رویکرد طبیعی ـ مبحث: المان های درسی ـ قسمت سوم
برنامه درسی
کراشن و ترل (۱۹۸۳) سازماندهی دوره درسی را از دو دیدگاه مد نظر دارند. اول اینکه آنها برخی از اهداف متعارف برای دوره های زبان را فهرست می نمایند و سپس که کدامیک از اهداف آن اهدافی است که مد نظر رویکرد طبیعی است. آنان چنین اهدافی را چنین مطرح می کنند در چهار حوزه فهرست می کنند:
۱ـ مهارت های ارتباطی پایه شخصی: شفاهی (برای مثال، گوش دادن به آگهی ها در مکان های عمومی)
۲- مهارت های ارتباطی پایه شخصی: کتبی (برای مثال، خواندن و نوشتن نامه های شخصی)
۳ـ مهارت های یادگیری تحصیلی: شفاهی (برای مثال، گوش دادن به یک سخنرانی)
۴ـ مهارت های یادگیری تحصیلی : کتبی (برای مثال، یادداشت برداری در کلاس درس)
آنان چنین پیشنهاد می کنند که رویکرد طبیعی عمدتا برای رشد مهارت های اصلی – هم شفاهی و هم کتبی – طراحی شده است (۱۹۸۳)، سیس چنین اظهار می کنند که اهداف ارتباطی را می توان از لحاظ موقعیت ها، نقشها و موضوعات بیان کرد و سپس به ترکیب بندی چهار صفحه از موضوعات و موقعیت ها می پردازند که احتمالا مفید ترین ترتیب بندی برای زبان آموزان مبتدی است (۱۹۸۳). نقش ها به طور مشخص تعیین نشده اند و با چیزی درباره آنها پیشنهاد نشده است، بلکه باور بر این است که به طور طبیعی از موضوعات و موقعیت ها حاصل شود. به نظر می رسد. این رویکرد در طرح درسی تا حدودی از ویژگی های سطح آستانه ای برگرفته شده باشد.
دومین دیدگاه اظهار می دارد که هدف دوره زبان بر حسب نیازهای زبان آموز و علایق خاص آنان متفاوت خواهد بود (کراشن و ترل، ۱۹۸۳):
اهداف کلاسی که مبتنی بر رویکرد طبیعی است برو شالوده ارزشیابی نیازهای زبان آموز استوار است. ما موقعیت هایی را تعیین می کنیم که در آنها زبان آموزان زبان مقصد را به کار خواهند بود همچنین انواع موضوعاتی را تعیین می کنیم که باید درباره آنها اطلاعات را منتقل کنند. در مشخص کردن اهداف ارتباطی، ما متوقع نیستیم که زبان آموزان در انتهای یک دوره درسی خاص، دستة خاصی از ساخت ها یا صورتها را فرا گرفته باشند. به جای آن ما از زبان آموزان انتظار داریم تا در یک موقعیت خاص از پیس مجموعه ای از موضوعات برآیند. ما فعالیت های کلاس درس را بر اساس طرح درسی دستوری سازماندهی نمی کنیم (کراشن و ترل، ۱۹۸۳)
از این دیدگاه، مشخص کردن اهداف ارتباطی که الزاما مناسب با نیازهای تمامی زبان آموزان باشد، مشکل است. بنابراین، هر فهرستی از موضوعات و موقعیت ها باید به عنوان طرح هایی برای طرح درسی شناخته شود و نه به عنوان ویژگی ها.
انتخاب محتوا، افزون بر مناسب بودن با نیازها و علایق زبان آموزان، باید هدفش خلق فيلتر عاطفی کم به واسطه جالب بودن و ایجاد جو دوستانه و آرام بخش باشد. همچنین باید زبان آموزان را در معرض واژگانی قرار دهد که برای برقراری ارتباط شخصی پایه مفید باشد؛ و باید از تأکید بر ساخت های دستوری اجتناب کند، چرا که اگر درون داد بر مبنای انواع فرمان ها و دستورات صادره از طرف معلم عمل کنند، از توصیف معلم، همکلاسی مورد نظر معلم را نشان دهند؛ به تصاویر اشاره کنند و از این قبیل زبان آموزان در مرحله تولید اوليه به سؤالات از نوع یا – یا با استفاده از تک کلمه با عبارات پر کردن جداول؛ و به کارگیری الگوهای ثابت گفتاری (برای مثال، حالتان چطور است، اسمت چیست؟ پاسخ می دهند.
زبان آموزان در مرحله ظهور گفتار ، در نقش گزاری و بازی ها دخیل می شوند؛ عقاید و اطلاعات شخصی را رد و بدل می کنند؛ و در فعالیت حل مسئله گروهی شرکت می کنند.
زبان آموزان چهار نوع مسئولیت در کلاس های رویکرد طبیعی به عهده دارند
۱- اطلاعاتی درباره اهداف خاص خود برای فراگیری زبان به دست دهند تا بتوان فعالیت های فراگیری را بر روی آن موضوعات و موقعیت هایی که به بهترین وجهی مرتبط با نیازهای آنان باشد، متمرکز کرد.
۲- نقشی فعال در حفظ داده های قابل فهم داشته باشند. آنان باید تکنیک های مدیریتی گفتاری را برای تنظیم کردن درون داد به کار ببرند.
٣- تصمیم بگیرند که چه هنگامی شروع به تولید گفتار نمایند و چه زمانی آن را بهبود دهند.
۴- در جایی که تمرین های یادگیری (یعنی مطالعه دستور زبان) بخشی از یک برنامه درسی باشند، با معلم تصمیم بگیرند که چه مقدار زمان به این تمرین ها اختصاص داده شود، و حتی این تمرینات را خودشان مستقلا انجام داده و تصحیح نمایند.
از زبان آموزان انتظار می رود تا در فعالیت های ارتباطی با دیگران شرکت کنند. اگرچه فعالیت های ارتباطی تمرین طبیعت گرانه را میسر می سازند و همچنین حس ص ار می کنند که باعث کم شدن صافی عاطفی می شود، ولی ممکن است نتوانید ونداد قابا فيرو خوش ساخت را در سطح ۱+۱ عرضه کنند. کراشن و ترل این نکات ضعف را متذکر می شوند ولی وسیله ای برای اصلاح و بهبود آنها ارائه نمی دهند.
رویکرد طبیعی نقش معلم معلم در رویکرد طبیعی دارای سه نقش اصلی است. اول اینکه معلم اساسا منبعی از درون داد قابل فهم به زبان مقصد است. زمان کلاس درس عمدتا به ارائه کردن درون داد برای فراگیری اختصاص داده می شود، و معلم تولید کننده اصلی درون داد است. معلم در این نقش نیازمند اینست که یک جریان دایمی از درون داد زبانی را تولید کند و به همراه آن نشانه های غیر زبانی متعددی را برای کمک به زبان آموزان در تفسیر کردن این درون داد ارائه نماید. رویکرد طبیعی خواستار نقش مرحله مدارتری برای معلم است (در مقایسه با بسیاری از روش های ارتباطی معاصر).
دوم اینکه معلم در رویکرد طبیعی یک جو کلاس درسی را باید ایجاد کند که جالب و دوستانه باشد و در آن صافي عاطفی کمی برای یادگیری وجود داشته باشد. بخشی از این کار توسط آن تکنیک های رویکرد طبیعی صورت میگیرد که زبان آموز قبل از آمادگی او برای صحبت کردن، مؤظف به صحبت کردن نیست. در ضمن خطاهای زبان آموز تصحیح نمی شود، و موضوع های مطرح شده آنهایی است که زبان آموز بسیار به آنها علاقه دارند.
در نهایت، معلم باید مجموعه ای از فعالیت های کلاسی را انتخاب و تنظیم کند که تعداد زبان آموزان در گروههای مختلف، محتوا، و بافت ها را در نظر می گیرد. معلم مسئول جمع آوری مطالب و برنامه ریزی برای استفاده از آنها می باشد. بنابر کراشن و ترل، اساس این مطالب فقط بر ادراکات معلم نیست، بلکه بر پایه مشخص کردن نیازها و علایق زبان آموزان هم هست.
در رویکرد طبیعی همانند نظام های تدریسی غیر سنتی دیگر، معلم مسئولیتی ویژه برای برقراری ارتباط به صورت خوب به عهده دارد و همچنین باید فرضها، سازماندهی، و توقعات این روش را به زبان آموزان منتقل سازد، چون در بسیاری از موارد اینها از دیدگاه زبان آموز مبنی بر اینکه یادگیری و تدریس زبان چه باید باشد، متفاوت است.
نقش مطالب آموزشی هدف اصلی مطالب آموزشی در رویکرد طبیعی معنادار کردن فعالیت های کلاسی تا حد توسط ارائه بافت فرازبانی است که به زبان آموز کمک می کند فعالیت ها را بفهمد و در حه زبان را فرا بگیرد‘‘ (کراشن و ترل، ۱۹۸۳)، البته با ربط دادن فعالیت های کلاس درس با جهان واقع، و توسط پروبال دادن به برقراری ارتباط واقعی در میان زیان آی مطالب بیشتر از وسایل کمک آموزشی گرفته می شود تا از کتب درسی، هدف اصلی میل آموزشی ترغیب و تشویق درک و برقراری ارتباط است.
وجود تصاویر و وسایل کمک آمین اساسی است، چرا که اینها بافت مورد نیاز برای برقراری ارتباط را عرضه می کنند. اینها فراگیری واژگان وسیع در کلاس درس را تسهیل می نمایند. مطالب آموزشی توصیه شده دیگر شامل جداول، بروشورها، آگهی ها، نقشه ها، و کتب در سطح متناسب با سطح زبانی) زبان آموزان است.
البته اگر مهارت خواندن در دوره درسی گنجانده شده باشد. به طور کلی بازی های زبانی به منزله مطالب درسی مفید محسوب می شوند، چون بازی به واسطه ماهیتش باعث تمرکز زبان آموز بر روی کاری می شود که انجام می دهد و از زبان به منزله وسیله ای برای رسیدن به هدف استفاده می نماید، و نه اینکه خودش هدف باشد (ترل، ۱۹۸۲)، انتخاب، سازماندهی مجدد، و گردآوری مطالب آموزشی بار بسیار سنگینی بر دوش معلم در رویکرد طبیعی می گذارد.
به خاطر اینکه کراشن و ترل یک برنامه درسی را پیشنهاد میکنند که شامل موضوعات و موقعیت ها است، محتمل است که در برخی موارد، مطالب آموزشی برای کمک به معلم به صورت کتاب منتشر شود. این مطالب بر اساس طرح در سی‘‘ موضوعات و موقعیت هایی است که توسط “رویکرد طبیعی توصیه می گردد.
برای مطالعه “قسمت دوم” کلیک کنید