جنبش زبان کل گرا، روشی تدریسی نیست، بلکه رویکردی در یادگیری است که زبان را یک ذات كل می داند.

هر معلم زبانی مختار است تا این رویکرد را براساس نیازهای کلاس های خود، به کار بگیرد.

مزایای ادعا شده برای زبان کل گرا عبارتند از:

تأکید بر روی تجارب و فعالیت هایی که مربوط به زندگی و…

Continue reading →

افزودن بر این، طرفداران روش ها ، با هم یک اجتماع حرفه ای را که دارای هدف، ایدیولوژی و زبان صنفی خاص خودشان است، می سازند؛ این باعث می شود که طرفداران روش دارای گروه منجسم معلمین باشند که آنان می توانند تجربیات و ایده های خود  را با معلمین دیگر در میان بگذارند. همچنین روش ها را می توان به منزله یک منبع غنی از فعالیت ها دانست که برخی از آنها را میتوان بدون توجه به به ایدیولوژی  اصلی، مورد جرح و تعدیل قرار دارد و در نهایت اتخاذ کرد.

Continue reading →

از مطالعه و بررسی رویکرد ها و روش های ارایۀ شده  ، مشاهده شد که تاریخچه اموزش زبان در صد سال گذشته با ویژگی جستجو برای شیوه های موثر تر آموزش زبان های دوم یا خارجی مشخص می شود . متداول ترین راه حل برای ” مشکل آموزش زبان ” ، انتخاب یک رویکرد یا روش جدید محسوب شد .

Continue reading →

کار شورای اروپا، نوشته های ویلکینز، ويدوسون، کندلین، کریستوفر برومفيت ، کیت سود و زبان شناسان کاربردی دیگر بریتانیایی در باب شالودۀ نظری برای رویکرد ارتباطی یا نقش گرا را در آموزش زبان؛ قابلیت کاربرد سریع این ایده ها توسط مؤلفان کتب درسی، نسبتا سریع این اصول جدید توسط متخصصین امر آموزش زبان بریتانیایی و مراکز ایجاد و بسط برنامه تحصیلی، و حتی دولتها، باعث شهرت ملی و بین المللی آنچه شد که ارتباطی نام گرفت.

Continue reading →

وقتی زبان شناسان و متخصصان زبان می خواستند کیفیت آموزش زبان در اواخر قرن نوزدهم را بهبود بخشند، اغلب این کار با عطف به  اصول و نظریه های عام در باب: چگونگی یادگیری زبان ها، چگونگی ارائه و سازماندهی دانش زبانی در حافظه، یا چگونگی سازماندهی خود زبان، انجام می دادند. زبان شناسان کاربردی اولیه، از قبیل هنری سوییت(۱۸۴۵-۱۹۱۲)، اوتو یسپرین(Otto Jespersen)(1860-1943)، و هارولد پالمر(Harold Palmer)(1877-1949)، اصول و رویکردهای

Continue reading →