آموزش زبان تکلیف محور

آموزش زبان تکلیف محور

پیشینه آموزش زبان تکلیف محور (TBLT) به رویکردی بر مبنای استفاده از تکالیف به عنوان واحد اساسی برنامه ریزی و تدریس در آموزش زبان اشاره دارد. برخی از هواداران آن (برای مثال، ویلیس ۱۹۹۶) این رویکرد را به منزله رشد منطقی آموزش ارتباطی زبان مطرح می کنند، چون از اصول متعددی که بخشی از نهضت آموزش ارتباطی زبان را از دهه ۱۹۸۰ تشکیل میدهد، استفاده می کند. برای مثال:

ـ فعالیت هایی که حاوی ارتباط واقعی هستند، برای یادگیری زبان ضروری است.

– فعالیت هایی که در آن زبان برای انجام تکالیف معنادار به کار گرفته می شود، یادگیری را ترغیب کرده و افزایش می دهد.

– زبانی که برای زبان آموز معنادار باشد، فرایند یادگیری را تقویت میکند. تکالیف به منزله ابزار مفید برای اعمال این اصول مطرح شده اند.

در مورد از نخستین کاربردهای رویکرد تکلیف محور در چهارچوبی ارتباطی برای آموزش زبان، برنامه درسی ارتباطی مالزیایی (۱۹۷۵)، و پروژه بنگالور (برتا و  دیویس ، ۱۹۸۵؛ پرابهو، ۱۹۸۷؛ برتا، ۱۹۹۰) بودند، که هر دوی آنها عمر نسبتا کوتاهی داشتند.

نقش تکالیف (در آموزش توجه بیشتری را از سوی برخی پژوهشگران در فراگیری زبان دوم به دست آورد. آنان به گسترش کاربردهای آموزش نظریه فراگیری زبان دوم علاقمند بودند (برای مثال، لانگ و کروکس ، ۱۹۹۳). گرایش به تکالیف به عنوان عناصر اصلی بالقوة آموزش زبان دوم وقتی بروز کرد که پژوهشگران تکالیف را به عنوان ابزار پژوهشی در فع زبان دوم در اواسط دهه ۱۹۸۰ مطرح نمودند.

آموزش زبان تکلیف محور ـ پیشینه

آموزش زبان تکلیف محور ـ رویکرد

آموزش زبان تکلیف محور ـ طرح درسی ـ قسمت اول

آموزش زبان تکلیف محور ـ طرح درسی ـ قسمت دوم

آموزش زبان تکلیف محور ـ رویه

آموزش زبان تکلیف محور ـ نتیجه گیری

آکادمی پویا روشان دکتر عطایی

5/5 (1 نظر)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *