طریق خاموش :
طريق خاموش“ نام روشی در آموزش زبان است که توسط کالب گاتگنو مطرح شد. این روش براساس این فرضیه استوار است که معلم باید تا حد امکان در کلاس درس ساکت باشد، ولی زبان آموز باید ترغیب شود تا حد امکان به زبان دوم صحبت کند. عناصر طريق خاموش، به ویژه استفاده از جداول رنگ و میله های رنگی، از تجارب قبلی گانگنو در مقام طراح آموزشی مهارت خواندن و برنامه های ریاضی نشأت گرفته است.
روش طريق خاموش نکات اشتراک زیادی با نظریه های یادگیری و فلسفه های آموزشی دیگر دارد. اگر بخواهیم به صورت کلی بگوییم، فرضیه های یادگیری که در زیربنای کار گاتگنو قرار دارند را می توان به صورت زیر بیان کرد:
۱- یادگیری زمانی تسهیل می شود که زبان آموز کشف و خلق کند، و نه آنچه را که باید یاد بگیرد، به خاطر آورده و تکرار نماید.
۲- یادگیری، با همراه کردن اشیاء فیزیکی (واسط)، تسهیل می شود.
۳- یادگیری با حل مسئله که شامل مطالبی است که باید یاد داده شود، تسهیل می شود.
اکنون هر یک از موارد را به نوبت بررسی خواهیم کرد.
۱ـ طریق خاموش به سنتی تعلق دارد که یادگیری را حل مسئله، خلاق، و کشف فعالیت می داند، که در آن زبان آموز عامل اصلی است و نه یک شنونده صندلی نشین (برونر ۱۹۶۶). برونر به مزایای منتج از یادگیری اکتشافی‘‘ تحت چهار عنوان بحث می کند: الف) افزایش توانایی عقلی، ب) تغییر از پاداش برونی به پاداش درونی، ج) یادگیری اکتشافی که با کشف کردن حادث می شود، در کمک به ابقاء حافظه (برونر، ۱۹۶۶ ). گاتگنو مزایای مشابهی را برای زبان آموزانی که به واسطه ‘طريق خاموش تدریس شده اند، پیشنهاد می کند.