حروف ربط همپایه (Coordinating Conjunction)
حروف ربط همپایه، کلمات و عباراتی را در جمله به هم ربط می دهند که از لحاظ اهمیت گرامری در یک سطح هستند و ۷ دسته از آنان وجود دارند که هرکدام با توجه به استفاده ای که در جمله دارند منحصر به فرد محسوب می شوند. در لیست زیر، هرکدام از این حروف را با کاربرد آنان می بینید.
For: دلیل یا هدف از کاری را در جمله مشخص می کند و معنای because را می دهد.
I go to the park every Sunday, for I love to watch the ducks on the lake.
من هر یکشنبه به پارک می روم، زیرا از تماشا کردن اردک ها روی دریاچه لذت می برم.
She put on a coat, for it was cold outside.
او یک پالتو پوشید زیرا هوا بیرون سرد بود.
And: بخشی را به جمله اضافه می کند.
I go to the park every Sunday to get some fresh air and watch the ducks on the lake.
من هر یکشنبه به پارک می روم تا هوای تازه بخورم و اردک ها را روی دریاچه تماشا کنم.
I love Italian and Mexican foods.
من غذای ایتالیایی و مکزیکی دوست دارم.
Nor: برای جایگزین کردن یک ایده ی منفی با یک ایده ی منفی دیگر در یک جمله به کار می رود.
I don’t go for the fresh air, nor really for the ducks. Honestly, I just love the soccer.
من نه برای هوای آزاد آنجا می روم نه برای اردک ها. در واقع من فقط فوتبال آنجا را دوست دارم.
She doesn’t drink milk, nor does she eat butter.
او نه شیر می نوشد نه کره می خورد.
But: تضاد را در جمله نشان می دهد.
The soccer in the park is entertaining in the winter, but it’s better in the heat of summer.
فوتبال در پارک، در زمستان سرگرم کننده است اما در گرمای تابستان بهتر است.
I want to go shopping, but I don’t have any money.
می خواهم بروم خرید اما هیچ پولی ندارم.
Or: جایگزین یا انتخابی را در جمله بیان می کند.
Do you like this one or that one?
آیا این را دوست داری یا آن را؟
Please leave or I’m gonna call the police.
لطفا از اینجا بروید یا من به پلیس زنگ خواهم زد.
Yet: حرف ربطی مشابه But که به جمله ی قبل خود المان تضاد را اضافه می کند.
I always take a book to read, yet I never seem to turn a single page.
من همیشه کتابی برای خواندن برمی دارم اما صفحه ای هم ورق نمی زنم. (نمی توانم به خواندن ادامه دهم)
I hate shopping, yet here I am at the store again.
من از خرید کردن متنفرم اما الآن دوباره به فروشگاه آمدم.
So: برای بیان تاثیرات، نتایجه و عواقب کاری کاربرد دارد.
I’m really overweight, so I’m going to join a gym.
من واقعا اضافه وزن دارم، پس عضو باشگاهی می شوم.
It’s really cold in here, so we should go.
هوا خیلی سرد است پس باید برویم.
استفاده از ویرگول با حروف ربطی همپایه
شاید توجه کرده باشید که در برخی مثال های بالا، بعضی حروف ربطی با ویرگول از جمله حدا شده اند اما در دیگر جملات از ویرگول استفاده نشده است. دلیل خوبی برای این کار وجود دارد.
هنگامی که حرف ربطی همپایه ای دو عبارت مستقل از هم را جدا می کنند، بین دو جمله کاما یا ویرگول قرار می گیرد. عبارات مستقل، عباراتی هستند که به تنهایی معنایی را القا می کنند. به عنوان مثال، در جمله ی زیر:
Television is a wonderful escape, but it interferes wih my writing.
تلویزیون راه فرار بسیار خوبی است، اما با نوشتن من تداخل دارد.
چون دو جمله ی بالا به تنهایی کامل هستند و معناهای متفاوتی را القا می کنند، دو عبارت مستقل از هم بوده و توسط یک حرف ربطی همپایه و ویرگول از هم جدا می شوند.