هر چقدر هم که زبان انگلیسی بلد باشید باز هم برای صحبت کردن شیوا و رسا به زبان انگلیسی باید از اصطلاحات بهره ببرید . مکالمات رومزه نیز به نوعی وابسته به اصطلاحات است . مثلا کمتر پیش می آید که بگوییم : ” من رو انقدر اذیت نکن که عصبانی بشوم” اما در مکالمات روزمره می گوییم که ” اون روی سگ منو بالا نیار ! ” موارد زیر به شما کمک میکند که راحت تر اصطلاحات انگلیسی را یاد بگیرید و معنی آنها در زبان فارسی را درک کنید
اکادمی پویاروشان - دکتر عطایی - معجزه آموزش - مکالمه در 13 جلسه با متدی کاملا علمی و متفاوت > مقاله ها > اصطلاحات مرتبط به زبان > Page 2
اصطلاحات مرتبط به زبان
As right as rain
سُر و مُر و گنده
Example:
He’s as right as rain.
Up and about
احساس بهبود کافی برای خارج شدن از تخت
Example:
He’s Up and about again.
On the mend
رو به بهبود
Example:
He’s on the mend.
Old self again
دوباره خوده قبلیش شده
Example:
He’s his old self again.
One foot in the grave
یه پاش لب گوره
Example:
He’s got one foot in the grave.
At death’s door
دم مرگ
Example:
He’s at death’s door.
Like death warmed up
مثل مرده متحرک
Example:
He looks like death warmed up.
Alive and kicking
سر حال و قبراغ
Example:
He’s alive and kicking.
A new lease of life
جان تازه ای گرفته
Example:
He’s had a new lease of life.
There’s life in the old dog yet.
با توجه به سن بالا، هنوز هم سرپاست و فعال است
Example:
There’s life in the old dog yet.
No comments yet