ضمایر فاعلی جایگزین اسم هایی که در جمله فاعل هستند می شوند. معمولا در سوم شخص برای جلوگیری از تکرار اسم مورد استفاده قرار می گیرند. ضمایر فاعلی زمانی به کار میروند که ضمیر در جایگاه فاعل باشد. منظور از ضمیر در جایگاه فاعل باشد چیست؟ به این مثال دقت کنید; “من تو را دوست دارم”. در این جمله ضمیر “من” در نقش فاعل و “تو” در نقش مفعول قرار دارند و فعل ما “دوست داشتن” است.

Continue reading →

ضمایر مفعولی جایگزین اسم هایی می شوند که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مفعول جمله هستند. به عبارتی ساده تر، هر موقع که ضمیر در جایگاه مفعول باشد، از ضمایر مفعولی استفاده می کنیم. به عنوان مثال; “کتاب رو بده به من”; در این جمله “من” ضمیر مفعولی و فعل “دادن” است. 

Continue reading →

اگر در جمله ای فاعل و مفعول یکی باشد، ما از ضمایر انعکاسی استفاده میکنیم. به عنوان مثال; وقتی می گویید که “من به خودم انگلیسی یاد دادم”، فاعل  و مفعول خود شما هستید یا به عبارتی دیگر فاعل مفعول را انعکاس می کند و از این رو به این دسته از ضمایر، ضمایر انعکاسی می گوییم.

Continue reading →

چنین مقایسه هایی به غیر از نشان دادن نمونه ای جالب از اینکه چگونه مدافعان آموزش ارتباطی زبان، این آموزش را به نفع خود بر می گردانند، نمایانگر برخی از تفاوت های اصلی بین رویکردهای ارتباطی و روش های قبلی در آموزش زبان است. پذیرش گسترده رویکرد ارتباطی، و نحوه نسبتا متفاوتی که این رویکرد تعبیر و به کار برده شده را می توان به این حقیقت نسبت داد که متخصصینی مختلف از رشته های آموزشی متفاوت آن را در نظر گرفتند و در نتیجه آن را به شیوه های مختلف تفسیر و تعبیر نمودند.

Continue reading →

کار شورای اروپا، نوشته های ویلکینز، ويدوسون، کندلین، کریستوفر برومفيت ، کیت سود و زبان شناسان کاربردی دیگر بریتانیایی در باب شالودۀ نظری برای رویکرد ارتباطی یا نقش گرا را در آموزش زبان؛ قابلیت کاربرد سریع این ایده ها توسط مؤلفان کتب درسی، نسبتا سریع این اصول جدید توسط متخصصین امر آموزش زبان بریتانیایی و مراکز ایجاد و بسط برنامه تحصیلی، و حتی دولتها، باعث شهرت ملی و بین المللی آنچه شد که ارتباطی نام گرفت.

Continue reading →

خاستگاههای آموزش ارتباطی زبان، را باید در تغییرات عرف آموزش زبان در بریتانیا که از اواخر دهه ۱۹۶۰ شروع شد، جستجو کرد. تا آن زمان، آموزش زبان موقعیتی  رویکرد عمده آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی محسوب می شد.

Continue reading →

با ۲۵۰۰ الی ۳۰۰۰ کلمه ، شما به راحتی توانایی  پیدا خواهید کرد که ۹۰% از مکالمات روزمره شامل روزنامه و مجلات و همچنین انگلیسی مورد استفاده در محیط کار را به راحتی درک کنید . برای ۱۰% باقی نیز توانایی خواهید داشت که آنها را از متن استخراج کنید و به نوعی معنی و مفهوم آنرا در نمایید ؛ البته در نظر داشته باشید که در قالب سوال هم میتوانید کلمات جدید را شناسایی نمایید . 

Continue reading →