قید چیست؟

قید چیست؟

در هر زبانی، واژه هایی هستند که واژه های دیگر را توصیف می کنند، در زبان انگلیسی این واژه ها را ” توصیفگر= Modifier” می نامند. در زبان انگلیسی توصیفگرها به چند دسته تقسیم می شوند که در این پست به صفت ها و قیدها می پردازیم.

در عبارت، “گل زیبا” که یک “ترکیب وصفی” است، «زیبا» واژه ای است که نسبت به گل نقش وصفی دارد. همانطور که می دانید چنین واژه هایی را که نقش آنها توصیف اسم می باشد، “صفت” می نامیم.

کلماتی که می توانند فعل، صفت، قیدی دیگر و یا حتی جمله ای را توصیف کنند را “قید” می نامیم. 

مثال هایی از توصیف فعل، صفت، قید و جمله توسط قیدها را در جملات زیر مشاهده می کنید:

He speaks English well.

.توصیف کننده فعل) او انگلیسی را به خوبی صحبت می کند)

The weather was too cold yesterday.

.توصیف کننده ی صفت) هوا دیروز بیش  از حد سرد بود)

She drives very carefully.

.توصیف کننده ی قید) او خیلی با دقت رانندگی می کند)

Fortunately, no one was hurt.

.توصیف کننده جمله) خوشبختانه، هیچ کس آسیب ندید)

قید ها - انواع قید ها - گرامر - دکتر عطایی

انواع قیدها:

در جمله: پرویز تند می دود؛ “تند” که چگونگی دویدن پرویز را توصیف می کند “قید” است. اینکه یک قید از چه نقطه نظری توصیفگر یک فعل باشد، انواع قید را پدید می آورد:

قید مکان؛ قیدی که مکان انجام فعل را بیان می کند و اغلب بعد از فعل اصلی یا در انتهای جمله می آید. مانند:

.She works in a shop

او در مغازه ای کار می کند.

John looked around but he couldn’t see the monkey.

.جان به اطراف نگاهی انداخت اما نتوانست میمون را ببیند

Come in!

!بیا داخل

They built a house nearby.

.آن ها خانه ای در همین نزدیکی ساخته اند

نکته: گاهی اوقات قید مکان ابتدای جمله می آید. در این حالت جای فعل و فاعل عوض می شود. 

اگر فاعل، اسم باشد جای فعل و فاعل عوض می شود، اگر ضمیر باشد، جمله بدون تغییر بیان می شود. :

         (اسم) John Stood there – > There stood John. 

                            (ضمیر)  There he stood                                                          

 

 

قید زمان؛ قیدی که زمان انجام فعل را بیان می کند و به سه گروه تقسیم می شود: 

دسته اول (When): قیدهایی که به زمان وقوع اتفاقی اشاره می کنند؛ مانند Yesterday, tomorrow, today, last year 

دسته دوم (How long): قیدهایی که به دوره ی زمانی وقوع اتفاقی اشاره دارند؛ مانند All day, for a year, since 1988

دسته سوم (When): قیدهایی که به تکرار وقوع اتفاقی اشاره می کنند؛ مانند Often, never, seldom, always

ترتیب استفاده از این قیدها در یک جمله به صورت زیر می باشد: 

  ۱- How long, 2 – How often, 3 – When

مثال هایی از ترتیب درست این سه قید در کنار یکدیگر را در جدول پایین مشاهده کنید:

 I work (1) for five hours (2) everyday : How long (۱) + How often (2)

(The magazine was published (2) weekly (3) last year : How often (2) + When (3

 (I was abroad (1) for two months (3) last year : How long (1) + When (3

She worked in a hospital (1) for two days (2) every week (3) last year : How long (1) + How often (۲) + When (3

 

قید تکرار؛ یعنی “Frequency adverb” نیز قیدی از نوع زمان است که بازگو کننده شدت تناوب یک فعل بوده و بیان می کند که یک فعل در چه فواصلی تکرار شده است. 

.I am often late

(بعد از فعل to be) من اغلب دیر می رسم.

.I often drink tea

(قبل از فعل اصلی) من اغلب چای می نوشم.

 

دسته اول (Adverb of definite frequency) : زمان را به طور مشخص نشان می دهند و معمولا اول یا آخر جمله قرار می گیرند. مانند Daily, hourly, yearly, four times a year, everyday, etc

I go to the library everyday.

.من هرروز به کتابخانه می روم

.We visit Spain yearly

 ما سالانه به اسپانیا سفر می کنیم.

دسته دوم (Adverb of indefinite frequency) : به زمان مشخص و دقیقی اشاره نمی کنند و معمولا بعد از فاعل و قبل از فعل قرار می گیرند. مانند Sometimes, rarely, usually, etc 

I sometimes go shopping.

.من گاهی اوقات به خرید می روم

I can rarely see her, She’s always busy.

.من به ندرت می توانم او را ببینم. او خیلی مشغول است

 

قید حالت؛ یعنی “Manner Adverbs” به نوعی از قید گفته می شود که چگونگی انجام گرفتن یک فعل را توصیف می کند.

واضح است که این قید از اضافه کردن ly به انتهای صفت ساخته می شود و البته استثنائاتی در این مورد وجود دارد که همه را در این پست می توانید بخوانید. 

به جملات زیر که مثال های مختلفی از “قید حالت” را نشان می دهند توجه کنید:

.Parviz runs fast

پرویز تند می دود.

.He easily defeated his opponent

او به آسانی بر حریفش چیره شد.

.I can handle him very well

من به خوبی از پس او بر می آیم.

.They don’t behave fairly

آن ها منصفانه رفتار نمی کنند.

.I know her well 

من او را خوب می شناسم.

.He was rescued miraculously

او به طرز معجزه آسایی نجات یافت.

.He was vanished mysteriously

او به گونه اسرار آمیزی مفقود شد.

 

قید درجه؛ توصیف فعل تنها کاری نیست که قید انجام می دهد. نقش دیگری که قید دارد، توصیف صفت یا قیدهای دیگر است. این نوع قیدها بیانگر میزان حد صفت یا قید می باشند.

در انگلیسی (Degree adverb) نیز قیدی است که به معنای یک صفت، قید یا فعل شدت می بخشد، کیفیت انجام فعل را تعیین می کند و یا ضعیف تر یا قوی تر بودن آن را معلوم می سازد. 

به جملات زیر که مثال هایی از قیدهای درجه می باشند توجه کنید:

.The key obviously unlocks the door

آن کلید به وضوح در را باز می کند.

.I would really like another burger

 من واقعا یک برگر دیگر می خواهم.

.The fireworks very much excited us

آتش بازی ما را بسیار هیجانزده کرد.

.The old car handled quite well

اتومبیل قدیمی نسبتا خوب دوام آورد.

همانطور که در نمودار زیر ملاحظه می کنید قیدهای درجه بر روی طیفی بیان شده اند و در زیر هر یک درصدی درج شده که بیانگر میزان و درجه واقعی هر یک از این قیدهاست؛ مثلا وقتی می گوییم:

قیدها در زبان انگلیسی

 

Fairly good” یعنی “نسبتا خوب” و منظور دقیق از “نسبتا“، ۵۰ درصد از آن صفت یا قید است. یا وقتی می گوییم:

He is fairly intelligent.

.او نسبتا باهوش است

به عبارت دیگر، او ۵۰ درصد از آن صفت را داراست.

نکته : دیگر اینکه، همه قیود انگلیسی فوق معادل دقیق فارسی ندارند. بنابراین ممکن است شما بپرسید که ترکیب “Rather rich “را چگونه باید ترجمه کرد؟ مترجمین معمولا “rather” را “نسبتا خیلی” و ” quite” را باز “نسبتا” ترجمه می کنند و ” far too” را به “خیلی بیش از اندازه“.

 

 

قید یقین؛ یا (Certainty adverb) همان طور که از اسمش پیداست احساس شک و یا تردید ما را راجع به یک موضوع یا یک عمل شرح می دهد. مثال هایی از آن را مشاهده می کنید: 

He definitely left the house this morning.

.او قطعا امروز صبح خانه را ترک کرد

He surely won’t forget.

.او مطمئنا فراموش نخواهد کرد

He is probably in the park.

.او احتمالا در پارک است

 

قید جمله؛ (Sentence Adverb) جملات را توصیف می کنند در ابتدا یا وسط جمله و اگر جمله کوتاه باشد در انتهای آن نیز به کار می روند. به مثال های زیر توجه کنید: 

.Presumably, this is where the accident happened

از قرار معلوم اینجا محل وقوع آن حادثه است.

.They had arrived unexpectedly

آن ها به طور غیر منتظره ای رسیده بودند.

.She actually got her Ph.D this year

او در واقع امسال مدرک دکترایش را دریافت کرد.

قیدهای جمله ی مثبت: Certainly, of course, surely, precisely, undeniably, indeed     

قیدهای جمله ی منفی یا احتمالی: Perhaps, maybe, probably, possibly

 

 

قید هدف؛ (Adverb of Purpose) این نوع قیدها دلیل انجام کاری در جمله را بیان می کنند و قیدهای ربطی، عبارت هایی که با حرف اضافه همراه هستند، عبارت هایی که با مصدر همراه هستند و یا عبارت های قیدی را در بر می گیرند. برای اینکه کارکرد این قیدها را بهتر متوجه شوید به جملات زیر توجه کنید. 

Jen hadn’t enjoyed the play, as a result, she didn’t recommend it. (عبارت با حرف اضافه)

جن از نمایش تئاتر لذت نبرده بود، در نتیجه آن را پیشنهاد نکرد.

The clothing is handcrafted and hence expensive. (hence قید ربطی)

لباس دست دوزی شده است و در نتیجه گرانقیمت می باشد. 

I went to the store to buy some milk. (عبارت با مصدر) 

من به مغازه رفتم تا مقداری شیر بخرم. 

I am exhausted because I was working all night. (because قید ربطی)

من خیلی خسته هستم زیرا تمام شب کار می کردم.

 

این قید به چهار دسته تقسیم می شود که عبارتند از: قیدهای ربطی، عبارت های همراه با حرف اضافه، عبارات همراه با مصدر و عبارت های همراه با قید که در این پست جامع درباره ی آن ها توضیح داده شده است. 

نکات نوشتاری

برای درست نوشتن قیدها به نکات زیر توجه داشته باشید:

۱. هنگام افزودن e ،ly آخر حذف نمی شود. مثال:                                                                                nice -> nicely

استثنائات: true -> truly, whole -> wholly

۲. هرگاه صفتی به y ختم شود و قبل از y حرف بی صدا داشته باشیم، هنگام افزودن y، ly به i تبدیل می شود. مثال:

easy -> easily, lucky -> luckily, angrily, happily, heavily

۳. اگر صفتی به le ختم شود، برای ساختن قید، باید le را به ly تبدیل کنیم. مثال: 

possible -> possibly, comfortable -> comfortably, probably, reasonably, terribly

۴. صفاتی که به ic ختم می شوند، برای ساختن قید باید ic را به ically تبدیل نماییم. مثال: 

dramatic -> dramatically, automatic -> automatically, scientifically

استثناء: public -> publicly

 


اکادمی پویاروشان - دکتر عطایی
 

  اگر علاقه مند به مطالعه بیشتر در مورد دیگر حالت های قید هستید، اینجا کلیک کنید 

5/5 (10 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *