نقش زبان آموز
از زبان آموز در مراحل اولیه ی یادگیری فقط انتظار می رود تا آنچه را معلم می گوید گوش کند و آن را تکرار نماید، و به سؤالات و دستورات معلم پاسخ دهد. زبان آموز هیچ کنترلی بر روی محتوای یادگیری ندارد و اغلب چنین تصور می شود که اگر تحت تأثیر معلم خبرهای نباشد، به رفتارهای نامناسب [زبانی] دست می زند. برای مثال، ممکن است به دستورزبان یا تلفظ اشتباه روی آورد، آنچه را آموخته، فراموش کند، یا نتواند به سرعت پاسخ دهد. پس به هر بهایی باید از عادت های غلط اجتناب کرد. بعدها، مشارکت فعال تری از سوی زبان آموز طلب می شود. این ها می تواند شامل آغاز کردن سؤالات از طرف زبان آموزان و پرسیدن پاسخ از یکدیگر باشد، اگرچه در تمامی مراحل بر ارائه و تمرین زبان جدید زیر نظر معلم، همواره تأیید شده است.
نقش معلم
نقش معلم، نقشی سه جانبه است. در مرحله ارائه ی درس، معلم به منزله ی یک الگو عمل می کند و موقعیت هایی را ایجاد می نماید که در آن نیاز به آن ساخت زبان مقصد حس شود و سپس ساخت جدید را برای اینکه زبان آموز آن را تکرار کنند، به زبان می آورد. سپس معلم “بیشتر شبیه راهنمای خبره ارکستر موسیقی میشود که از نوازندگان میخواهد تا موسیقی را اجرا کنند” (بایرن، Byrne ،۱۹۷۶، ص ۲). از معلم انتظار می رود تا برنامه گردانی خبره باشد و با استفاده از جملات سؤالی، امری، و دیگر وسایل، جملات صحیح را از زبان آموزان استخراج کند. پس درس ها همگی معلم محور بوده و معلم سرعت یادگیری را مشخص می کند.
در خلال مرحله ی تمرین درس، به زبان آموزان فرجه بیشتری داده می شود تا زبان را در موقعیت های کمتر کنترل شده ای به کار ببرند، ولی معلم هنوز هم دنبال خطاهای دستوری و ساختی می گردد که می تواند مبنایی برای ساختن درس های بعدی باشد. بنا به نظر پیتمن (Pittman،۱۹۶۳) مرور سازماندهی شده، تکلیفی اصلی برای معلم است. پیتمن مسئولیت های معلم را به شکل زیر به صورت خلاصه مطرح می کند:
۱- زمان بندی
۲-تمرین شفاهی در راستای به کارگیری ساخت های موجود در کتاب درسی
۳- دوره [یعنی مرور]
۴- سازگاری با نیازهای خاص فرد دانش آموز
۵- آزمون کردن
۶- ساختن فعالیتهای زبانی به غیر از آنهایی که در کتاب درس هستند
(پیتمن، ۱۹۶۳، صص ۱۷۸ -۱۷۷)
معلم نقش اساسی در موفقیت این روش دارد، چرا که کتاب درسی فقط برای توصیف فعالیت هایی به معلم که آنها را در کلاس درس انجام دهد، نوشته شده است.
نقش مطالب آموزشی
‘آموزش زبان موقعیتی‘ هم وابسته به کتاب درسی و هم وابسته به وسایل کمک آموزشی بصری است. کتاب درسی حاوی درس هایی است که به صورت فشردهای سازماندهی یافته اند و بر اساس ساخت های دستوری گوناگونی نوشته شده اند. وسایل کمک آموزشی بصری را معلم می تواند مهیا کند و یا به صورت محصولات تجاری تولید کرد. این وسایل بصری شامل جداول دیواری، فلاش کارت ها، تصاویر، اعداد تصویری چسبان، و از این قبیل هستند. عنصر بصری به همراه برنامه درسی دستوری که به دقت درجه بندی شده اند، وجه مهمی در ‘آموزش زبان موقعیتی’ است، اگرچه از کتاب درسی باید “فقط به عنوان راهنمایی برای فرایند یادگیری استفاده شود. از معلم انتظار می رود که آموزگار کتاب درسی اش باشد” (پیتمن، ۱۹۶۳، ص ۱۷۶)