در این صفحه از کمیاب ترین لغات و واژگان زبان انگلیسی به همراه مثال های کاربردی و تلفظ دقیق آن استفاده شده است. همچنین عکس مربوط به آن باعث می شود که کلمه ی مورد نظر در ذهن فردی که آموزش زبان را آغاز کرده تثبیت شود. این ویژگی باعث می شود که علاوه بر شیوه نوشتاری، حافظه ی تصویری نیز در یادآوری کلمه به شما کمک کند. توجه داشته باشید که این لغات و عکس ها با تلاش و سخت کوشی کادر پویاروشان گردآوری شده تا شما عزیزان با بهره وری مفید از آن به زبان انگلیسی خود قوت ببخشید. برای اینکه کلمات به حافظه بلند مدت شما راه پیدا کنند توصیه می شود سعی کنید با هر کلمه جمله سازی کنید تا بتوانید به صورت کاربردی نیز یادگیری آن را فرا بگیرید.
Join
(verb)
پیوستن
Example:
I would join what is known as the simplicity movement.
Swamp
(noun)
مرداب
Example:
They usually breed in marshes and brushy swamps with some open water, dense, low vegetation, and perches for singing.
Illness
(noun)
بیماری
Example:
He couldn’t come on account of his illness.
Category
(noun)
دسته بندی
Example:
To browse our site by quote category.
Disappoinment
(verb)
ناامیدی
Example:
The restaurant was closed, to my great disappointment.
Pretend
(verb)
وانمود کردن
Example:
I closed my eyes and pretended I was asleep.
Mourning
(noun)
عزاداری
Example:
She is still in mourning for her dead husband.
Attachment
(noun)
ضمیمه
Example:
He formed an attachment with a young widow.
Pain
(noun)
درد
Example
It caused her so much pain.
Alarm
(noun)
هشدار
Example:
Each alarm can have multiple schedules.
Beef
(noun)
گوشت گاو
Example:
He had busted him on a robbery beef involving a cellular phone.
Brain
(noun)
مغز
Example:
Everyone knows who my brother is because he’s a real brain.