آموزش زبان توانش محور ـ مبحث نتيجه گيری
اگرچه آموزش زبان توانش محور مورد اقبال بخش های بزرگی از رشته انگلیسی به عنوان زبان دوم قرار گرفته، ولی انتقاداتی نیز بر آن وارد است. این انتقادات هم از لحاظ عملی و هم از جنبه فلسفی است. تولفسون (۱۹۸۶) چنین بحث می کند که در واقع هیچ روية معتبری برای بسط فهرست توانایی در اکثر برنامه ها وجود ندارد.
بسیاری از حوزه ها که نیاز به توانایی در برای مثال، زندگی بزرگسالان بقا در جامعه مقصد تسلط زبانی عملکردی – جامعه را نمی توان عملیاتی کرد. برخی دیگر خاطرنشان کرده اند که تقسيم فعاليت به مجموعه ای از توانایی ها، رویکردی تقلیل گرا است، و اینکه جمع اجزا همواره مساوی با پیچیدگی کل نیست.
اورباخ در خلاصه کردن نکات ارائه شده توسط پائولو فراير و دیگران، دارد که آموزش زبان توانش محور نمایانگر آن چیزی است که فرایر به منزله بانکداری از آموزش مشخص کرده است. این گفته چنین مفروض می دارد؛
یک ساخت از دانش اجتماعی مقرر وجود دارد که زبان آموزان باید به آن تسلط یابند. در اینجا، و آموزش همانا انتقال این دانش و اجتماعی کردن زبان آموز بنا به ارزش های گروه غالب از و اقتصادی – اجتماعی است، کار معلم، تدوین راههای مؤثرتر برای انتقال مهارت ها است؛ یعنی آنچه مهم است همانا موفقیت در انتقال است.
پیشرفت تحصیلی بنا به نظام های انتقال پیشرفته تعریف می شود. (اورباخ، ۱۹۸۶) از این رو، آموزش زبان توانش محور به لحاظ اینکه زبان آموز را آماده می سازد تا در وضع موجود جا بیافتد و روابط درون کلاسی برقرار نماید، تجویز گرایانه است. افزون بر این، معمولا تدريس تأکید بر رفتار و عملکرد دارد و نه بسط مهارت های فکری.
به دلیل اینکه توانایی ها چنان وضع شده اند تا زبان آموزان را قادر سازند تا به صورت مؤثری در جامعه ارتباط برقرار کنند، تولفسون و دیگران متذکر شده اند که این توانایی ها معمولا نمایانگر داوری های ارزشی است که در این رابطه در جامعه وجود دارد. برای مثال، توانایی ها برای برنامه های اسکان دهی مهاجران در ایالات متحده، سعی در از بین بردن نگرش ها و ارزش هایی دارد که باعث می شود که پناهندگانی که وضع موجود را قبول کرده و با آن مبارزه نکرده اند، شهروندان منفعلی شوند.
به نظر می رسد آموزش زبان توانش محور به رغم این انتقادات، به طور جهانی شأن و منزلت خود را یافته باشد. چنین رویکردهای پیامد محوری، به ویژه حمایت سیاسی زیادی را از افرادی که طالب ’پاسخگویی در سرمایه گذاری آموزشی هستند، جذب کرده است.
رپلات و لوهان (۱۹۹۷) چنین نتیجه گیری می کنند که: اطمینان می توان گفت که با ورود به هزاره جدید تجارت بهبود توانایی ها و مهارت های و هنوز هم یکی از اولویتها و صنایع جهانی خواهد بود که به سرعت در حال رشد است.،،