقمان بحث کنیم. در ابتدا، متد های آموزشی بلاک و تصادفی نه تنها از لحاظ شکل ارائه محرک بلکه به روشی که شرکت کنندگان با آنها سرو کار داشتند هم متفاوت بودند. در آزمایش ۱ ( اجرای بلاک) شرکت کنندگان به سه جمله ی پشت سر هم که مربوط به یک اسم مفعول بود، گوش دادند و سپس از آنها خواسته شد تا آنها را تکرار کنند و بازخورد شنیداری برای این سه جمله دریافت کنند. در مقایسه با آن ، در آزمایش ۲ ( اجرای تصادفی) ما نظم تصادفی جملات را به گروه های سه تایی بخش نکردیم. در عوض شرکت کنندگان فورا هر جمله را تکرار میکردند و بازخورد فوری شنیداری دریافت میکردند. یک نفر شاید بگوید که این حجم پردازش مرتبط با حفظ جملات تکی را کاهش بدهد بنابراین بازده آموزشی شرکت کنندگان را افزایش میدهد.

برای مطالعه بخش دوم این تفسیر کلیک کنید.

0/5 (0 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *