در این صفحه از کمیاب ترین لغات و واژگان زبان انگلیسی به همراه مثال های کاربردی و تلفظ دقیق آن استفاده شده است. همچنین عکس مربوط به آن باعث می شود که کلمه ی مورد نظر در ذهن فردی که آموزش زبان را آغاز کرده تثبیت شود. این ویژگی باعث می شود که علاوه بر شیوه نوشتاری، حافظه ی تصویری نیز در یادآوری کلمه به شما کمک کند. توجه داشته باشید که این لغات و عکس ها با تلاش و سخت کوشی کادر پویاروشان گردآوری شده تا شما عزیزان با بهره وری مفید از آن به زبان انگلیسی خود قوت ببخشید. برای اینکه کلمات به حافظه بلند مدت شما راه پیدا کنند توصیه می شود سعی کنید با هر کلمه جمله سازی کنید تا بتوانید به صورت کاربردی نیز یادگیری آن را فرا بگیرید.

برای مشاهده کلمات بیشتر کلیک کنید…

Dandy

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Dandy

خوش تیپ

Example:

My father-in-low, whom I never met, was a bit of a dandy.

Incongruously

(adj)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - incongruously

ناهمخوان

Example:

he new theatre looks utterly incongruous in its setting.

Catastrophe

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Catastrophe

فاجعه

Example:

The Black Sea is facing ecological catastrophe as a result of pollution.

incognito

(adv)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Incognito

درحالت مخفیانه

Example:

That night, Lenin travelled incognito to the party headquarters.

Totalitarian

(adj)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Totalitarian

سیستم حکومتی دیکتاتوری

Example:

The totalitarian political system demands complete obedience to its extensive rules regarding culture, economics, religion, and morality.

Nag

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتز عطایی - Neg

نق زدن

Example:

My mum keeps nagging me to tidy my room.

Gossip

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Gossip

غیبت کردن

Example:

The whole town was gossiping about them.

Quibble

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Quibble

بحث راجع به مسائل بی اهمیت

Example:

Let’s not quibble over minor details.

Edible

(adj)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Edible

قابل خوردن

Example:

This kind of mushroom is edible.

Marinate

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Marinate

گوشت را در سرکه و آبلیمو و غیره خواباندن

Example:

Fish marinated in olive oil, garlic and vinegar.

Provoke

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی -Provoke

دامن زدن

Example:

Emma, though still at school, was provoked to help too.

Blow out

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Blow out

ترکیدن لاستیک

Example:

I had a blow out on driver’s side.

5/5 (2 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *