روش تلقینی ـ مبحث نتیجه گیری
روش تلقینی در شمار مارس سال ۱۹۷۸ مجله پاراد، مورد تحسین قرار گرفت. همچنین نقدی گزنده و بی رحمانه از طرف یک زبان شناس کاربردی مشهور (اسكوول ۱۹۷۹) بر آن صورت گرفت. اسکرول با اذعان به این موضوع که تکنیک ها و رویه هایی در روش تلقینی وجود دارد که می تواند در کلاس درس زبان خارجی مفید واقع شود‘‘ چنین می گوید که لازانف . مخالف کاربرد التقاطی تکنیک هایی است که از حوزه علم تلقين خارج است. اسكوول در مورد علم تلقینی چنین می گوید: اگر ما چیزی در دهه هفتاد آموخته باشیم، آن چیز این است که هنر آموزش زبان از شبه علم تلقین شناسی فایده ای نخواهد برد‘‘ (اسكوول، ۱۹۷۹).
ولی هنوز هم، از دیدگاه لازانف، این فضای سکوت (و نه جوهر و اساس آن همان چیزی است که به روش تلقینی اقتدار و اعتبار لازم را نزد زبان آموزان می دهد، و آنان را آماده می سازد تا توقع موفقیت داشته باشند. لازانف تردیدی درباره این واقعیت به خود راه نمی دهد که روش تلقینی در بافت شبه نظام آیینی تلقینی – تلقین زداینده‘‘ به زبان آموزان ارائه می شود لازانف، ۱۹۷۸)، و اینکه یکی از وظایف رهبریت تلقینی، تعیین این است که در کدام شبه نظام آیینی متداول است که حداکثر اقتدار را از منظر زبان آموزان محمول است درست همانطور که پزشک به بیمار خواهد گفت که یک دارونما، دارویی واقعی است که آنها را شفا خواهد داد، پس معلمین نیز باید به زبان آموزان بگویند که “تلقين شناسی علمی است که به آنها زبان را خواهد آموخت و لازانف اذعان دارد که دارونما هم می تواند شفا بدهد و هم باعث آموزش زبان می شود، فقط وقتی که مریض یا زبان آموز این عقیده را داشته باشند که این روش تلقینی دارونما می تواند این کار را بکند. پس، شاید مفید نباشد تا در مورد علمی / غیر علمی بودن و درست/ غلط بودن آن بحث و مجادله کنیم. و این کاری است که بنکرافت و استویک انجام داده اند و به جای آن سعی کنیم که آن تکینیک های روش تلقینی را مشخص کنیم و معتبر بدانیم که در آموزش زبان مؤثر بوده و با تکنیک های موفق دیگر هماهنگی و مطابقت داشته است.
روش تلقینی دارونما می تواند این کار را بکند. پس، شاید مفید نباشد تا در مورد علمی / غیر علمی بودن و درست/ غلط بودن آن بحث و مجادله کنیم. و این کاری است که بنکرافت و استویک انجام داده اند و به جای آن سعی کنیم که آن تکینیک های روش تلقینی را مشخص کنیم و معتبر بدانیم که در آموزش زبان مؤثر بوده و با تکنیک های موفق دیگر هماهنگی و مطابقت داشته است.