متد های آموزش زبان : نگاهی جامع ـ نقش عوامل بافتی
هم رویکرد و هم روش اغلب تا حدی ارتقاء داده می شود که آنها را راه حل هایی همه منظوره برای مشکلات آموزشی می دانند که می توان در هر جایی از دنیا و تحت هر شرایطی اعمال کرد. معلمین در راستای تلاش در اعمال رویکردها با روشها، برخی اوقات آنچه را که نقطه شروع در طراحی برنامه درسی زبان است، نادیده میگیرند: یعنی توجه دقیق به بافتی که در آن تدریس و تعلیم صورت می پذیرد که در بر گیرنده بافت فرهنگی، بافت سیاسی، بافت محلی آموزشگاهی، و بافت ایجاد شده توسط معلمين و زبان آموزان در کلاس درس است.
برای مثال، تلاش برای ارائه آموزشی ارتباطی زبان در کشورهایی با عرف آموزشی خیلی متفاوت از آن کشورهایی که آموزش ارتباطی زبان در آنجا شکل گرفت (بریتانیا، ایالات متحده و کشورهای انگلیسی زبان دیگر)، برخی اوقات تحت عنوان امپریالیسم فرهنگی زمین شد، چرا که مفروضات و اقدامات موجود در آموزش ارتباطی زبان، صحيح محسوب شد ، و مفروضات و اقدامات موجود در زبان مقصد نیاز به تعویض و جایگزینی داشت به همین منوال، “یادگیری مشاوره ای و یادگیری جمعی مفروضاتی درباره نقش معلمين و زبان آموزان دارد که الزاما از لحاظ فرهنگی همه جا شمول نیستند.
نیاز برای فرایندهای برنامه ریزی درسی
برنامه ریزان درسی، مباحثات مربوط به روش تدریس را به عنوان بخشی از یک مجموعه وسیع تر از تصمیمات برنامه ریزی آموزشی می دانند. به طور سنتی این تصمیمات عبارتنداز :
الف) بررسی دقیق – با در نظر گرفتن تمامی منابع دانش و داوری آگاهانه – از اهداف آموزشی، چه در مورد دوره های درسی یک رشته خاص یا یک برنامه تحصیلی کامل.
ب) ایجاد و استفاده آزمایشی روش ها و مطالبی که احتمال زیاد می رود به اهدافی که معلمین بر آنها توافق دارند، دست یابند.
ج) ارزشیابی میزان دستیابی به اهداف در واقعیت در مورد آن برنامه ریزی ریزی بنابراین، عنصر نهایی فیدبکی است که از تمامی تجربیات حاصله به دست می آید، تا نقطه شروعی برای مطالعه و پژوهش بیشتر مهیا شود.
( نیکولاس و نیکولاس Nichollas and Nichollas ، ۱۹۷۲ ، ) این عناصر به منزله سازنده یک شبکه از نظام های تعاملی محسوب میشوند. بنابراین، انتخاب روش تدریس را نمی توان در انزوا و بدون در نظر گرفتن اقدامات برنامه ریزی و پیاده سازی، انجام داد (ریچاردز، ۲۰۰۰)
برای مطالعه عنوان اصلی اینجا کلیک کنید