متد های آموزش زبان : نگاهی جامع ـ مبحث پیشینه ـ قسمت اول
از مطالعه و بررسی رویکرد ها و روش های ارایۀ شده ، مشاهده شد که تاریخچه اموزش زبان در صد سال گذشته با ویژگی جستجو برای شیوه های موثر تر آموزش زبان های دوم یا خارجی مشخص می شود . متداول ترین راه حل برای ” مشکل آموزش زبان ” ، انتخاب یک رویکرد یا روش جدید محسوب شد.
یک نتیجه از چنین گرایشی ، به وجود امدن عصر به اصطلاح روش های تجاری بود، یعنی، راه حل های بسته بندی شده که می توان برای استفاده از آن در هر کجای دنیا آن را به بازار داد. بنابر این ، در اوایل قرن بیستم به منزله روشی که “دستورـ ترجمه” را گسترش و بهبود می داد ، به طور شدیدی مورد استقبال قرار گرفت . در دهه ۱۹۵۰ ، تصور بر این بود که ” روش شنیداری ـ گفتاری” گامی به جلو باشد که آخرین بینش ها در علوم زبان شناسی و روان شناسی را با هم در آمیزد.
همچنانچه ” روش شنیداری ـ گفتاری” در دهه ۱۹۷۰ شروع به ناپدید شدن، به ویژه در ایالات متحده، کرد، انواع کوناگونی از روش های ایجاد شده توسط صاحب نظران به وجود امدند تا جای خالی را که به واسطه بی اعتبار شدن “روش شنیداری ـ کفتاری ایجاد شده بود، پرکنند؛ روش هایی از قیبل “طریق خاموش“، پاسخ کاملا فیزیکی“، و ” تلقینی“. همزمان با اینکه این روش ها تا دهه ۱۹۹۰ کاملا تحلیل رفتند، ” پیشرفت های جدیدی ” هر از گاهی دیده شد ، مانند “آموزش تکلیف محور“، اقشار مختلف قرار گررفت.
تدریس زبان اصلی در هر دو سوی اقیانوس اطلس باعث انتخاب ” آموزش ارتباطی زبان: به منزله شالودۀ پیشنهادی برای روش شناسی آموزش زبان در دهه ۱۹۸۰ ، شد و هنوز هم شالودۀ قابل قبول برای تدریس زبان در حال حاضر محسوب می شود، اگر چه امرروزه ” آموزش ارتباطی زبان” چیزی خیلی بیشتر از یک مجموعه از اصول عام محوب نمی شود، اصولی که میتوتن به صورت های مختلف آن را تعبیر کرد و به کار برد. این موضوع به توصیف رویکرد ها و روش ها در آموزش زبان می پردازد.
ما رویکرد را به منزله مجموعه ای از باور ها و اصول تعریف کردیم که می توانند به عنوان پایه ای برای آموزش یک زبان به کار گرفته شوند. موارد زیر ، نمونه هایی از ررویکرد هایی است که در این عنوان موضوع توصیف شده اند:
هر یک از این رویکرد ها (یا حداقل آنهایی که کاملا بسط یافته و اتخاذ شده اند ) مجموعه ای اصلی از نظریه ها و باورها دربارۀ ماهیت زبان؛ و یک مجموعه حاصل شده از اصول برای آموزش یک زبان را در اشتراک دارند. با وجود این، هیچ یک از آنها به یک مجموعه خاص از دستورات و تکنیک ها که تدریس یک زبان باید مورد استفاده قرار بگیرد، منتهی نمی شود. این رویکرد ها به واسطه تفسیر های مختلف از اینکه چگونه این اصول باید به کار گرفته شوند، از هم متمایز می شوند. به علت این گونه انعطاف پذیری و امکان تفاسیر و کاربرد های گوناگون ، این رویکردها عمر طولانی تری داررند. با گذشت زمان و ظهور تمرین های جدید می توتن آنها را به روز کرد و مورد نظر قرار داد.
از سوی دیگر ، روش عطف به یک نظام یا طرح آموزشی خاص دارد که بر اساس یه نظریه خاص زبانی و نظریه یادگیری زبان قرار دارد . “روش: در ببرگیرندۀ جزییات مفصل محتوا؛ نقش معلم و زبان آموز ؛ رویه ها و تکنیک های تدریسی است. ” روش : با در نظر گرفتن زمان نسبتا ثابت است و معمولا برای تفسیر فردی امکان کمی وجود دارد. ” روش ها” از طریق آموزش یاد گرفته می شوند . نقش معلم همانا پیروی از “روش” و اعمال دقیق آن بر حسب قوانین است.
” روش” در مقایسه با ” رویکرد؛ عمر نسبتا کمی دارد. دلیل نیز این است که ” روش: مرتبط به یک ادعای خیلی خاص و تمرین های تعیین شده است. پس اگر این تمرینات از مد بیافتند یا بی اعتبار شوند ، ” روش ” نیز از چشم می افتد. اوج رونق ” روش ها ” را می توان تا اواخر دهه ۱۹۸۰ در نظر گرفت.
با وجود این، روش ها نیز مزایایی بر رویکرد دارند، و بدون شک همین موضوع توجیه گر گیرایی و جاذبه آنهاست به علت ماهیت کلی و عام رویکرد ها، اغلب کاربرد روشنی از مفروضات و اصول آنها در کلاس درس وجود ندارد پس تفسیر ، مهارت؛و بر تخصیص معلم در اینجا بیشتر مطرح است. در نتیجه، اغلب هیچ شیوه غلط یا صحیحی از تدریس ؛ بر حسب یک رویکرد وجود ندارد، و همچنین مجموعه توصیه شده ای از تمرینات که باید به کار برده شوند نیز موجود نیست. این فقدان جزییات را میتوان منشا خستگی و سرما خوردگی برای معلم محسوب کرد، به ویژه برای آن معلمین که تجربه کمی دارند و یا آموزش اندکی دارند دیده اند . از سوی دیگر، روش باعث حل بسیاری از تصمیمات اساسی درباره اینکه محتوای تدریس چه باشد و چگونه این محتوا باید تدریس شود ، از قبل برای آنان مشخص شده است.