روش تلقینی در شمار مارس سال ۱۹۷۸ مجله پاراد، مورد تحسین قرار گرفت. همچنین نقدی گزنده و بی رحمانه از طرف یک زبان شناس کاربردی مشهور (اسكوول ۱۹۷۹) بر آن صورت گرفت. اسکرول با اذعان به این موضوع که تکنیک ها و رویه هایی در روش تلقینی وجود دارد که می تواند در کلاس درس زبان خارجی مفید واقع شود‘‘ چنین می گوید که لازانف . مخالف کاربرد التقاطی تکنیک هایی است که از حوزه علم تلقين خارج است. اسكوول در مورد علم تلقینی چنین می گوید: اگر ما چیزی در دهه هفتاد آموخته باشیم، آن چیز این است که هنر آموزش زبان از شبه علم تلقین شناسی فایده ای نخواهد برد‘‘ (اسكوول، ۱۹۷۹).

Continue reading →

به رغم کیفیت فلسفی و برخی اوقات متافیزیکی نوشته های گانگنو، اقدامات روش طریق خاموش به صورت علمی در کلاس درس، از حد انتظار کمتر انقلابی است. این روش با کار کردن بر روی برنامه درسی نسبتا سنتی ساختگرا و واژگانی، بسیاری از ویژگی هایی را که مختص روش های سنتی تر است . برای مثال آموزش زبان موقعیتی و روش شنیداری – گفتاری با تأکید شدید بر روی تکرار صحیح و دقیق جملاتی که توسط معلم به عنوان الگو به زبان آموزان ارائه شده،

Continue reading →

روش پاسخ کاملا فیزیکی به محبوبیتی نسبی در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ دست یافت و دلیل نیز این بود که این روش را کسانی تأیید می کردند که بر نقش درک مطلب در فراگیری زبان دوم تأکید داشتند. برای مثال، کراشن (۱۹۸۱) فراهم سازی داده های قابل فهم، و کاهش استرس را به منزله کلیدهایی برای فراگیری موفق زبان میداند؛ و اجرای اعمال جسمی در زبان مقصد را به منزله وسیله ای برای قابل فهم کردن درون داد و به حداقل رساندن استرس می داند.

Continue reading →

روش شنیداری – گفتاری بر این باور است که یادگیری زبان شبیه به صورت های دیگر یادگیری است. از آنجا که زبان، نظامی قاعده مند و ساخت مند است، پس می توان آن را به صورتی سازماندهی کرد تا کارآیی یادگیری و تدریس به حداکثر خود برسد. پس روش شنیداری . گفتاری بر وجوه مکانیکی یادگیری و کاربرد زبان تأکید دارد.

Continue reading →

برنامه ریزی عصب شناختی زبان، یک روش در آموزش زبان نیست و از یک مجموعه از تکنیک های آموزش زبان که بر شالوده نظریه ها و فرض ها در سطوح رویکرد و طرح درسی باشد، ساخته نشده است. بلکه یک فلسفه انسان گرایانه و مجموعه ای از باورها و پیشنهاداتی است که براساس روان شناسی مردم پسند قرار دارد و برای این طراحی شده تا مردم را متقاعد سازد که آنان این قدرت را دارند که زندگی خود و مردم دیگر را در جهت بهتر شدن کنترل نمایند و توصیه های عملی برای چگونه انجام دادن این کار دارد….

Continue reading →

هوش های چندگانه رویکردی با محبوبیت روزافزون برای مشخص کردن شیوه هایی است که در آنها زبان آموزان افرادی منحصر به فرد هستند و اینکه تدریسی را تدوین کرد که بتواند پاسخگوی این منحصر به فرد بودن باشد. هوش های چندگانه یکی از مجموعه دیدگاه های این چنینی است که به تفاوت های زبان آموزان می پردازد و در توصیه های آموزشی و تدوین های طرح درسی نیز این موضوع را به شدت به کار می گیرد…

Continue reading →

رویکردهای محتوا محور در آموزش زبان از دهه ۱۹۸۰ در محیط های مختلف و به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. از اعمال اولیه آن در انگلیسی برای مقاصد خاص و انگلیسی برای مقاصد شغلی و برنامه های استغراقی گرفته تا کاربرد وسیع آن در برنامه های ۱۲-K برای یادگیرندگان انگلیسی به عنوان زبان دوم، در برنامه های زبان خارجی دانشگاهها، و رویکردها و روش ها در آموزش زبان در دوره های تجاری و حرفه ای در محیط های انگلیسی به عنوان زبان خارجی، طرفداران این نوع آموزش بر این ادعا هستند که این نوع رویکرد در مقایسه با رویکردهای دیگر تدریس زبان، به نتایج موفق تری دست می یابد.

Continue reading →

جنبش زبان کل گرا، روشی تدریسی نیست، بلکه رویکردی در یادگیری است که زبان را یک ذات كل می داند.

هر معلم زبانی مختار است تا این رویکرد را براساس نیازهای کلاس های خود، به کار بگیرد.

مزایای ادعا شده برای زبان کل گرا عبارتند از:

تأکید بر روی تجارب و فعالیت هایی که مربوط به زندگی و…

Continue reading →

رویکرد طبیعی به عرفی از روش های آموزش زبان تعلق دارد که بر شالودة مشاهدات و تفسیر اینکه چگونه زبان آموزان هم زباناول و هم زبان دوم را در محیطهای غذیر رسمی فرا می گیرند، استوار است. چنین روشهایی، سازماندهی صوری (دستوری) زبان را به عنوان نیازی برای تدریس رد می کنند.

این روش ها همان نظر نیومارک و رایبل را مدنظر دارند که:

Continue reading →