شأن و منزلت واژگان در آموزش زبان به واسطه پیشرفت در نظریه واژگانی و زبانی؛ به واسطه کار در حیطه تحلیل پیکرۀ زبانی؛ و به واسطه شناختن نقش واحدهای چند کلمه ای در یادگیری زبان و ارتباط، به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. با وجود این، واژگان هنوز هم فقط یک مؤلفه از توانش ارتباطی است.

Continue reading →

توالی های رویه ای برای آموزش زبان واژگان بنیاد بسته به آنکه کدامیک از چهار نوع مطالب و فعالیت های مذکور در بخش قبل مورد استفاده قرار گرفته باشند، متفاوت است. با وجود این، تمامی برنامه ریزان تا حدودی مفروض می دارند که زبان آموز باید نقش تحلیلگر کلام را به عهده داشته باشد که در این حالت، کلام یا به صورت داده های بسته بندی شده و یا به صورت داده های یافت شده توسط یکی از برنامه های جستجوگر متن رایانه ای می باشد.

Continue reading →

در سرتاسر این کتاب مشاهده کردیم که نقطه محوری در یک رویکرد با روش در آموزش زبان، همان دیدگاهی است که به ماهیت زبان مربوط می شود، و این خود باعث و به ماهیت زبان مربوط می شود و این خود باعث شکل گرفتن اهداف آموزشی، نوع برنامه درسی اتخاذ شده، و نحوه تأكید در تدریس کلاس درسی می شود. رویکرد واژگانی در آموزش زبان اشاره به رویکردی دارد که از این باور حاصل می شود که عنصر اصلی در یادگیری زبان و ارتباط، دستور زبان، نقش ها، مفاهیم، یا واحدهای دیگر طراحی و تدریس نیست؛

 بلکه واژگان – یعنی کلمه و ترکیب کلمه – است.

Continue reading →

برنامه ریزی عصب شناختی زبان، یک روش در آموزش زبان نیست و از یک مجموعه از تکنیک های آموزش زبان که بر شالوده نظریه ها و فرض ها در سطوح رویکرد و طرح درسی باشد، ساخته نشده است. بلکه یک فلسفه انسان گرایانه و مجموعه ای از باورها و پیشنهاداتی است که براساس روان شناسی مردم پسند قرار دارد و برای این طراحی شده تا مردم را متقاعد سازد که آنان این قدرت را دارند که زندگی خود و مردم دیگر را در جهت بهتر شدن کنترل نمایند و توصیه های عملی برای چگونه انجام دادن این کار دارد….

Continue reading →

بنا به گفته رول و نورمن، اصول برنامه ریزی عصب شناختی زبان را می توان در تدریس تمام وجوه زبان اعمال کرد. برای مثال، توالی درسی پیشنهادی در زیر برای کمک به زبان آموزان است تا به لحاظ احساس از معنای مفهومی یک ساخت دستوری آگاهی یابند.‘ تأكيد اوليه این توالی درسی، همانا آگاهی دادن (و در واقع،تولید) نمونه هایی از زمان حال کامل در زبان انگلیسی است….

Continue reading →

هوش های چندگانه رویکردی با محبوبیت روزافزون برای مشخص کردن شیوه هایی است که در آنها زبان آموزان افرادی منحصر به فرد هستند و اینکه تدریسی را تدوین کرد که بتواند پاسخگوی این منحصر به فرد بودن باشد. هوش های چندگانه یکی از مجموعه دیدگاه های این چنینی است که به تفاوت های زبان آموزان می پردازد و در توصیه های آموزشی و تدوین های طرح درسی نیز این موضوع را به شدت به کار می گیرد…

Continue reading →

کریستیسون کلاس درسی در مقطع پایین را که به توصیف اشیای فیزیکی می پردازد، در زیر توصیف می کند. طرح درسی در واقع آن توالی و تسلسل را که قبلا در بخش “طرح درسی وصف شد، به صورت خلاصه بیان می دارد.

ـ مرحله اول: بیدار کردن هوش.

معلم اشیای مختلف و زیادی را به کلاس درس می آورد. زبان آموزان اول آن اشیا را با دست لمس می کنند و متوجه نرمی، زمختی، سردی، صافی می شوند. آنها باید مواردی را که دارای مزه شیرین، شور، ترش، ادویه دار و… هستند، مزه کنند. تجاربی از این قبیل باعث کمک به فعال سازی و آگاه سازی زبان آموزی از شالوده های حسی تجارب می شود.

Continue reading →

ريلات و لوهان برای اینکه نشان بدهند که چگونه معلم باید این اصل را در راستای پاسخگویی به جملات زیر که زبان آموزان مطرح کرده اند، اعمال نماید، مثال زیر را ارائه می دهند

الف: من از این بدم میاد. این فقط وقت تلف کردنه.

ب: هرکسی این را می گوید. این باعث می شود که حالم بد بشه.

ج: من نمی توانم آن را …

Continue reading →

چهار اصل بنیادی و کلیدی در مرکز و کانون برنامه ریزی عصب شناختی زبان وجود دارد:

(اوكانر و مک درموت، ۱۹۹۶؛ رول و نورمن، ۱۹۹۷).

۱- نتایج:

اهداف یا سرانجام ها. برنامه ریزی عصب شناختی زبان بر این ادعا است که دانستن دقیق آنچه می خواهید، به شما کمک میکند تا به آن دست یابید. این اصل را می توان به این صورت بیان کرد: آنچه را می خواهید، بدانید.»

Continue reading →

افراد خیلی کمی ارزش آموزشی و تعلیمی به کارگیری تکالیف را به منزله ابزاری برای ترغیب برقراری ارتباط و کاربرد معتبر زبان در کلاس های زبان دوم زیر سؤال می برند. و بسته به تعریف شخص از یک تکلیف، این تکالیف بخشی از مجموعه اصلی تکنیک های تدریس زبان برای معلمین با روش های مختلف بوده اند. با وجود این، آموزش زبان تکلیف محور استدلال و منطقی متفاوت برای استفاده از این تکالیف و همچنین ملاک های متفاوت برای طراحی و کاربرد این تکالیف، ارائه می کند.

Continue reading →