استفاده از صفات در زبان انگلیسی
برای استفاده ی درست از صفات باید با ساختار گرامری آنان در جملات آشنا باشید. در پست قبل نمونه هایی از ساده ترین ساختار گرامری صفت در جمله را مرور کردیم.
ساده ترین ساختار گرامری جمله ای که صفتی در آن موجود است، به شکل های زیر می باشد:
Subject (فاعل) + to be verb (فعل بودن) + adjective (صفت)
Tom is shy.
تام خجالتی است.
Subject (فاعل) + verb (فعل) + adjective (صفت) + noun (اسم)
Peter has a fast car.
.پیتر ماشین پر سرعتی دارد
برای تشخیص و استفاده ی صحیح از یک صفت قوانینی وجود دارند که در این پست با هم مرور خواهیم کرد:
صفت در زبان انگلیسی غیرقابل تغییر است. صفات حالت مفرد یا جمع ندارند و فرم خود را با توجه به جنسیت و تعداد اسم تغییر نمی دهند.
This is a hot potato.
.این یک سیب زمینی داغ است
Those are some hot potatoes.
.آن ها سیب زمینی های داغ هستند
برای تاکید و تقویت معنای صفت از قید های very و really در کنار صفت استفاده می شود.
This is a very hot potato.
.این یک سیب زمینی خیلی داغ است
Those are some really hot potatoes.
.آن ها سیب زمینی های خیلی داغی هستند
صفت ها در زبان انگلیسی اغلب قبل از اسمی ظاهر می شوند که آن را توصیف می کنند.
The beautiful girl ignored me.
.دختر زیبا به من بی توجهی کرد
The fast red car drove away.
.ماشین پر سرعت قرمز راند
صفت ها می توانند بعد افعال بود و افعال حسی مثل to be, to seem, to look, to taste ظاهر شوند.
Italy is beautiful.
.ایتالیا زیباست
I don’t think she seems nice at all.
.فکر نمی کنم او آدم خوش رفتاری باشد
You look tired.
.تو خسته به نظر می رسی
This meat tastes funny.
.این گوشت مزه ی عجیبی می دهد
صفات تعیین می کنند درباره ی چه مقدار یا چه تعداد از چیزی می خواهید صحبت کنید.
.Please use three white flowers in the arrangement
لطفا سه گل سفید در آماده سازی استفاده کنید.
صفت ها در برخی اصطلاحات ثابت و غیر قابل تغییر پس از اسم ظاهر می شوند.
Princess Royal is visiting Oxford today.
شاهزاده ی سلطنتی امروز از آکسفورد دیدن می کند
The President-elect made a speech last night.
رپیس جمهور منتخب دیشب سخنرانی کرد
He received a court martial the following week.
.او هفته بعد احضاریه ای از دادگاه نظامی دریافت کرد
وقتی صفت ها به اسم و اسم ها به صفت تبدیل می شوند
چیز دیگری که باید در مورد صفت ها بدانید این است که، گاهی اوقات، کلمه ای که معمولا به عنوان اسم در جمله کاربرد دارد، می تواند در جمله ای نقش صفت را نیز ایفا کند. البته این استثنا بستگی به جایگاه آن کلمه در جمله دارد. به جملات زیر دقت کنید.
.Never try to pet someone’s guide dog without asking for permission first
.هیچگاه سعی نکن سگ راهنمای کسی را بدون اجازه ی او نوازش کنی
guide کلمه ای است که در حالت عادی اسم است، اما در جمله ی بالا به صفت تبدیل شده زیرا کلمه ی dog را توصیف می کند و این دو ترکیب guide dog یعنی سگ راهنما را به وجود آورده اند.
Candice is working on a fundraiser to help the homeless.
کندیس روی جمع آوری کمک های مالی برای کمک به افراد بی خانمان کار می کند.
کلمه ی homeless در حالت عادی یک صفت است که در جمله ی بالا به عنوان اسم به کار رفته است. توجه داشته باشید که نباید به صفت ها و اسم ها به عنوان یک دسته از کلمات خاص نگاه کنید، درک این نکته برای شما آسانتر خواهد بود اگر به صفات و اسم ها به عنوان نقش های گرامری توجه داشته باشید.
صفت ها چه شکل هایی دارند؟
- از فعل ها و اسم ها و حتی از خود صفت ها نیز می شود ضفت ساخت. لیست زیر تعدادی اسم را نشان می دهد که با اضافه کردن برخی پسوندها به صفت تبدیل شده اند.
accident —> accidental
danger —> dangerous
(بی قاعده) length —> long
star —> starry
wind —> windy
- لیست زیر تعدادی از فعل ها را نشان می دهد که می توان با اضافه کردن پسوندهای خاصی از آنان صفت ساخت.
enjoy —> enjoyable
help —> helpful
obey —> obedient
play —> playful
talk —> talkative
- و اما لیست آخر که تعدادی صفت را نشان می دهد که با اضافه شدن پسوندهای خاصی به آنان به صفت دیگری تبدیل شده اند.
comic —> comical
correct —> corrective
elder —> elderly
red —> reddish
sick —> sickly
صفت ها معمولا شکل های متفاوتی دارند و یکی از راه های آسان پیدا کردن این صفات در جمله این است که پسوندهای آنان را بشناسید. لیست زیر، تعدادی از قیدها را به همراه پسوند خاص آنان در اختیار شما قرار داده است.
- -able/-ible – adorable, invisible, responsible, uncomfortable
- -al – educational, gradual, illegal, nocturnal, viral
- -an – American, Mexican, urban
- -ar – cellular, popular, spectacular, vulgar
- -ent – intelligent, potent, silent, violent
- –ful – harmful, powerful, tasteful, thoughtful
- -ic/-ical – athletic, energetic, magical, scientific
- –ine – bovine, canine, equine, feminine, masculine
- -ile – agile, docile, fertile, virile
- –ive – informative, native, talkative
- -less – careless, endless, homeless, timeless
- -ous – cautious, dangerous, enormous, malodorous
- -some – awesome, handsome, lonesome, wholesome
صفت های involved، present و concerned می توانند قبل یا بعد از اسمی که دارند مورد تغییر قرار می دهند ولی با معنای متفاوت بسته به جایگاهشان در جمله پدیدار بشوند.
Meaning معنا |
Adjective placed before the noun صفت قبل از اسم |
Meaning معنا |
Adjective placed after the noun صفت پس از اسم |
The discussion was detailed & complex. | It was an involved discussion. | I want to see the people who have something to do with this matter. | I want to see the people involved. |
The current situation is not sustainable. | The present situation is not sustainable. | Here is a list of the people who were at the meeting. | Here is a list of the people present at the meeting. |
A worried father came to see me today. | A concerned father came to see me today. | I need to see the man who has been accused. | I need to see the man concerned with this accusation. |
Adjective placed after the noun صفت پس از اسم |
I want to see the people involved. |
Meaning معنا |
I want to see the people who have something to do with this matter. |
Adjective placed before the noun صفت قبل از اسم |
It was an involved discussion. |
Meaning معنا |
The discussion was detailed & complex. |
_____________________
Adjective placed after the noun صفت پس از اسم |
Here is a list of the people present at the meeting. |
Meaning معنا |
Here is a list of the people who were at the meeting. |
Adjective placed before the noun صفت قبل از اسم |
The present situation is not sustainable. |
Meaning معنا |
The current situation is not sustainable. |
_____________________
Adjective placed after the noun صفت پس از اسم |
I need to see the man concerned with this accusation. |
Meaning معنا |
I need to see the man who has been accused. |
Adjective placed before the noun صفت قبل از اسم |
A concerned father came to see me today. |
Meaning معنا |
A worried father came to see me today. |
اگر علاقه مند به مطالعه بیشتر در مورد استفاده ی صفات در زبان انگلیسی هستید، اینجا کلیک کنید