مقایسه
مقایسه کلمات توصیفگر (=modifiers)، که همان صفت ها و قیدها هستند، سه حالت کلی دارد:
a) گاهی دو چیز، دو فرد، دو کشور و … را از نقطه نظر صفت یا قیدی خاص مقایسه می کنیم، مثلا می گوییم:
ایران بزرگتر از عراق است.
پیتر کم سن تر از جان است.
ماشین من گرانتر از ماشین تو است.
این گونه صفت ها و قیدها را در فارسی “صفت ها و قیدهای تفضیلی” و در انگلیسی (comparative adjectives (or adverbs می نامیم.
در فارسی صفت ها و قیدهای تفضیلی را با اضافه کردن “- تر” می سازیم:
بزرگتر – کوچکتر – عاقل تر – عاقلانه تر
در انگلیسی، این گونه صفت ها و قیدها را با اضافه کردن “er-“ می سازیم:
wiser – smaller – bigger
این قاعده تا زمانی پابرجاست که صفت یا قید مورد مقایسه “تک سیلابی” باشد.
اگر صفت یا قید مورد مقایسه از یک سیلاب بیشتر داشته باشد به جای افزودن “er-“ به انتهای صفت یا قید که خود یک سیلاب (بخش) به واژه اضافه می کند و تلفظ را دشوارتر، از “more” در جلوی آن استفاده می کنیم.
جالب تر more interesting
گرانتر more expensive
آرامتر more slowly
زیباتر more beautiful
حال به چند جمله مثالی با استفاده از صفات و قیدهای مقایسه ای توجه کنید:
He is older than me.
.او سنش از من بیشتر است
He drives more carefully than I do.
.او از من با دقت تر رانندگی می کند
Iran is larger than Iraq.
.ایران از عراق بزرگ تر است
China is more populated than India.
.چین از هند پرجمعیت تر است
نکته: قطعا مورد توجه شما قرار گرفته که نقش “از” در این گونه جملات فارسی را “than” در جملات انگلیسی ایفا می کند.
نکته باقیمانده در رابطه با “صفت ها و قیدهای تفضیلی” این است که “صفت ها و قیدهای تفضیلی” بعضی صفت ها و قیدها، بی قاعده است. پرکاربردترین صفت ها و قیدهای تفضیلی بی قاعده عبارتند از:
(بهتر) better <— (خوب) good
(بهتری) better <— (خوب/ به خوبی) well
(دورتر) farther – further <— (دور) far
more (زیادتر/بیشتر) <— (زیاد) much – many
little (کم) —> less (کمتر)
bad (بد) —> worse (بدتر)
تنها نکته باقیمانده دیگر در رابطه با اینگونه صفت ها و قیدها این است که اگر یک صفت دو سیلابی مختوم به “y-“ باشد، مانند یک صفت تک سیلابی با آن رفتار می کنیم یعنی به آخر آن “er-“ اضافه می کنیم:
lazy (تنبل) —> lazier (تنبل تر)
happy (خوشحال) —> happier (خوشحال تر)
nasty (ناخوشایند) —> nastier (ناخوشایندتر)
توجه دارید که در تمامی مثال ها، “y-“ در انتهای صفت به “-i-“ در صفت تفضیلی تبدیل شده است.
b) گاهی نیز یک چیز، یک یک فرد، یک کشور، … را با چند چیز، چند فرد، چند کشور، … از نقطه نظر صفت یا قیدی مقایسه می کنیم: مثلا می گوییم:
چین پرجمعیت ترین کشور دنیاست.
تهران آلوده ترین شهر ایران است.
کانادا وسیع ترین کشور دنیاست.
اینگونه صفت ها و قیدها را در فارسی “صفت ها و قیدهای عالی” و در انگلیسی (superlative adjectives (or adverbs می نامیم.
در فارسی، صفت ها و قیدهای عالی را با اضافه کردن “-ترین” می سازیم:
بزرگترین – کوچکترین – عاقل ترین – عاقلانه ترین
در انگلیسی، اینگونه صفت ها و قیدها را با اضافه کردن “est-“ به انتهای صفت و “the” یا هر شناسه دیگری به جلوی صفت یا قید می سازیم:
the biggest – the smallest – the wisest
این قاعده تا زمانی پابرجاست که صفت یا قید مورد مقایسه “تک سیلابی” باشد.
اگر صفت یا قید مورد مقایسه بیش از یک سیلاب داشته باشد، به جای افزودن “est-“ به انتهای صفت یا قید، از “the most” در جلوی آن استفاده می کنیم.
جالب ترین the most interesting
گرانترین the most expensive
زیباترین the most beautiful
حال به چند جمله مثالی توجه کنید:
او پر سن ترین دانش آموز کلاس است. .He’s the oldest student in class
این کوچکترین اتاق در این طبقه است. .This is the smallest room on this floor
او با دقت ترین راننده ای است که تا به حال دیده ام. .She’s the most careful driver I have ever seen
هند، یکی از پر جمعیت ترین کشورهای جهان است. .India is one of the most populated countries in the world
نکته: وقتی از ترکیب “one of” به معنی “یکی از” استفاده می کنیم، اسم بعد از آن حتما در حالت جمع به کار می رود:
یکی از دوستان من one of my friends
یکی از بزرگترین شهرهای ایران one of Iran’s largest cities
در این حالت “Iran’s” به عنوان شناسه به جای “the” به کاررفته است.
.Hong Kong is one of the most dynamic places I’ve ever been to
هنگ کنگ یکی از پر چنب و جوش ترین جاهایی است که تا به حال رفته ام.
.This is one of the most beautiful films I’ve ever watched
این یکی از زیباترین فیلم هایی است که تا به حال تماشا کرده ام.
نکته باقیمانده در رابطه با “صفت ها و قیدهای عالی” این است که “صفت ها و قیدهای عالی” بعضی صفت ها و قیدها بی قاعده است. پرکاربردترین صفت ها و قیدهای عالی بی قاعده عبارتند از:
good (خوب) —> the best (بهترین)
bad (بد) —> the worst (بدترین)
far (دور) —> the farthest – the furthest (دورترین)
little (کم) —> the least (کمترین)
much – many (زیاد) —> the most (زیادترین/ بیشترین)
تنها نکته باقیمانده دیگر در رابطه با اینگونه صفت ها و قیدها این است که اگر یک صفت دو سیلابی مختوم به y- باشد، مانند یک صفت تک سیلابی با آن رفتار می کنیم، یعنی به آخر آن “est-“ اضافه می کنیم:
lazy (تنبل) —> the laziest (تنبل ترین)
happy (خوشحال) —> the happiest (خوشحال ترین)
busy (شلوغ) —> the busiest (شلوغ ترین)
nasty (بد/ناخوشایند) —> the nastiest (بدترین/ ناخوشایندترین)
توجه دارید که در تمامی مثال ها، “y-“ انتهای صفت به “-i-“ در صفت عالی تبدیل شده است.
قید های مقایسه ای و عالی
قید هایی که از اضافه کردن “ ly– ” به صفت ایجاد می شوند (sad-> sadly)، باید همراه با “most” و “more” استفاده شوند. بدین صورت که برای قید های مقایسه ای از “more” و برای قید های عالی از “most” استفاده می کنیم. در پست جامع قیدها و کارکردهای مختلف آن، گفته شد قید کلمه ای است که می تواند صفت، فعل و حتی قیدی دیگر را توصیف کند. اما برای پیدا کردن قیدهای مقایسه ای و عالی در جمله باید به خاطر داشته باشید که در این نوع جملات، قید همواره فعل را توصیف می کند.
Adverb | Comparative | Superlative |
---|---|---|
quietly | more quietly | most quietly |
slowly | more slowly | most slowly |
seriously | more seriously | most seriously |
The teacher spoke more slowly to help us understand. .معلم آهسته تر صحبت کرد تا ما متوجه شویم
Could you sing more quietly, please? آیا می توانید آرام تر صحبت کنید؟
- ۱۰۱ راه برای یادگیری زبان
- این قضیه هم وجود دارد که بعضی از قیدها دارای شکل عالی و مقایسه ای نامرسوم هستند و نمی توان آنها را با فرمول به اشکال مورد نظر تبدیل کرد. به مثال های زیر توجه کنید.
Adverb | Comparative | Superlative |
---|---|---|
badly | worse | worst |
far | farther/further | farthest/furthest |
little | less | least |
well | better | best |
The little boy ran farther than his friends. .پسرک پیشتر از دوستانش دوید
You’re driving worse today than yesterday! !شما امروز بدتر از دیروز رانندگی می کنید
He played the best of any player. .او بهتر از (بهترین) هر بازیکنی بازی کرد
اگر علاقه مند به مطالعه بیشتر در مورد دیگر حالت های قید هستید، اینجا کلیک کنید
نصیری
با درود
مطالعه ای در صفحه صفات و قیود برتر و تفضیلی داشتم که اتفاقا تمرینی هم در یکی از کتابهای قدیمی دیدم.
به نظر شما این جایگیزینها چگونه خواهند بود؟
Substitute making the necessary changes.
Bob speaks more quickly than John.
Write
Slow
Clear
Good
Neat
Work
Hard
Fast
Talk
Quiet
Bad
Speak
Fluent
Quick
پویا عطایی
درود،
به نظر خیلی خوب…
با سپاس.