فرضیه درون داد می خواهد ارتباط بین آنچه را زبان آموز در یک زبان در معرض آن است درون داد و فراگیری زبان توضیح دهد، این فرضیه دربرگیرنده چهار موضوع اصلی است:
اول،
این فرضیه مربوط به فراگیری است و نه یادگیری.
دوم،
افراد زمانی به بهترین وجه زبان را فرا می گیرند که درون دادی را بفهمند که اندکی ورای سطح کنونی توانش آنان باشد

Continue reading →

کراشن و ترل نقش اصلی زبان را برقراری ارتباط می دانند، و چون رویکرد آنان بر تدریس توانایی های ارتباطی استوار است، پس به رویکرد طبیعی به عنوان نمونه ای از یک رویکرد ارتباطی اشاره می کنند. رویکرد طبیعی شبیه به رویکردهای دیگر ارتباطی است که امروزه ایجاد شده و گسترش یافته است‘‘ (کراشن و ترل، ۱۹۸۳).

Continue reading →

در سال ۱۹۷۷ تریسی ترل ۔ معلم زبان اسپانیولی در کالیفرنیای آمریکا – طرحی برای یک فلسفه جدید آموزش زبان ارائه کرد که آن را رویکرد طبیعی نامید‘‘ (ترل، ۱۹۷۷؛ ۱۹۸۲). این کار تلاشی برای ایجاد یک طرح تدریس زبان بود که اصول ’انسان گرایانه آن را محققین در مطالعات مربوط به فراگیری زبان دوم مشخص کرده بودند. رویکرد طبیعی از تجربیات ترل که زبان اسپانیولی را در کلاس های درس تدریس کرده بود، ناشی شد؛ اگرچه این رویکرد در کلاس های درسی سطح مقدماتی تا پیشرفته و با زبانهای مختلف دیگری نیز مورد استفاده قرار گرفته بود.

Continue reading →