خرید برای یک هیولا
دوستان هنری پشمالو می خواهند برای او کادوی تولد بخرند. چه چیزی خواهند خرید؟ داستان را تماشا کنید.
متن داستان
Hairy Henry is a handsome green monster. He lives in a small house in the forest. All his friends live nearby.
Soon, it is Hairy Henry’s birthday. Looney Lou and Gorgonzola decide to buy him a present.
“What shall we buy him?” “What about a camera?”
“No, he’s got a camera.” “How about a big box of chocolates?”
“No, he’s too fat.” “Let’s buy him a new pair of shorts.”
“No, he’s got some new shorts.” Looney Lou and Gorgonzola just don’t know what to buy him.
“I know! Let’s go shopping in London! We can visit Hairy Henry’s cousin Big Ben and ask him what to buy.”
“Good idea!” So they got the train to London. Big Ben waited for them at the station.
“Hello!” He said. “We want to buy a present for Hairy Henry.” they told him.
“I know just the place.” Said Big Ben and they went shopping.
First they went into a computer shop. “Wow! What a lot of computers and games!” said Big Ben who loves computer games.
They bought a very special monster computer game for catching horrible humans.
Hairy Henry will love it! Next, they went to a very smart shop called Harrods.
They went to the special floor for monsters and looked at the very smart clothes. Everything was monstrously monstrous
Because Hairy Henry is quite a smart monster, Gorgonzola bought him a tie which lights up and sings a monster Happy Birthday song.
Finally, they went to an amazing cake shop. They bought the biggest, most monster cake they could find.
They put it in a box to take it to Hairy Henry’s birthday party.
The next day, Looney Lou, Gorgonzola and Big Ben collected all the presents together and took the train back home.
They were so excited about Hairy Henry’s birthday party. What a surprise it would be.
But then Hairy Henry deserves it, as he is such a nice monster.
ترجمه داستان
هنری پشمالو، یک هیولای سبز خوش قیافه است. او در یک خانه ی کوچک در جنگل زندگی می کند. تمام دوستانش نزدیک او زندگی می کنند.
به زودی روز تولد هنری از راه می رسد. لونی لو و گرگن زولا تصمیم دارند که برای او یک هدیه بخرند.
“چه جیزی برای او بخریم؟” “یک دوربین چه طور است؟“
“نه ! او یک دوربین دارد.” “یک بسته ی بزرگِ شکلات چه طور است؟“
“نه! او بسیار چاق است.” “بیا برای او یک شلوارک جدید بخریم.”
“نه! او چند شلوارک جدید دارد.” لونی لو و گرگن زولا، فقط نمی دانند که چه چیزی برای او بخرند.
“من میدانم! بیا برای خرید به لندن برویم. ما می توانیم بیگ بن، پسرعموی هنری پشمالو را هم ببینیم و از او بپرسیم که چه چیزی بخریم.”
“ایده ی خوبی است!” سپس، آنها سوارقطار می شوند وبه لندن می روند. بیگ بن در ایستگاه قطار منتظر آنها بود.
او گفت: “سلام” آنها گفتند: “ما می خواهیم یک هدیه برای هنری پشمالو بخریم.”
بیگ بن گفت:” من جای مناسب را می شناسم.” و آنها به خرید رفتند.
در ابتدا ، آنها به یک فروشگاه کامپیوتر رفتند.
بیگ بن که عاشق بازی های کامپیوتری است گفت:”وای! چقدر کامپیوتر و بازی کامپیوتری!”
آنها یک بازی کامپیوتری خیلی ویژه برای هیولاها، برای به دام انداختن انسانهای بسیار بد، خریدند.
“هنری پشمالو عاشق این خواهد شد.” سپس آنها به یک فروشگاه بسیار شیک به نام هَرودس (Harrods) رفتند.
آنها به طبقه ی مخصوص هیولاها رفتند و لباس های بسیار شیک را دیدند. همه چیز، به طرز هیولاواری (شگفت انگیزی)، هیولایی بود.
به دلیل اینکه هنری پشمالو نسبتا یک هیولای شیک است، گرگن زولا برای او یک کراوات خرید که روشن می شود و یک آواز تولدت مبارک هیولایی را می خواند.
در آخر، آنها به یک فروشگاه شگفت انگیز کیک می روند و بزرگترین و هیولایی ترین کیکی که می توانند پیدا کنند را می خرند.
آنها، آن را داخل یک جعبه می گذارند تا به مهمانی تولد هنری پشمالو ببرند.
روز بعد، لونی لو و گرگن زولا و بیگ بن تمام هدیه ها را در کنار هم جمع کردند و سوار قطار شدند که به خانه برگردند.
آنها برای مهمانی تولد هنری پشمالو بسیار شگفت زده بودند. غافلگیری بزرگی خواهد بود!
اما هنری پشمالو لیاقت آن را دارد، چرا که او یک هیولای خوب است.
اگر علاقمند به مطالعه ی داستان های متوسط بیشتر هستید کلیک کنید