از زبان آموز در مراحل اولیه ی یادگیری فقط انتظار می رود تا آنچه را معلم می گوید گوش کند و آن را تکرار نماید، و به سؤالات و دستورات معلم پاسخ دهد. زبان آموز هیچ کنترلی بر روی محتوای یادگیری ندارد و اغلب چنین تصور می شود که اگر تحت تأثیر معلم خبرهای نباشد، به رفتارهای نامناسب
Continue reading →Author: پویا عطایی
اهداف ‘آموزش زبان موقعیتی’ همانا تدریس یک مجموعه ی عملی از چهار مهارت اصلی زبان است، و این هدفی است که اکثر روش های آموزش زبان در آن مشترکند. ولی یادگیری مهارت ها از طریق ساخت حادث می شود. دقت و صحت در تلفظ و دستور زبان، مهم تلقی می شود، و خطاها را به هر بهایی باید از بین برد. کنترل اتوماتیک ساخت های پایه و الگوهای جمله ای برای مهارت های خواندن و نوشتن ضروری است
Continue reading →نظریه زبانی که در شالوده ی ‘آموزش زبان موقعیتی’ قرار دارد را می توان نوعی از ‘ساختگرایی بریتانیایی’ دانست. گفتار به منزله ی پایه زبان محسوب می شد، و ساختار نیز در مرکز توانایی صحبت کردن قرار داشت. پالمر، هورنبی، و دیگر زبانشناسان کاربردی بریتانیایی توصیف های آموزشی از ساخت های پایه دستوری زبان انگلیسی تهیه کرده بودند، و در ایجاد روش باید
Continue reading →پالمر، هورنبی، و دیگر زبان شناسان کاربردی بریتانیا از دهه ی ۱۹۲۰ به بعد رویکردی را در روش شناسی ایجاد کردند که دارای اصول نظام مند انتخاب (شیوه هایی که با آن محتوای واژگانی، دستوری محتوا تعیین می شدند)، درجه بندی (اصولی که توسط آنها سازماندهی و توالی بندی محتوا تعیین می شد)، و ارائه (تکنیک های مورد استفاده برای ارائه و تمرین عناصر زبانی در یک دوره ی درسی) بود. اگرچه پالمر، هورنبی، و متخصصان دیگر بریتانیایی امر آموزش دارای دیدگاه های متفاوتی در مورد
Continue reading →آخرین سطح مفهوم سازی و سازماندهی در درون یک روش، آن چیزی است که آن را رویه می نامیم. رویه دربردارنده ی تکنیک های واقعی لحظه به لحظه، تمرینات، و آن رفتاری است که در تدریس یک زبان برحسب یک روش خاص صورت می گیرد. رویه سطحی است که در آن توصیف می کنیم که چگونه یک روش، رویکرد و طرح درسی اش را در رفتار کلاس درس تحقق می بخشد. در سطح طرح درسی مشاهده کردیم که یک روش از کاربرد انواع معینی از فعالیت های تدریسی به منزله ی پیامدی از فرض های نظری اش
Continue reading →آخرین بخش و مؤلفه در درون سطح طرح درسی به نقش مطالب آموزشی در نظام آموزشی تعلق دارد. آنچه به واسطه ی اهداف، محتوا (یعنی برنامه ی درسی)، فعالیت های معلم و زبان آموز مشخص می شود، بیانگر عملکرد مطالب آموزشی در آن نظام است. برنامه ی درسی معرف محتوای زبانی از لحاظ عناصر زبانی – ساخت ها، موضوع ها، مفاهیم، نقش ها – یا در مواردی، تکالیف یادگیری
Continue reading →نقش زبان آموز در یک نظام آموزشی ارتباط تنگاتنگی با نقش و عملکرد معلم دارد. نقش معلم نیز به همین منوال در نهایت به فرضیات موجود درباره ی زبان و یادگیری زبان در سطح رویکرد مرتبط است. برخی از روش ها کاملاً وابسته به معلم به عنوان منبعی از دانش و جهت دهی هستند؛ برخی دیگر نقش معلم را به عنوان کاتالیزور، مشاور، و الگوی یادگیری می دانند؛ بعضی دیگر نیز سعی دارند تا نظام آموزشی را “ضد معلم “کنند و این کار را با محدود کردن پیشقدمی و قوه ی ابتکار معلم و ایجاد محتوای آموزشی
Continue reading →طرح درسی یک نظام آموزشی به شدت تحت تأثیر این موضوع قرار می گیرد که زبان آموزان به چه صورتی مدنظر قرار می گیرند. روش منعکس کننده ی صریح یا تلویحی نقش زبان آموزان در فرایند یادگیری است. این نکته در نوع فعالیت هایی که زبان آموزان انجام می دهند، میزان کنترل زبان آموز در مورد محتوای یادگیری، الگوهای متخذه در گروه بندی زبان آموزان، میزان تأثیرگذاری زبان آموزان در یادگیری یکدیگر، و تلقی کردن زبان آموز
Continue reading →اهداف یک روش، چه به صورت فرایند و چه به صورت محصول تعریف شده باشد، از طریق فرایند آموزشی، از طریق تعامل مستقیم با معلم، زبان آموز، و مطالب آموزش در کلاس درس، حاصل می شود. تفاوت این روش ها در سطح رویکرد، خود را به صورت انتخاب انواع مختلف فعالیت های یادگیری و تدریسی در کلاس درس نشان می دهد. آن فعالیت های تدریسی که تاکید
Continue reading →برای اینکه رویکردی به روش منتهی شود، لازم است یک طرح درسی برای نظام آموزش بنا نهاده شود، طرح درسی از تحلیل روش است که در آن این موارد را مدنظر داریم: (الف)اهداف یک روش کدام ها هستند؛ (ب)محتوایی زبانی چگونه گزینش شده
Continue reading →










No comments yet