برنامه ریزی عصب شناختی زبان ـ مبحث رویه
بنا به گفته رول و نورمن، اصول برنامه ریزی عصب شناختی زبان را می توان در تدریس تمام وجوه زبان اعمال کرد. برای مثال، توالی درسی پیشنهادی در زیر برای کمک به زبان آموزان است تا به لحاظ احساس از معنای مفهومی یک ساخت دستوری آگاهی یابند.‘ تأكيد اوليه این توالی درسی، همانا آگاهی دادن (و در واقع،تولید) نمونه هایی از زمان حال کامل در زبان انگلیسی است.
این مبحث با بخشی در مورد تصورات کنترل شده در مورد خوردن خوراکی شروع می شود و سپس بر روی آن تجربه، تأمل و تعمق می شود.
۱- به زبان آموزان گفته می شود که آنان یک تجربه درونی دستور زبانی در هنگام خوردن بیسکویت خواهند داشت.‘‘
۲- کنترل کنید که واژگان آن تجربه (بو، مزه، جویدن، قورت دادن، گاز زدن، لیس زدن و غیره) را فهمیده اند.
۳- از زبان آموزان خواسته می شود که آرامش داشته باشند، چشم هایشان را ببندند و به درون خود بروند. زمانی که زبان آموزان در این حالت هستند، به تصورات ساخته شده توسط معلم گوش می دهند که به صورت زیر گفته می شود:
۴- (کوتاه شده متن معلم) بیسکویتی را مجسم کنید. یک بیسکویت خوشمزه. درست همانطور که شما دوست دارید. آن را بردارید و به دقت به آن نگاه کنید. توجه کنید که چقدر ترد و تازه است. آن را ببویید. توجه داشته باشید که چگونه آب دهانتان راه می افتد. در یک لحظه می خواهید آن بیسکویت را بخورید. این کلمات را به خودتان بگویید: می خواهم این بیسکویت را بخورم.
به آرامی بیسکویت را بجویید و به خاطر بیاورید که چقدر مزه آن در زبان و دهنتان خوشمزه است… این کلمات را به خودتان بگویید: من از خوردن این بیسکویت واقعا لذت می برم.
یک گاز دیگر به بیسکویت بزنید. آن را بجویید. آن را مزه کنید. از آن لذت ببرید… و سپس آن را قورت بدهید. لب هایتان را با زبانتان لیس بزنید، زبان خود را در تمامی داخل دهانتان حرکت دهید تا آخرین ذرات کوچک بیسکویت را هم گرفته و قورت دهید. حال توجه کنید که چه احساسی دارید. به مزه بیسکویت در دهانتان توجه کنید.
توجهکنید که معده شما حال که بیسکویت در درون آن است، چه حالی دارد. دقت کنید که از لحاظ عاطفی چه احساسی دارید. شما بیسکویتی را خورده اید، این کلمات را به خودتان بگویید: “من بیسکویتی را خورده ام.
اکنون چه احساسی دارید؟ دنبال کلماتی بگردید که چگونگی حس شما را در حال حاضر بتواند توصیف کند. نفسی عمیق بکشید و به آرامی از آن حالت ذهنی به کلاس درس برگردید، البته آن حس در شما باشد. چشمانتان را باز کنید
۵- از زبان آموزان بخواهید احساس خود را در آن حال به شما توصیف کنند . یعنی حس زمان احال کامل را. به هر جمله ای که تجربه گذشته خوردن بیسکویت را با حس زمان حال آنها پیوند می زند (برای مثال، من احساس سیری می کنم، من دیگر گشنه ام نیست، “من مزه خوبی در دهانم حس میکردهام، ’’من احساس چاق شدن میکنم)، گوش دهید.
۶- از آنان بخواهید که آن جمله را که توصیف کنند؛ علت اینگونه حس کردن آنها شده است، دوباره بگویند (’’من بیسکویتی خورده ام ).
۷ـ کاغذی بزرگ به دیوار بچسبانید که در بالای آن این کلمات نوشته شده باشد: “من بیسکویتی خورده ام از زبان آموزان بخواهید که چگونگی احساس خود را در زیر آن جمله بنویسند.
۸- در طرف دیگر کاغذ جملاتی مثل این بنویسید، من عکسی را نقاشی کرده ام. با دوستی بگومگو داشته ام. تکلیف شب خود را تمام کرده ام. دندان هایم را شسته ام.
۹- از زبان آموزان بخواهید که در جلوی هر جمله بایستند. سپس چشمانشان را ببندند و تصور کنند که چه کاری انجام داده اند تا آن جمله را الان بگویند.
۱۰- زبان آموزان بر روی یک کاغذ نحوه احساسشان را در حال حاضر درباره این جملات بنویسند
۱۱ـ بگذارید کاغذ بر روی دیوار باشد تا به یاد آورنده آن احساسی باشد که مرتبط به آن ساخت دستوری است.
۱۲- برای کار بعدی، احساس زمان حال کامل را با احساس حال ساده مقایسه کنید. از زبان آموزان بخواهید که کارهایی را که در درس قبل (من بیسکویتی خوردم ) انجام داده اند، به خاطر بیاورند. از آنان بخواهید که چشمانشان را ببندند و به حس خود در حال حاضر توجه کنند. این احساسات را با احساساتی که از درس قبل به خاطر دارند، و بر روی کاغذ نوشته اند مقایسه کنید.
۱۳- از آنان بخواهید که این جمله را بگویند: “دیروز، یک بیسکویت خوردم.
۱۴- در مورد مقایسه بین حسها بحث کنید (من مزه اش را به خاطر می آورم، ولی در واقع نمی توانم آن را مزه کنم).
۱۵ـ می توانید تمرینات مشابهی را برای نشان دادن زمان های دیگر با استفاده از مزه و تجربه های حسی، انجام دهید.
(برگرفته از رول و نورمن، ۱۹۹۹)