لازانف هیچ نظریه زبانی ارائه نمی دهد. همچنین به نظر نمی رسد که فرض های خاصی در مورد مقولات زبانی و سازماندهی آنها مدنظر داشته باشد. تأکید بر روی حفظ کردن زوج کلمات واژگانی – یعنی یک کلمه به زبان مقصد و معادل ترجمه ای آن به زبان مادری به نمایانگر آن دیدگاه زبانی است که در آن، واژه نقش محوری دارد و در آن، تلفظ واژگانی، و نه بافت سازی، مورد تاکید قرار می گیرد. با وجود این، لازانف گاه گاهی در واقع به اهمیت تجربه کردن میں زبانی در متن های معنادار در کل‘‘ اشاره می کند (لازانف، ۱۹۷۸،)، و چنین می گوید که دوره های درسی روش تلقینی باعث می شود که زبان آموز معطوف به حفظ وی کسب عادت های کلامی نشوند، بلکه به کنش های ارتباطی بپردازد.‘‘ (۱۹۷۸)

Continue reading →

به رغم کیفیت فلسفی و برخی اوقات متافیزیکی نوشته های گانگنو، اقدامات روش طریق خاموش به صورت علمی در کلاس درس، از حد انتظار کمتر انقلابی است. این روش با کار کردن بر روی برنامه درسی نسبتا سنتی ساختگرا و واژگانی، بسیاری از ویژگی هایی را که مختص روش های سنتی تر است . برای مثال آموزش زبان موقعیتی و روش شنیداری – گفتاری با تأکید شدید بر روی تکرار صحیح و دقیق جملاتی که توسط معلم به عنوان الگو به زبان آموزان ارائه شده،

Continue reading →

درسی که مبتنی بر روش طريق خاموش است از یک چهارچوب معیار تبعیت می کند. اولین بخش درس بر تلفظ تأکید دارد. بر حسب سطح توانایی زبان آموزان، آنان بر روی اصوات، عبارات و جملات تکی که بر روی جدول فیدل طراحی شده است، کار می کنند. در مرحله ابتدایی، معلم صوت مورد نظر را پس از اشاره کردن به علامت آوایی بر روی جدول، بیان می کند. سپس معلم در سکوت به تک تک علايم آوایی و علایم ترکیبی گفته ها اشاره می کند و بر گفته های زبان آموزان نظارت می کند. معلم ممکن است کلمه ای را بیان کند و از زبان آموزان بخواهد حدس بزنند که توالی علایم آوایی که آن کلمه را می سازند، کدام است.

Continue reading →

دیدگاهی کاملا شکاکانه به نقش نظریه زبان شناختی در روش شناسی آموزش زبان دارد. او بر این باور است که مطالعات زبان شناختی می تواند یک تخصص باشد اکهای راستای تفکرات خود شخص راهگشای کوچکی است، و شاید خیلی کم در راستای من که در ذهن است، کمک کننده باشد (گاتگنو، ۱۹۷۲). مباحث زیادی به دریافت روح‘‘ زبان و نه فقط مؤلفه صورت های زبان، پرداخته است. گاتگنو با مطی “روح ‘‘ زبان به شیوه متشکله هر زبان از عناصر آوایی و زبر زنجیری عطف دارد که با آمیخته می شوند و به آن زبان، نظام آوایی و ملودی منحصر به فردی میدهد. زبان آم “حس‘ این جنبه از زبان مقصد را هر چه زودتر، به دست آورد.

Continue reading →

طريق خاموش“ نام روشی در آموزش زبان است که توسط کالب گاتگنو مطرح شد. این روش براساس این فرضیه استوار است که معلم باید تا حد امکان در کلاس درس ساکت باشد، ولی زبان آموز باید ترغیب شود تا حد امکان به زبان دوم صحبت کند. عناصر طريق خاموش، به ویژه استفاده از جداول رنگ و میله های رنگی، از تجارب قبلی گانگنو در مقام طراح آموزشی مهارت خواندن و برنامه های ریاضی نشأت گرفته است. روش طريق خاموش نکات اشتراک زیادی با نظریه های یادگیری و فلسفه های آموزشی دیگر دارد. اگر بخواهیم به صورت کلی بگوییم، فرضیه های یادگیری که در زیربنای کار گاتگنو قرار دارند را می توان به صورت زیر بیان کرد:

Continue reading →

اهداف عام پاسخ کاملا فیزیکی، تدریس مهارت کلامی در یک سطح مقدماتی است. درک مطلب وسیله ای برای رسیدن به هدف است، و هدف غایی نیز، تدریس مهارت های اصلی گفتاری است. هدف یک دوره درسی مبتنی بر پاسخ کاملا فیزیکی این است که زبان آموزانی پرورش دهد که قادر به برقراری ارتباط طبیعی و قابل فهم با متکلم بومی زبان باشد. اهداف خاص آموزشی، به طور مفصل شرح داده نشده اند، چرا که این اهداف وابسته به نیازهای خاص زبان آموزان هستند. با وجود این، هر هدفی که مد نظر باشد، باید از طریق کاربرد تمرینات شفاهی) حرکت محور به صورت جملات سؤالی، قابل حصول باشد.

Continue reading →

روش پاسخ کاملا فیزیکی به محبوبیتی نسبی در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ دست یافت و دلیل نیز این بود که این روش را کسانی تأیید می کردند که بر نقش درک مطلب در فراگیری زبان دوم تأکید داشتند. برای مثال، کراشن (۱۹۸۱) فراهم سازی داده های قابل فهم، و کاهش استرس را به منزله کلیدهایی برای فراگیری موفق زبان میداند؛ و اجرای اعمال جسمی در زبان مقصد را به منزله وسیله ای برای قابل فهم کردن درون داد و به حداقل رساندن استرس می داند.

Continue reading →

آشر (۱۹۷۷) گزارش درس به درسی از یک دوره درسی که مبتنی بر اصول پاسخ کاملا فیزیکی است، ارائه می دهد که به عنوان منبع اطلاعات برای رویه های به کار رفته در کلاس درس پاسخ کاملا فیزیکی عمل میکند. این دوره برای مهاجران بزرگسال بود که شامل ۱۵۹ ساعت تدریس کلاس درسی بود. کلاس ششم در این دوره به شیوه زیر تدریس می شد:

Continue reading →

هدف کلی طریق خاموش، ارائه تسهیلات کلامی و شنیداری در عناصر اصلی زبان مقصد برای زبان آموزان مبتدی است. هدف عام مشخص شده برای یادگیری زبان، همان سلاست زبانی شبه بومی زبان در زبان مقصد است و تلفظ صحیح، و تسلط یافتن بر عناصر زبر زنجیری زبان مقصد، مورد تأکید قرار گرفته است. یک هدف آنی همانا ارائه کردن یک دانش عملی دستوری پایه برای زبان آموز است.

Continue reading →

پاسخ کاملا  فیزیکی نمایانگر یک دیدگاه دستور محور از زبان است، آشر چنین اظهار می کند که اکثر ساخت های دستوری زبان مقصد، و صدها مقوله واژگانی را می توان از کاربرد ماهرانه جملات امری توسط معلم، یاد گرفت‘‘ (۱۹۷۷). او فعل، و به ویژه فعل امری، را به منزلة محرک اصلی زبانی می داند که براساس آن کاربرد و یادگیری زبان حاصل می شود.

Continue reading →