آموزش زبان محتوا محور ـ مبحث پیشینه
آموزش محتوا محور (CBI) عطف به رویکردی در آموزش زبان دوم دارد که در آن تدریس و نه بر اساس انواع دیگر بر اساس محتوا یا اطلاعاتی که زبان آموزان باید یاد بگیرند برنامه های درسی یا زبان شناختی – سازماندهی شده است. کراهنکه تعریف زیر را ارائه می دهد:
این نوع آموزش همانا تدریس محتوا یا اطلاعات در زبانی که یاد گرفته می شود بدون تلاش مستقیم یا با تلاش اندک مستقیم برای تدریس خود زبان جدا از محتوایی است که یاد داده می شود. (کراهنکه، ۱۹۸۷)
اصطلاح ‘محتوا هم در آموزش زبان و در رسانه های همگانی، اصطلاحی پرطرفدار و همگانی شده است.
مقاله نویس نیویورک تایمز و صاحب نظر زبان شناس ويليام سافایر ، اصطلاح محتوا را در یکی از مقالاتش به سال ۱۹۹۸ مدنظر قرار داد و چنین گفت:
اگر کلمه ای در زبان انگلیسی محمول رگه های معنایی تازه، دست اول، قابل پچ پچ، و تعجب انگیز، باشد و هزار سال در گفتار عادی و روزنامه نگاری دوام آورده باشد، آن کلمه همان محتوا است. به آن عادت کنید چون به زودی ها از شرش خلاص نمی شویم. (نیویورک تایمز، ۱۹ اوت، ۱۹۹۵)
اگرچه کلمه محتوا با معانی متفاوتی در آموزش زبان مورد استفاده قرار می گیرد، ولی غالبأ به مطلب با موضوعی گفته می شود که یاد میگیریم، یا از طریق زبان آن را انتقال می دهیم و نه آن زبانی که برای انتقال آن محتوا مورد استفاده قرار میگیرد. تلاش برای اولویت دادن به معنا در آموزش زبان کار تازه و بدیعی نیست. رویکردهایی که بر نمایش، تقلید، پانتومیم، و استفاده از اشیاء، تصاویر، وسایل سمعی – بصری تأکید می کنند، و همچنین روش هایی که از ترجمه،توضیح و تعریف به عنوان وسیله ای برای کمک به فهمیدن معنا بهره می جویند، در ادوار مختلفی از تاریخچه آموزش زبان به منصه ظهور درآمده اند.
برینتون اسنو , و وسکه (۱۹۸۹) چنین مطرح کردند که سنت آگوستین طرفدار و حامی نخست آموزش زبان محتوا محور بوده است و توصیه های او را در توجه به محتوای معنادار در آموزش زبان نقل کرده اند. کتاب کلی در باب تاریخچه آموزش زبان، شماری از چنین روش های معنامحوری را در خود دارد (کلی، ۱۹۶۹).
آموزش محتوا محور نیز اصول آموزش ارتباطی زبان را شالوده خود دارد که در دهه ۱۹۸۰ ارائه شد.
اگر چنانچه ما بحث کردیم، کلاس درس باید معطوف به ارتباط واقعی و تبادل اطلاعات باشد، یک موقعیت آرمانی برای یادگیری زبان دوم، اني است که موضوع آموزش زبان، دستور یا نقش ها یا واحدهای زبانی ساختی دیگر نیست، بلکه همانا محتوا است:
یعنی موضوعی خارج از حوزه زبان. زبانی که باید آموخته شود می تواند برای ارائه موضوع مورد استفاده قرار بگیرد؛ و زبان آموزان آن زبان را به منزله یک محصول فرعی یادگیری درباره محتوای جهان واقع یاد می گیرند. ويدوسون (۱۹۷۸) چنین اظهار می کند:
بنابراین من چنین استدلال میکنم که یک زبان خارجی را می توان مرتبط با آن حوزه های کاربست مرتبط کرد که با موضوع های دیگری در برنامه تحصیلی مدارس ارائه می شوند. و این کار نه تنها باعث اطمینان خاطر یافتن از ارتباط یافتن واقعیت و تجربه خود دانش آموز می شود، بلکه همچنین وسیله ای مطمئن به دست می دهد که می توانیم زبان را به منزله برقراری ارتباط، و به منزله کاربست تدریس کنیم و نه صرفا به عنوان کاربرد دستوری ). آن نوع از دوره درسی که من مدنظر دارم دوره ای است که موضوعات مختلفی را از رشته های دیگر در خود دخیل کرده است برای مثال:
۱ـBrinton
۲ـSnow
۳ـWesche
۴ـKelly
۵ـ ویدوسون بین نقش نکات زبانی به عنوان جزئی از نظام زبان شناختی (usage = کاربرد دستوری) با جزئی از نظام ارتباطی (use = کاربست) تفاوت قائل می شود.
مثلا جنبه استمراری را به عنوان یک نکته دستوری یا کاربردی یعنی بررسی و مقایسه آن با جنبه های دیگر و زمان ها در انگلیسی و موقعیت انجام آن) یا بر حسب کاربست آن ( یعنی شیوه استفاده از آن در تجزیه و تحلیل کلام با انجام فعالیت های ارتباطی مانند توصیف، اظهار نظر و امثال آن) مورد بررسی قرار می دهد.
آزمایشات ساده در فیزیک و شیمی، فرایندهای بیولوژیک در گیاهان و حیوانات، نقشه کشی توصيف وقایع تاریخی و غیره). به سادگی می شود مشاهده کرد که اگر چنین شیوهای انتخاب شود، مشکلات مرتبط با ارائه کاربست زبان در کلاس درس، تا حدود زیادی، مرتفع می شود. نحوه ارائه دقیقا همان تکنیکهای آموزشی است که برای عرضه موضوعات در رشته های دیگر، مورد استفاده قرار می گیرد.
طرح های ابتکاری دیگر از اواخر دهه ۱۹۷۰ که توجه خود را معطوف اصل یادگیری محتوا از طریق زبان (و نه مطالعه خود زبان) کردند، عبارتند از:
زبان در برنامه درسی، آموزش استغراقی، برنامه های مهاجران در هنگام ورود، برنامه هایی برای زبان آموزان با تسلط کم انگلیسی، و زبان برای مقاصد خاص، آموزش محتوا محور برخی از نظریه ها و تمرین های خود را از این رویکردهای مبتنی بر برنامه های تحصیلی گرفته است. ما به اختصار نقش محتوا در این بخش های برنامه تحصیلی را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس به ادعاهای آموزش محتوا محور می پردازیم.
برای مطالعه قسمت “آموزش زبان محتوا محور ـ مبحث نقش محتوا در دیگر طرح های برنامه تحصیلی” کلیک کنید