دیدگاهی کاملا شکاکانه به نقش نظریه زبان شناختی در روش شناسی آموزش زبان دارد. او بر این باور است که مطالعات زبان شناختی می تواند یک تخصص باشد اکهای راستای تفکرات خود شخص راهگشای کوچکی است، و شاید خیلی کم در راستای من که در ذهن است، کمک کننده باشد (گاتگنو، ۱۹۷۲). مباحث زیادی به دریافت روح‘‘ زبان و نه فقط مؤلفه صورت های زبان، پرداخته است. گاتگنو با مطی “روح ‘‘ زبان به شیوه متشکله هر زبان از عناصر آوایی و زبر زنجیری عطف دارد که با آمیخته می شوند و به آن زبان، نظام آوایی و ملودی منحصر به فردی میدهد. زبان آم “حس‘ این جنبه از زبان مقصد را هر چه زودتر، به دست آورد.

Continue reading →

فرضیه درون داد می خواهد ارتباط بین آنچه را زبان آموز در یک زبان در معرض آن است درون داد و فراگیری زبان توضیح دهد، این فرضیه دربرگیرنده چهار موضوع اصلی است:
اول،
این فرضیه مربوط به فراگیری است و نه یادگیری.
دوم،
افراد زمانی به بهترین وجه زبان را فرا می گیرند که درون دادی را بفهمند که اندکی ورای سطح کنونی توانش آنان باشد

Continue reading →