روش پاسخ کاملا فیزیکی به محبوبیتی نسبی در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ دست یافت و دلیل نیز این بود که این روش را کسانی تأیید می کردند که بر نقش درک مطلب در فراگیری زبان دوم تأکید داشتند. برای مثال، کراشن (۱۹۸۱) فراهم سازی داده های قابل فهم، و کاهش استرس را به منزله کلیدهایی برای فراگیری موفق زبان میداند؛ و اجرای اعمال جسمی در زبان مقصد را به منزله وسیله ای برای قابل فهم کردن درون داد و به حداقل رساندن استرس می داند.

Continue reading →

آشر (۱۹۷۷) گزارش درس به درسی از یک دوره درسی که مبتنی بر اصول پاسخ کاملا فیزیکی است، ارائه می دهد که به عنوان منبع اطلاعات برای رویه های به کار رفته در کلاس درس پاسخ کاملا فیزیکی عمل میکند. این دوره برای مهاجران بزرگسال بود که شامل ۱۵۹ ساعت تدریس کلاس درسی بود. کلاس ششم در این دوره به شیوه زیر تدریس می شد:

Continue reading →

هدف کلی طریق خاموش، ارائه تسهیلات کلامی و شنیداری در عناصر اصلی زبان مقصد برای زبان آموزان مبتدی است. هدف عام مشخص شده برای یادگیری زبان، همان سلاست زبانی شبه بومی زبان در زبان مقصد است و تلفظ صحیح، و تسلط یافتن بر عناصر زبر زنجیری زبان مقصد، مورد تأکید قرار گرفته است. یک هدف آنی همانا ارائه کردن یک دانش عملی دستوری پایه برای زبان آموز است.

Continue reading →

پاسخ کاملا  فیزیکی نمایانگر یک دیدگاه دستور محور از زبان است، آشر چنین اظهار می کند که اکثر ساخت های دستوری زبان مقصد، و صدها مقوله واژگانی را می توان از کاربرد ماهرانه جملات امری توسط معلم، یاد گرفت‘‘ (۱۹۷۷). او فعل، و به ویژه فعل امری، را به منزلة محرک اصلی زبانی می داند که براساس آن کاربرد و یادگیری زبان حاصل می شود.

Continue reading →

پاسخ کاملا فیزیکی (TPR)، روشی در آموزش زبان است که بر مبنای تناسب و هماهنگی بین گفتار و عمل ساخته شده است. این روش سعی دارد تا زبان را به واسطه فعالیت جسمی حرکتی) تدریس کند. پاسخ کاملا فیزیکی که توسط جیمز آشر – پروفسور رشته روان شناسی در دانشگاه ایالتی سن خوزه در کالیفرنیا – مطرح شد، از رشته ها و نظریات مختلفی بهره می گیرد؛ برای مثال، روانشناسی رشدی، نظریه یادگیری، آموزش انسان گرایانه، و همچنین آن رویه های مربوط به آموزش زبان که توسط هارولد و دوروتی پالمر در سال ۱۹۲۵ پیشنهاد شد.

Continue reading →