ما به صورت روزانه حدود ۱۴۰۰۰ هزار کلمه را به زبان می آوریم . البته این آمار برای بانوان مقداری بیشتر هست ! حال طبیعی است که طیف بسیار گسترده ای از صحبت های ما به زبان فارسی را اصطلاحات زبان فارسی تشکیل دهند . مثلا زمانی که شخصی را عصبانی میبینید برای نقل و قول احتمالا می گویید ” از کوره در رفته ! ” طبیعی است که این جمله در امروزه معنای درست و دقیقی را نمی رساند اما چون یک اصطلاح است دیگران نیز با شنیدن آن معنای کلی آن را در میابند . در زبان انگلیسی هم همین اتفاق تکرار میشود و عمده مکالمات روزمره با استفاده از اصطلاحات زبان انگلیسی تکمیل میشود . در این قسمت ما نیز برای آشنایی بیشتر شما با این اصطلاحات آنها را برای شما لیست کرده ایم . هر اصطلاح همراه با معادل فارسی آن نمایش داده میشود تا بتوانید بهتر آنرا درک کنید و به خاطر بسپارید .

Put me in the picture

منو در جریان بگذار

He let the cat out of the bag

بندو آب داد

You are not all there

حواست نیست

She is in mourning

عزا داره

He is goofing off 

یللی تللی میکنه

At odd times 

وقت و بی وقت

He’s come to heel

سر به راه شده

I feel like a fish out of water here

من اینجا احساس غربت میکنم

To see eye to eye

هم عقیده بودن

To get into your stride

شروع به انجام کاری با اطمینان و خوب 

To be set

درگیر مسائل و مشکلات کردن

To exacerbate

وضع بدی را بدتر کردن

To be geared to

مهیا و آماده کردن برای کاری

Talk the talk, walk the walk

به هرچی که میگی عمل کن

Costs an arm and a leg

خیلی گرونه

0/5 (0 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *