پیشینه اکثر روش ها و رویکردهای توصیف شده در این مبحث تأکید بر روی درون داد در آموزش زبان دارند. فرض بر این است که با بهتر کردن برنامه درسی، مطالب آموزشی، و فعالیت های آموزشی، و یا با تغییر نقش زبان آموزان و معلمین، یادگیری زبانی مؤثرتری رخ خواهد داد.

Continue reading →

در سال ۱۹۷۷ تریسی ترل ۔ معلم زبان اسپانیولی در کالیفرنیای آمریکا – طرحی برای یک فلسفه جدید آموزش زبان ارائه کرد که آن را رویکرد طبیعی نامید‘‘ (ترل، ۱۹۷۷؛ ۱۹۸۲). این کار تلاشی برای ایجاد یک طرح تدریس زبان بود که اصول ’انسان گرایانه آن را محققین در مطالعات مربوط به فراگیری زبان دوم مشخص کرده بودند. رویکرد طبیعی از تجربیات ترل که زبان اسپانیولی را در کلاس های درس تدریس کرده بود، ناشی شد؛ اگرچه این رویکرد در کلاس های درسی سطح مقدماتی تا پیشرفته و با زبانهای مختلف دیگری نیز مورد استفاده قرار گرفته بود.

Continue reading →

پیشینه آموزش زبان تکلیف محور (TBLT) به رویکردی بر مبنای استفاده از تکالیف به عنوان واحد اساسی برنامه ریزی و تدریس در آموزش زبان اشاره دارد. برخی از هواداران آن (برای مثال، ویلیس ۱۹۹۶) این رویکرد را به منزله رشد منطقی آموزش ارتباطی زبان مطرح می کنند، چون از اصول متعددی که بخشی از نهضت آموزش ارتباطی زبان را از دهه ۱۹۸۰ تشکیل میدهد، استفاده می کند. برای مثال:

Continue reading →

هوش های چندگانه (MI) اشاره به فلسفه زبان آموز محوری دارد که هوش انسانی را دارای ابعاد چندگانه ای می داند که باید در آموزش آنها را شناخت و بسط داد. هوشبهر یا آزمون های هوش سنتی براساس آزمونی به نام استانفورد بینه قرار دارند که براساس این ایده شکل گرفت که هوش یک استعداد واحد، غیر متغیر و ذاتی است.

Continue reading →

گزارش کلمن در سال ۱۹۲۹ رویکردی خوانداری محور را در آموزش زبان خارجی برای استفاده در مدارس و کالج های امریکا توصیه کرد این موضوع باعث تأکید گذاشتن بر تدریس درک متون شد. معلمین از روی کتبی که حاوی گزیده های کوتاه خوانداری به زبان خارجی بود و قبل از آن فهرست هایی از واژگان ارائه شده بود، درس می دادند. هدف، خواندن بی صدا و سریع بود، ولی در عمل معلمین مجبور می شدند که به بحث درباره محتوای آن متن برگزیده در زبان انگلیسی بپردازند. افرادی که در ایالات متحده در تدریس انگلیسی به عنوان یک زبان دوم در خلال دو جنگ جهانی دخیل بودند، یا از رویکرد روش مستقیم تعدیل شده استفاده کردند، با رویکردی خوانداری محور انتخاب نمودند، و یا رویکردی شفاهی – خوانداری را اختیار کردند (داریان ، ۱۹۷۲).

Continue reading →

دیدگاهی کاملا شکاکانه به نقش نظریه زبان شناختی در روش شناسی آموزش زبان دارد. او بر این باور است که مطالعات زبان شناختی می تواند یک تخصص باشد اکهای راستای تفکرات خود شخص راهگشای کوچکی است، و شاید خیلی کم در راستای من که در ذهن است، کمک کننده باشد (گاتگنو، ۱۹۷۲). مباحث زیادی به دریافت روح‘‘ زبان و نه فقط مؤلفه صورت های زبان، پرداخته است. گاتگنو با مطی “روح ‘‘ زبان به شیوه متشکله هر زبان از عناصر آوایی و زبر زنجیری عطف دارد که با آمیخته می شوند و به آن زبان، نظام آوایی و ملودی منحصر به فردی میدهد. زبان آم “حس‘ این جنبه از زبان مقصد را هر چه زودتر، به دست آورد.

Continue reading →

ضبط صوت و تجهیزات سمعی بصری اغلب نقش مهمی در دوره درسی مبتنی بر روش شنیداری – گفتاری دارند. اگر معلم متکلم ہومی زبان مقصد، نباشد، نوار ضبط الگوهای دقیقی از دیالوگ ها و تمرینات عرضه می کنند. آزمایشگاه زبان نیز نقشی اساسی دارد.

آزمایشگاه زبان موقعیت لازم را برای کار تمرینی بیشتر و ارائه تمرین کنترل شده عاری از خطای ساخت های پایه را، ممکن می سازد.

Continue reading →

۲- جورچین: درون داد مختلف ولی از قبل تعیین شده – ارزشیابی و ترکیب حقایق و ایده ها

ـ هر فرد در گروه اطلاعات مختلفی دریافت میکند.

ـ زبان آموزان در گروههای اصلی (گروههای تخصصی)، گروهبندی می شوند که شامل افرادی هستند که باید مطالب یکسانی را یاد بگیرند و آماده برای تدریس آن شوند.

– زبان آموزان دوباره به صورت گروه های معمول (گروههای جورچین)، گروهبندی می شوند

Continue reading →

اهداف بین شده ای برای آموزش “هوش های چند گانه” به صورت زبان شناختی وجود ندارد. فن تعليم هوشهای چندگانه تأکید بر روی کلاس درس زبان به مثابه محیطی برای یک مجموعه از نظام های حمایتی آموزشی دارد که هدف آن تبدیل زبان آموز به برنامه ریز تجارب یادگیری خودش است. چنین زبان آموزی هم قدرتمندتر و هم راضی تر از زبان آموز در کلاس درس سنتی است. یک زبان آموز هدفمندتر و شادتر احتمالا نامزد بهتری برای آموختن زبان دوم و به کارگیری آن خواهد بود…

Continue reading →

یادگیری زبان در آموزش محتوا محور معمولا محصول فرعی یادگیری محتوا محسوب میشود. بنابراین، اهداف یک دوره متعارف آموزش محتوا محور همان اهداف دوره محتوایی بیان می شود. موفقیت در دستیابی به اهداف دوره محتوایی، گواه ضروری و کافی برای اینست که به اهداف یادگیری زبان نیز دست یافته شده است. یک استثنا به این تعمیم در الگوی آموزشی مضمون محور آموزش محتوا محور دیده می شود.

Continue reading →