متخصصان آموزش زبان از جمله مارسل(c. arsel)، رندرگاست(T. prendergast)، و گوین(F. Gouin ) فعالیت های بسیاری را برای ایجاد رویکردهای جایگزین در آموزش زبان انجام دادند، ولی نظرات آنها حمایت و توجه افراد زیادی را جلب نکرد. با وجود این، در دهه ۱۸۸۰ زبان شناسان کاربردگرا از قبیل هنری سوییت(Henry sweet) در انگلستان، ویلهلم ویتور(Wilhelm Vietor) در آلمان، و پاول پاسی(Paul Passy) در فرانسه با ارائه ی رهبریت عقلایی 

Continue reading →

اگرچه نظریه های خاص مربوط به ماهیت زبان می تواند شالوده ای برای یک روش تدریسی خاص عرضه کند ، ولی روش های دیگر عمدتاً از یک نظریه ی یادگیری زبان نشات می گیرند. یک نظریه ی یادگیری که زیر بنای یک رویکرد یا روش است به دو سوال اسخ می دهد

Continue reading →

مهم ترین دلیل تغییرات در آموزش زبان خارجی و تکنیک های کلاس درسی و رویه های مورد استفاده در آموزش زبان، نمایانگر واکنش ها به انواع موارد و شرایط تاریخی بوده است. برای سالیان متمادی، اصل راهنما همان عرف و سنت بود. “روش دستور- ترجمه” منعکس کننده ی ی دیدگاهی عالمانه از زبان و مطالعه ی زبان است. در زمان هایی، واقعیات موجود

Continue reading →

 استقلال دانشجو

دررابطه با این توجه مدرن، در گلچین سازی، مربیان به همکاری خود دانشجویان در یادگیری و تدریس بسیار علاقه نشان دادند. این آگاهی کم کم برای مدتی رشد کرد که هر نوع یادگیری یک فرآیند فعال است (ریورز (Rivers)، سال ۱۹۸۳ میلادی، صفحه ۱۳۴) و این ایده که دانشجویان زبان اشخاصی هستند که میتوانند مسئولیت یادگیری خود را به عهده بگیرند و با استفاده از استراتژی های یادگیری که توسط مربیانی چون آکسفورد …

Continue reading →

گرامر تبدیلی، همچنین گرامر سازنده- تبدیلی سیستمی از تحلیل زبانی است که ارتباط بین عناصر مختلف یک جمله و بین جملات احتمالی یک زبان و فرآیند استفاده یا قوانین ( به بعضی از آنها تبدیل میگویند) را تشخیص میدهد تا این روابط را بیان کند

Continue reading →

رفتارگرایی یک عقیده است که روی اصول محرک- پاسخ کار میکند. تمامی رفتارها با محرک بیرونی ایجاد میشوند (عامل شرطی). تمامی رفتارها میتوانند بدون احتیاج به در نظرگرفتن حالت ذهنی درونی یا خودآگاهی توضیح داده شوند.

Continue reading →