گربه ی کارآگاه

این داستان درباره ی پیداکردن یک ماهی جادویی است. آیا رابرت و پدربزرگش می توانند ماهی جادویی را بگیرند؟ داستان را در ویدیوی زیر مشاهده کنید.

متن داستان

“Hello Spycat! We need your help, Can you find Ratty?”

“Ha! My new super rat virus will destroy all computers, then I will take over the world.”

Spycat goes to Paris, France. He goes to the Eiffel Tower, he finds the first clue. 

Spycat goes to Cairo, Egypt. He visits the pyramids. He finds the second clue. 

Spycat goes to Hong Kong. He gets on the star ferry. He finds the third clue. 

Spycat goes to London, England. He goes to Big Ben. He finds the last clue.

Spycat cracks the code, he knows where to find Ratty. 

Spucat finds Ratty’s cave. “Ha! Take that you villain!” 

“Aargh! It’s Spycat! let’s get out of here!” 

Spycat takes a holiday, He’s on the beach. 

“Cats are cleverer than rats!” he thinks. 

ترجمه ی داستان

“سلام گربه جاسوس! ما به کمک تو احتیاج داریم.می توانی را پیدا کنی؟“

“آه! ویروس موش برتر من تمام کامپیوترها را نابود خواهد کرد، سپس من تمام جهان را تسخیر خواهم کرد.”

گربه جاسوس به پاریس، فرانسه می رود. او به برج ایفل می رود و اولین سر نخ را پیدا می کند.

گربه جاسوس به قاهره، مصر می رود. او از اهرام دیدن می کند. او دومین سر نخ را پیدا می کند.

گربه جاسوس به هنگ کنگ می رود. او سوار کشتی مسافر بری ستاره می شود. او سومین سر نخ را پیدا می کند.

گربه جاسوس به لندن، انگلستان می رود. او به بیگ بن می رود. او آخرین مدرک را پیدا می کند.

گربه جاسوس رمز را می شکند. او می فهمد که موشی را کجا پیدا کند.

گربه جاسوس غار موشی را پیدا می کند.

آهان! اینجا رو باش تبهکار!

اه! این گربه جاسوس است. زود باش! بیا از اینجا برویم بیرون.

گربه جاسوس به تعطیلات می رود. او در ساحل است.

او با خود فکر می کند: گربه ها از موش ها باهوش تر هستند.

 اگر علاقمند به مطالعه ی داستان های مبتدی بیشتر هستید کلیک کنید