طريق خاموش“ نام روشی در آموزش زبان است که توسط کالب گاتگنو مطرح شد. این روش براساس این فرضیه استوار است که معلم باید تا حد امکان در کلاس درس ساکت باشد، ولی زبان آموز باید ترغیب شود تا حد امکان به زبان دوم صحبت کند. عناصر طريق خاموش، به ویژه استفاده از جداول رنگ و میله های رنگی، از تجارب قبلی گانگنو در مقام طراح آموزشی مهارت خواندن و برنامه های ریاضی نشأت گرفته است. روش طريق خاموش نکات اشتراک زیادی با نظریه های یادگیری و فلسفه های آموزشی دیگر دارد. اگر بخواهیم به صورت کلی بگوییم، فرضیه های یادگیری که در زیربنای کار گاتگنو قرار دارند را می توان به صورت زیر بیان کرد:

Continue reading →

اهداف عام پاسخ کاملا فیزیکی، تدریس مهارت کلامی در یک سطح مقدماتی است. درک مطلب وسیله ای برای رسیدن به هدف است، و هدف غایی نیز، تدریس مهارت های اصلی گفتاری است. هدف یک دوره درسی مبتنی بر پاسخ کاملا فیزیکی این است که زبان آموزانی پرورش دهد که قادر به برقراری ارتباط طبیعی و قابل فهم با متکلم بومی زبان باشد. اهداف خاص آموزشی، به طور مفصل شرح داده نشده اند، چرا که این اهداف وابسته به نیازهای خاص زبان آموزان هستند. با وجود این، هر هدفی که مد نظر باشد، باید از طریق کاربرد تمرینات شفاهی) حرکت محور به صورت جملات سؤالی، قابل حصول باشد.

Continue reading →

آشر (۱۹۷۷) گزارش درس به درسی از یک دوره درسی که مبتنی بر اصول پاسخ کاملا فیزیکی است، ارائه می دهد که به عنوان منبع اطلاعات برای رویه های به کار رفته در کلاس درس پاسخ کاملا فیزیکی عمل میکند. این دوره برای مهاجران بزرگسال بود که شامل ۱۵۹ ساعت تدریس کلاس درسی بود. کلاس ششم در این دوره به شیوه زیر تدریس می شد:

Continue reading →

طرفداران روش شنیداری – گفتاری، تجدیدنظری کامل در باب برنامه درسی زبانی را طالب بودند. آنان همانند اصلاح گرایان قرن نوزدهم، تدریسی گفتار محور را که هدف اصلی آن تسلط و مهارت گفتاری بود، طرح کردند، و مطالعه دستور زبان یا ادبیات را به منزله هدف آموزش زبان خارجی، طرد کردند. یک تغییر اساسی مورد نیاز است، یک جهت گیری جدید در مورد رویه لازم است و خانه تکانی کامل در مورد روشها، مطالب آموزشی، متون، و آزمونها اجتناب ناپذیر می باشد. (بروکس، ۱۹۶۴)

Continue reading →