در این صفحه از کمیاب ترین لغات و واژگان زبان انگلیسی به همراه مثال های کاربردی و تلفظ دقیق آن استفاده شده است. همچنین عکس مربوط به آن باعث می شود که کلمه ی مورد نظر در ذهن فردی که آموزش زبان را آغاز کرده تثبیت شود. این ویژگی باعث می شود که علاوه بر شیوه نوشتاری، حافظه ی تصویری نیز در یادآوری کلمه به شما کمک کند. توجه داشته باشید که این لغات و عکس ها با تلاش و سخت کوشی کادر پویاروشان گردآوری شده تا شما عزیزان با بهره وری مفید از آن به زبان انگلیسی خود قوت ببخشید. برای اینکه کلمات به حافظه بلند مدت شما راه پیدا کنند توصیه می شود سعی کنید با هر کلمه جمله سازی کنید تا بتوانید به صورت کاربردی نیز یادگیری آن را فرا بگیرید.

برای مشاهده کلمات بیشتر کلیک کنید…

Cooperation

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Cooperation

همکاری

Example:

A working group will be established to promote cooperation.

Find

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Find

پیدا کردن

Example:

For the first few months I had trouble finding my feet.

Award

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Award

جایزه دادن

Example:

the company’s annual award for high-quality service.

Accept

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Accept

قبول کردن

Example:

I accept the truth of that statement.

Cloud

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Cloud

ابر

Example:

The sun is shining and there’s not a cloud in the sky.

Choice

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Choice

انتخاب

Example:

You made a good choice.

Breathe

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Breathe

نفس کشیدن

Example:

He held her so tightly she could hardly breathe.

Boring

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Boring (n)

خسته کننده

Example:

It gets boring just being at home all day.

Comparison

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Comparison(n)

مقایسه

Example:

The comparison with his work is probably unfair.

Forgive

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Forgive (v)

بخشیدن

Example:

She eventually forgave him for forgetting her birthday.

Carpet

(noun)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Carpet

فرش

Example:

There was a green fitted carpet in the hall.

Imagine

(verb)

آکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - Imagine

تصور کردن

Example:

Imagine that you are laying on a beach.

5/5 (3 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *