وقتی زبان شناسان و متخصصان زبان می خواستند کیفیت آموزش زبان در اواخر قرن نوزدهم را بهبود بخشند، اغلب این کار با عطف به  اصول و نظریه های عام در باب: چگونگی یادگیری زبان ها، چگونگی ارائه و سازماندهی دانش زبانی در حافظه، یا چگونگی سازماندهی خود زبان، انجام می دادند. زبان شناسان کاربردی اولیه، از قبیل هنری سوییت(۱۸۴۵-۱۹۱۲)، اوتو یسپرین(Otto Jespersen)(1860-1943)، و هارولد پالمر(Harold Palmer)(1877-1949)، اصول و رویکردهای

Continue reading →