دستور گشتاری

دستور گشتاری (گرامر)

دستور گشتاری (Transformational grammar) که همچنین به (Transformational-generative Grammar) معروف است، یک سیستم تحلیل زبان است که رابطه میان عناصر مختلف یک جمله و جملات صحیح یک زبان را شناسایی کرده و از فرآیندها یا قوانینی ( که بعضی از آنها را گشتار مینامیم) برای بیان این روابط استفاده می کند.

برای مثال دستور گشتاری جمله معلوم “ john read the book ” را به جمله مشابه مجهول آن “ the book was read by john ” ربط میدهد. جمله “ George saw mary ” به این سوالات مشابه مربوط است:

“ ? Whom [or who] did see George ”  و  “ ?Who saw Mary ” با این وجود که جفت‌هایی مانند این جملات معلوم و مجهول در ظاهر بسیار متفاوت هستند (مثلا در ترتیب کلمات)، دستور گشتاری سعی بر بیان این دارد که در ساختار زیربنایی (در ارتباط عمیقتر آنها با یکدیگر) این جملات بسیار مشابه هستند.

دستور گشتاری - دکتر عطایی - آموزش زبان

 

ساختار عمیق

برای نشان دادن رابطه میان این نوع جملات، دستور گشتاری یک (ساختار عمیق) و یک (ساختار سطحی) تعیین می کند. بنابراین جمله “ I know a man who flies planes ” میتواند به عنوان شکل سطحی یک ساختار عمیق شناخته شود که تقریبا به این شکل است: “ I know a man. The man flies airplanes ”.

مفهوم ساختار عمیق میتواند مخصوصا در توضیح دادن بیانات مبهم کمک کند؛ مثلا “ Flying airplanes can be dangerous ” ممکن است یک ساختار عمیق یا معنا داشته باشد، مثل “ Airplanes can be dangerous when they fly ” یا “ To fly airplanes can be dangerous ”.

در دستور گشتاری، ذهنیاتی که در ذهن ما وجود دارند که هنوز به زبان جاری نشده‌اند ژرف‌ساخت نامیده شده و مجموعه جملاتی که به زبان جاری می‌کنیم روساخت نام دارند.

یک نمونه از گشتار:

  • این خبر مرا خوشحال کرد.
  • من از این خبر خوشحال شدم.

بنا به مفهوم دستور گشتاری، در اینجا یک ژرف‌ساخت مطرح است به صورت این‌که شخصی به دلیلی حالتی پیدا کرده‌است:

  • من (شخص) + خوشحال (حالت) + خبر (دلیل)

و دو جمله یادشده تحقق‌های نحوی این مفهوم هستند و تنها شیوه تبدیل آن‌ها به بیان (گشتار آن‌ها) است که تفاوت دارد. دستوری گشتاری معتقد است که هرچند دو جمله یاد شده شکل دستوری متفاوت یا به عبارتی روساخت متفاوتی دارند اما مفهوم بنیادین و ژرف‌ساخت آن‌ها یکسان یا نزدیک است.

در تجزیه و تحلیل زبان با استفاده از دستور گشتاری این فرض مبنا قرار می‌گیرد که تعداد مشخصی ویژگی‌های جهان‌شمول و همگانی در زبان‌های دنیا وجود دارند و به منصه ظهور رسیدن آن‌ها است که تفاوت دارد.

در نیم‌کره چپ مغز محلی وجود دارد به نام منطقه بروکا که کارکرد آن تنها برای امور مربوط به دستور زبان است. به گفته دستورشناسان گشتاری، این به این معنی است که هر یک از بیان‌های زبانی ما شکل تبدیل‌شده‌ای از ساختارهای مادرزادی و همگانی و جهانی است که هر انسان در مغز خود دارد.

اصل دستور گشتاری بر خلق جملات فراوان از تعداد محدودی قانون و واژه قرار دارد.

در نگارش این مطلب از دانشنامه آزاد ویکی پدیا استفاده شده

5/5 (2 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *