داستان کوتاه – My Favorite Clothes

لباس های مورد علاقه ی من

پسرکی از اینکه لباس هایش دیگر اندازه اش نیستند ناراحت است. مادرش با لباس ها چه خواهد کرد؟ 

راهنمای مطالعه ی داستان کوتاه:

۱. ابتدا می توانید یکی دوبار ویدیوی داستان را به صورت صوتی یا تصویری ببینید تا گوشتان به جملات عادت کند و خلاصه ای از داستان را متوجه شوید.

۲. اگر چیزی متوجه نشدید نگران نشوید. می توانید از متن داستان کمک بگیرید. ویدیو را پخش کنید و همزمان با متن پیش بروید. می توانید این کار را چندین بار انجام دهید. 

۳. حالا برای درک بیشتر متن داستان را به همراه ترجمه ی آن مطالعه کنید.

۴. می توانید در آخر به همراه ویدیو یا فایل صوتی داستان را با صدای بلند بخوانید.

 

 

متن داستان

“What are you doing Mum?” “I’m taking your old clothes to the charity shop.”

“Wait, they still fit me! Look! Grandma knitted this jumper for me. It’s my favorite!”

“The slippers are still OK though.” “Peter bought me these for my birthday!” 

“OK, well the trousers are fine. I got these for Christmas.” “Yes, Christmas 2002.” 

“Oh why did I grow so much? I love these clothes.” “OK you can take them.”

“I didn’t take the clothes to the shop.” “Why not?”

“On the way, I found someone who really needed some new clothes.” 

 

ترجمه داستان

مامان! چه کار می کنی؟” “لباس های قدیمی تو را به فروشگاه خیریه می برم.”

صبر کن! آنها هنوز اندازه ی من هستند! ببین!” “این بلوز را مادر بزرگ برای من بافت، مورد علاقه ی من است.”

دمپایی ها هم هنوز خوب هستند، اینها را پیتر برای تولدم خرید.”

بسیار خوب، شلوار هم خوب است! من این را برای کریسمس گرفتم.”

بله! کریسمس ۲۰۰۲!”

اوه! چرا من اینقدر بزرگ شده ام؟ من عاشق این لباس ها هستم.”

بسیار خوب، می توانی آنها را ببری.”

من لباس ها را به فروشگاه خیریه نبردم.”

چرا؟”

من در مسیر، یک نفر را پیدا کردم که واقعا به لباس های جدید نیاز داشت.”

    اگر علاقمند به مطالعه ی داستان های مبتدی بیشتر هستید کلیک کنید  

1.3/5 (3 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *