در این صفحه از کمیاب ترین لغات و واژگان زبان انگلیسی به همراه مثال های کاربردی و تلفظ دقیق آن استفاده شده است. همچنین عکس مربوط به آن باعث می شود که کلمه ی مورد نظر در ذهن فردی که آموزش زبان را آغاز کرده تثبیت شود. این ویژگی باعث می شود که علاوه بر شیوه نوشتاری، حافظه ی تصویری نیز در یادآوری کلمه به شما کمک کند. توجه داشته باشید که این لغات و عکس ها با تلاش و سخت کوشی کادر پویاروشان گردآوری شده تا شما عزیزان با بهره وری مفید از آن به زبان انگلیسی خود قوت ببخشید. برای اینکه کلمات به حافظه بلند مدت شما راه پیدا کنند توصیه می شود سعی کنید با هر کلمه جمله سازی کنید تا بتوانید به صورت کاربردی نیز یادگیری آن را فرا بگیرید.

برای مشاهده کلمات بیشتر کلیک کنید…

Empire

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Empire (n)

سلطنت

Example:

He controlled a cattle empire in the heart of Texas.

Still

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Still (n)

ساکن

Example:

Hold still for a moment please!

Criticize

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Criticize (v)

انتقاد کردن

Example:

Those who criticize others often, are not perfect either.

Moustache

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Moustache

سبیل

Example :

He had a moustache, short dark hair, and he wore glasses.

Stingy

(adj)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Stingy (adj)

خسیس

Example:

My boyfriend is stingy because I had to pay for dinner.

Artificial

(adj)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Artificial (adj)

مصنوعی

Example:

She gave an artificial smile.

Generous

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Generous (n)

بخشنده

Example:

Tylor gave me a generous amount of cash for my trip.

Sand

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Sand (n)

شن

Example:

The children built a sand castle on the beach.

Sentenced

(adj)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Sentenced (adj)

محکوم شده

Example:

He was under sentence of death.

Aggressive

(adj)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Aggressive (adj)

پرخاشگر

Example:

He is very uncooperative and aggressive.

Entitle

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Entitle (v)

حق (قانونی) دادن

Example:

The Freedom of Information Act entitles you to request your FBI file.

Audience

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Audience

حضار

Example:

Everybody in the audience sang along.

5/5 (1 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *