مشاهده کردیم که رویکرد طبیعی تکنیک ها و فعالیت هایی را به راحتی از روش های دیگر اتخاذ می کند، و می توان تنها با عطف به مقاصدی که این تکنیک ها و فعالیت ها به کار می روند و نحوه استفاده آنها، آن را ابتکاری دانست.

کراشن و ترل (۱۹۸۳) پیشنهاداتی در راستای استفاده از گستره وسیعی از فعالیت ها ارائه می دهند، که همگی آن آموزش زبان موقعیتی، آموزش ارتباطی زبان و روش های دیگر بحث شده در این مبحث هستند.

Continue reading →

چنین مقایسه هایی به غیر از نشان دادن نمونه ای جالب از اینکه چگونه مدافعان آموزش ارتباطی زبان، این آموزش را به نفع خود بر می گردانند، نمایانگر برخی از تفاوت های اصلی بین رویکردهای ارتباطی و روش های قبلی در آموزش زبان است. پذیرش گسترده رویکرد ارتباطی، و نحوه نسبتا متفاوتی که این رویکرد تعبیر و به کار برده شده را می توان به این حقیقت نسبت داد که متخصصینی مختلف از رشته های آموزشی متفاوت آن را در نظر گرفتند و در نتیجه آن را به شیوه های مختلف تفسیر و تعبیر نمودند.

Continue reading →

خاستگاههای آموزش ارتباطی زبان، را باید در تغییرات عرف آموزش زبان در بریتانیا که از اواخر دهه ۱۹۶۰ شروع شد، جستجو کرد. تا آن زمان، آموزش زبان موقعیتی  رویکرد عمده آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی محسوب می شد.

Continue reading →