مصدر
شکل گیری مصدر
مصدر شکل پایه فعل است. در انگلیسی، وقتی از مصدر صحبت می کنیم، منظورمان مصدر حال است که معمول ترین است. هرچند که چهار شکل دیگر از مصدر هم وجود دارد: مصدر کامل، مصدر کامل استمراری، مصدر استمراری و مصدر مجهول.
مصدر حال به دو شکل است:
مصدر با to = to + پایه
مصدر بدون to = پایه
حالتی که شما در دیکشنری می بینید، حالت پایه مصدر حال است.
مصدر بدون to |
مصدر با to |
Sit |
To sit |
Eat |
To eat |
Have |
To have |
Remember |
To remember |
با گذاشتن not جلوی هر شکلی از مصدر، می توانیم مصدر منفی بسازیم.
I decided not to go to London.
من تصمیم گرفتم به لندن نروم.
He asked me not to be late.
او از من خواست دیر نکنم.
I’d like you not to sing so loudly.
من می خواهم که بلند آواز نخوانی.
I’d rather not eat meat.
من ترجیح می دهم گوشت نخورم.
I might not come.
ممکن است نیایم.
کارایی مصدر با to
مصدر با to در ساختارهای زیادی به کار برده می شود، و معمولا هدف یک چیز و یا نظر فردی درمورد چیزی را بیان می کند. مصدر با to همراه با افعال زیادی به کار می رود. این صفحه درباره افعال همراه با مصدرها را ببینید.
مصدر با to برای نشان دادن هدف یا نیت یک عمل
در این مورد معنای to همانند معنای in order to یا so as to است.
She came to collect her pay cheque.
او آمد تا حقوق خود را بگیرد.
The three bears went to find firewood.
سه خرس رفتند تا هیزم جمع کنند.
I am calling to ask you about dad.
من زنگ می زنم تا درباره ی پدرت بپرسم.
You sister has gone to finish her homework.
خواهرت رفته است تا تکالیف خود را تمام کند.
مصدر با to به عنوان فاعل جمله
این کاربرد رسمی بوده و بیشتر در نوشتار معمول است تا گفتار.
To be or not to be, that is the question.
بودن یا نبودن، مساله این است.
To know her is to love her.
شناختن او، دوست داشتن اوست.
To visit the Grand Canyon is my life-long dream.
برای دیدن گرند کانیون رویای بزرگ زندگی من است.
To understand statistics, that is our aim.
درک کردن آمار، این هدف ماست.
مصدر با to برای نشان دادن اینکه یک چیز برای چه مقصودی استفاده می شود و میتواند استفاده شود.
در این الگو مصدر با to به دنبال یک اسم یا ضمیر میآید.
The children need a garden to play in.
بچه ها به باغی برای بازی کردن در آن احتیاج دارند.
I would like a sandwich to eat.
من مایلم یک ساندویچ بخورم.
I don’t have anything to wear.
من چیزی ندارم که بپوشم.
Would you like something to drink?
چیزی برای نوشیدن میل داری؟
مصدر با to بعد از صفتها
برای استفاده از مصدر با to همراه با صفت، یک الگوی معمول وجود دارد. عبارات به این صورت اند:
فاعل + to be + صفت + (for/of someone) + مصدر با to + (بقیه جمله)
rest of sentence +بقیه جمله |
to-infinitive +مصدر با to |
+(for/of someone) |
adjective صفت+ |
+To be |
Subject فاعل |
to talk. |
good |
is |
It |
||
to me. |
to talk |
of you |
good |
is |
It |
to be patient. |
important |
is |
It |
||
with his little brother. |
to be patient |
for Jake |
important |
is |
It |
here. |
to be |
happy |
am |
I |
|
our couch. |
to destroy |
naughty |
is |
The dog |
Subject فاعل
|
It |
+To be |
is |
adjective صفت+ |
good |
+(for/of someone) |
– |
to-infinitive +مصدر با to |
to talk. |
rest of sentence +بقیه جمله |
– |
It is good to talk.
__________________________
Subject فاعل
|
It |
+To be |
is |
adjective صفت+ |
good |
+(for/of someone) |
of you |
to-infinitive +مصدر با to |
to talk |
rest of sentence +بقیه جمله |
to me. |
It is good of you to talk to me .
__________________________
Subject فاعل
|
It |
+To be |
is |
adjective صفت+ |
important |
+(for/of someone) |
– |
to-infinitive +مصدر با to |
to be patient. |
rest of sentence +بقیه جمله |
– |
It is important to be patient .
__________________________
Subject فاعل
|
It |
+To be |
is
|
adjective صفت+ |
important |
+(for/of someone) |
for Jake |
to-infinitive +مصدر با to |
to be patient |
rest of sentence +بقیه جمله
|
with his little brother. |
It is important for jake to be patient with his little brother.
__________________________
Subject فاعل
|
I |
+To be |
am |
adjective صفت+ |
happy |
+(for/of someone) |
– |
to-infinitive +مصدر با to |
to be |
rest of sentence +بقیه جمله
|
here. |
I am happy to be here.
__________________________
Subject فاعل
|
The dog |
+To be |
is |
adjective صفت+ |
naughty |
+(for/of someone) |
– |
to-infinitive +مصدر با to |
to destroy |
rest of sentence +بقیه جمله
|
our couch. |
The dog is naughty to destroy our couch.
مصدر با to برای نظر دادن یا قضاوت کردن
الگو برای استفاده از مصدر با to هنگام نظر دادن یا قضاوت کردن درباره یک اسم به این صورت است:
فاعل + to be + عبارت اسمی + مصدر با to
to-infinitive + مصدر با to |
noun phrase + عبارت اسمی |
+ to be |
Subject فاعل |
to park. |
a stupid place |
was |
It |
to behave. |
a dangerous way |
is |
That |
to say. |
a rude thing |
was |
What you said |
to do. |
the right thing |
is |
This |
to buy. |
the wrong kind of eggs |
were |
Those |
to hire. |
the best person |
is |
Jim |
مصدر با to همراه با قیدها
مصدر با to معمولا با قیدهای too و enough به کار میرود، تا دلیل رضایت یا نارضایتی ما را بیان کند. الگو به این صورت است که too و enough چه با مصدر با to و چه بدون آن، قبل یا بعد از صفت، قید یا اسمی میآیند که به آن برمیگردند (یا مورد تغییر قرار می دهند). سپس بعد از آنها مصدر با to میآوریم تا توضیح دهیم که چرا کمیت زیاد، کافی یا ناکافی است. معمولا مصدر با to و هرچیزی که بعد آن بیاید، قابل حذف شدن است، جملهای که باقی می ماند از نظر دستوری درست است.
There’s too much sugar to put in this bowl.
مقدار زیادی شکر برای ریختن در این کاسه وجود دارد.
I had too many books to carry.
من تعداد زیادی کتاب برای حمل کردن داشتم.
This soup is too hot to eat.
این سوپ برای خوردن بسیار داغ است.
She was too tired to work.
او خسته تر از این بود که کار کند.
He arrived too late to see the actors.
او دیرتر از آن رسید که بازیگران را ببیند.
I’ve had enough food to eat.
من به اندازه ی کافی غذا برای خوردن داشته ام.
She’s old enough to make up her own mind.
او به سنی رسیده که خودش تصمیم بگیرد.
There isn’t enough snow to ski on.
برف کافی برای اسکی کردن وجود ندارد.
You’re not old enough to have grand-children!
تو برای نوه داشتن خیلی جوانی!
مصدر با to همراه با کلمات سوالی
افعال ask، decide، explain، forget، know، show، tell و understand میتوانند قبل از یک واژه سوالی مانند where، how، who و when بعلاوه مصدر با to بیایند.
She asked me how to use the washing machine.
او از من پرسید چگونه از ماشین لباسشویی استفاده کند.
Do you understand what to do?
متوجه می شوی چه باید بکنی؟
Tell me when to press the button.
بگو چه زمانی دکمه را فشار دهم.
I’ve forgotten where to put this little screw.
من فراموش کرده ام باید این پیچ گوشتی را کجا بگذارم.
I’m not sure I know who to call.
من مطمئن نیستم به چه کسی باید زنگ بزنم.
کارایی های مصدر بدون to
مصدر بدون to بعد از افعال کمکی
She can’t speak to you.
او نمی تواند با تو صحبت کند.
He should give her some money.
او باید مقداری پول به او بدهد.
Shall I talk to him?
امکان دارد با او صحبت کنم؟
Would you like a cup of coffee?
آیا یک فنجان قهوه می خواهی؟
I might stay another night in the hotel.
ممکن است یک شب دیگر در هتل بمانیم.
They must leave before 10.00 a.m.
آن ها باید قبل از ۱۰ صبح بروند.
مصدر بدون to بعد از افعال ادراکی
الگو برای افعال ادراکی به این صورت است: فعل + مفعول + مصدر بدون to
He saw her fall from the cliff.
او از صخره پایین پرید.
We heard them close the door.
ما شنیدیم که آن ها در را بستند.
They saw us walk toward the lake.
آن ها ما را دیدند که به سمت دریاچه رفتیم.
She felt the spider crawl up her leg.
او بالا خزیدن عنکبوت را روی پایش حس کرد.
مصدر بدون to بعد از افعال make و let
Her parents let her stay out late.
والدین او اجازه می دهند که شب تا دیروقت بیرون بماند.
Let’s go to the cinema tonight.
بیا امشب به سینما برویم.
You made me come with you.
تو مرا وادار کردی که با تو بیایم.
Don’t make me study that boring grammar book!
وادارم نکن آن کتاب گرامر خسته کننده را مطالعه کنم.
مصدر بدون to بعد از عبارت “had better”
We had better take some warm clothing.
بایستی لباس های گرم بخریم.
She had better ask him not to come.
او نبایستی از او بخواهد که بیاید.
We had better reserve a room in the hotel.
بایستی اتاقی در هتل رزرو کنیم.
You’d better give me your address.
تو بایستی آدرست را به من بدهی.
They had better work harder on their homework.
آن ها بایستی سخت تر برای انجام تکالیفشان تلاش کنند.
مصدر بدون to همراه با “why”
هنگام پیشنهاد دادن، واژه سوالی why قبل از مصدر بدون to میآید.
Why wait until tomorrow?
چرا تا فردا صبر کنیم؟
Why not ask him now?
چرا از او الان نپرسیم؟
Why leave before the end of the game?
چرا قبل از پایان بازی برویم؟
Why walk when we can go in the car?
چرا قدم بزنیم وقتی می توانیم با ماشین برویم؟
Why not buy a new bed?
چرا یک تخت نو نخریم؟
اگر علاقه مند به مطالعه بیشتر در مورد گرامر زبان انگلیسی هستید، اینجا کلیک کنید