روش تلقینی ـ مبحث رویه
همچنانچه در مورد روش های دیگر هم که مورد بررسی قرار گرفت، صادق است، این امر نیز در مورد روش تلقینی وجود دارد که گونه های کلاسیک و غیر کلاسیک روش تلقینی در کلاس های درس در واقعیت وجود دارد. تعدیل هایی همانند آنچه توسط جین بنکرافت و همکارانش در کالج اسکاربروی دانشگاه تورنتو در کانادا صورت گرفت، طیف گسترده و متنوعی از تکنیک ها را در خود داشت که مربوط به نوشته های لازانف نمی شد. در این مقطع سعی شده است تا ویژگی متمایز کلاس درسی را که در پیشینه روش تلقینی‘ توصیف شد، با اشاره به رویه های کلاس درس واقعی که با روش تلقینی سنتی تا حدود زیادی متفاوت است، مشخص نماییم. بن کرافت (۱۹۷۲) کلاس درس زبان چهار ساعتهای را توضیح می دهد که دارای سه بخش متمایز است. اولین بخش را می توانیم بخش مرور کلامی بنامیم.
در این بخش مطالبی که قبلا تدریس شده به عنوان شالوده ای برای بحث از طرف معلم و دوازده زبان آموز در کلاس مورد استفاده قرار می گیرد. تمامی زبان آموزان به صورت دایره ای بر روی صندلی هایی که مختص خودشان است می نشینند، و بحث به صورت سمینار ادامه می یابد. این بخش حاوی آن مواردی است که ما تمرینات رد و تمرینات کلان می نامیم. در تمرینات خرد، توجه خاص به دستور زبان، واژگان، و سؤال و جواب معین وجود دارد. یک سؤال در این گونه تمرین به این صورت خواهد بود: “اگر شیرهای آب حمام در هتلی خراب باشد، شخص چکار باید بکند؟» در تمرینات کلان، تأکید بر روی نقش گزاری و ساخت های زبان گسترده تر و ابتکاری تر است. برای مثال، سؤال کلیسای بویانا را برای یک نفر توصیف کنید (کلیسای بویانا یکی از معروف ترین کلیساهای قرون وسطای بلغارستان است) می تواند یک نمونه از سؤالات برای کسب اطلاعات در تمرینات کلان باشد.
در بخش دوم کلاس، مطالب جدید ارائه و در مورد آنها بحث می شود. این فعالیت شامل ارائه یک دیالوگ جدید و ترجمه آن به زبان بومی، و بحث درباره هر مقوله دستوری، واژگانی، یا محتوایی است که معلم آن را مهم می داند و یا زبان آموزان در مورد آن کنجکاوی میکنند. بنکرافت چنین اظهار می دارد که این بخش معمولا به زبان مقصد برگزار می شود، اگرچه سؤال ها و نظرات زبان آموزان می تواند به هر زبانی باشد که آنان احساس راحتی می کنند. زبان آموزان باید به این سمت و سو کشیده شوند که تجربه روبرو شدن با مطالب جدید را، جالب و بدون هیچ اضطراب یا کوشش خاصی بدانند. طرز تلقی و اقتدار معلم برای آماده ساختن زبان آموز در راستای ایجاد موفقیت در یادگیری، حیاتی محسوب می شود. الگوی یادگیری و کاربرد آن (برای مثال، تثبیت، تولید مجدد، و تولید ابتکاری جدید باید از اول مشخص باشد، تا زبان آموزان بدانند که از آنان چه انتظاری میرود.
بخش سوم که همان بخش همنوایی و هماهنگی است ، همانی است که روش تلقینی به واسطه آن به خوبی شناخته می شود. از آنجایی که این بخش در واقع مرکز و قلب روش تلقینی محسوب می شود، ما از قول خود لازانف خواهیم گفت که این بخش چگونه باید برگزار شود
در شروع این بخش، تمامی مکالمات برای یک یا دو دقیقه متوقف می شود و معلم به موسیقی ای که از یک ضبط صوت پخش می شود، گوش می دهد. او منتظر می ماند و به چند قطعه گوش می دهد تا خود را با ریتم موسیقی هماهنگ سازد و سپس شروع به خواندن متن جدید می کند. لحن صدای او باید با آهنگ موسیقی هماهنگی و همنوایی داشته باشد. زبان آموزان نیز متن را در کتاب درسی خود که ترجمه آن به زبان مادریشان داده شده، می خوانند. بین بخش اول و دوم کنسرت، چند دقیقه ای از سکوت محض برقرار می شود. در برخی موارد، حتی این سکوت، می تواند طولانی تر شود تا به زبان آموزان اجازه داده شود تا کمی جنب و جوش کنند. قبل از شروع بخش دوم کنسرت، دوباره چند دقیقه ای سکوت و چند قطعه ای از موسیقی شنیده می شود و این قبل از آن است که معلم دوباره شروع به خواندن متن کند.
اکنون زبان آموزان کتاب درسی خود را می بندند و به خوانش معلم گوش می دهند. در پایان، زبان آموزان در سکوت از کلاس درس خارج می شوند. به زبان آموزان گفته نمی شود که کار یا تکلیفی در منزل بر روی درسی که در کلاس شنیده اند، انجام دهند؛ فقط قبل از خوابیدن آن را به دقت بخوانند و این کار را قبل از خارج شدن از رختخواب در صبح روز بعد دوباره انجام دهند (لازانف، ۱۹۷۸).