طريق خاموش“ نام روشی در آموزش زبان است که توسط کالب گاتگنو مطرح شد. این روش براساس این فرضیه استوار است که معلم باید تا حد امکان در کلاس درس ساکت باشد، ولی زبان آموز باید ترغیب شود تا حد امکان به زبان دوم صحبت کند. عناصر طريق خاموش، به ویژه استفاده از جداول رنگ و میله های رنگی، از تجارب قبلی گانگنو در مقام طراح آموزشی مهارت خواندن و برنامه های ریاضی نشأت گرفته است.
Continue reading →اهداف روش تلقینی همانا ارائه مهارت محاوره ای و مکالمه ای در سطح پیشرفته و به سرعت است. ادعاهای زبانی این روش براساس تسلط یافتن زبان آموزان در فهرست های زیاد زوجهای واژگانی قرار دارد و در واقع به زبان آموزان چنین پیشنهاد می کند که مطلوب است که آنان چنین اهدافی را برای خود برگزینند. با وجود این، لازانف تأکید می کند که قدرت فزاینده حافظه، یک مهارت ایزوله نیست، بلکه نتیجه “تحریک مثبت و فراگیر شخصیت است.“ (لازانف، ۱۹۷۸)
Continue reading →پیشینه روش تلقینی که تلقین زدایی نیز نام دارد، روشی است که توسط یک روانپزشک – معلم بلغاری به نام گئورگی لازانف مطرح شد. این روش مجموعه ای خاص از توصیه های یادگیری است که از تلقین شناسی در روانپزشکی برگرفته شده است و لازانف آن را چنین تعریف میکند: علمی… که مربوط به مطالعه نظاممند تأثیرات غیر عقلایی و / یا ناخودآگاه است که انسان همواره با آن مواجه است (استویک، ۱۹۷۶). روش تلقینی سعی دارد این تأثیرات را مهار کند و آنان را چنان تغییر جهت دهد تا یادگیری بهینه و مطلوب صورت بگیرد. فاحش ترین ویژگی های روش تلقینی، همانا طرز دکوراسیون، مبلمان، و آرایش کلاس درس، بهره گیری از موسیقی و رفتار مقتدرانه معلم است. ادعاهایی که برای یادگیری تلقینی مطرح شده اند، اغراق آمیز است: بخشی از زندگی وجود ندارد که نتوان تلقین شناسی را در آن به کار برد‘‘ (لازانف، ۱۹۷۸). حفظ کردن در یادگیری از طریق روش تلقینی، در مقایسه با یادگیری از طریق روش های سنتی، ۲۵ بار بیشتر حادث می شود. (لازانف، ۱۹۷۸)
Continue reading →روش تلقینی در شمار مارس سال ۱۹۷۸ مجله پاراد، مورد تحسین قرار گرفت. همچنین نقدی گزنده و بی رحمانه از طرف یک زبان شناس کاربردی مشهور (اسكوول ۱۹۷۹) بر آن صورت گرفت. اسکرول با اذعان به این موضوع که تکنیک ها و رویه هایی در روش تلقینی وجود دارد که می تواند در کلاس درس زبان خارجی مفید واقع شود‘‘ چنین می گوید که لازانف . مخالف کاربرد التقاطی تکنیک هایی است که از حوزه علم تلقين خارج است. اسكوول در مورد علم تلقینی چنین می گوید: اگر ما چیزی در دهه هفتاد آموخته باشیم، آن چیز این است که هنر آموزش زبان از شبه علم تلقین شناسی فایده ای نخواهد برد‘‘ (اسكوول، ۱۹۷۹).
Continue reading →لازانف هیچ نظریه زبانی ارائه نمی دهد. همچنین به نظر نمی رسد که فرض های خاصی در مورد مقولات زبانی و سازماندهی آنها مدنظر داشته باشد. تأکید بر روی حفظ کردن زوج کلمات واژگانی – یعنی یک کلمه به زبان مقصد و معادل ترجمه ای آن به زبان مادری به نمایانگر آن دیدگاه زبانی است که در آن، واژه نقش محوری دارد و در آن، تلفظ واژگانی، و نه بافت سازی، مورد تاکید قرار می گیرد. با وجود این، لازانف گاه گاهی در واقع به اهمیت تجربه کردن میں زبانی در متن های معنادار در کل‘‘ اشاره می کند (لازانف، ۱۹۷۸،)، و چنین می گوید که دوره های درسی روش تلقینی باعث می شود که زبان آموز معطوف به حفظ وی کسب عادت های کلامی نشوند، بلکه به کنش های ارتباطی بپردازد.‘‘ (۱۹۷۸)
Continue reading →به رغم کیفیت فلسفی و برخی اوقات متافیزیکی نوشته های گانگنو، اقدامات روش طریق خاموش به صورت علمی در کلاس درس، از حد انتظار کمتر انقلابی است. این روش با کار کردن بر روی برنامه درسی نسبتا سنتی ساختگرا و واژگانی، بسیاری از ویژگی هایی را که مختص روش های سنتی تر است . برای مثال آموزش زبان موقعیتی و روش شنیداری – گفتاری با تأکید شدید بر روی تکرار صحیح و دقیق جملاتی که توسط معلم به عنوان الگو به زبان آموزان ارائه شده،
Continue reading →درسی که مبتنی بر روش طريق خاموش است از یک چهارچوب معیار تبعیت می کند. اولین بخش درس بر تلفظ تأکید دارد. بر حسب سطح توانایی زبان آموزان، آنان بر روی اصوات، عبارات و جملات تکی که بر روی جدول فیدل طراحی شده است، کار می کنند. در مرحله ابتدایی، معلم صوت مورد نظر را پس از اشاره کردن به علامت آوایی بر روی جدول، بیان می کند. سپس معلم در سکوت به تک تک علايم آوایی و علایم ترکیبی گفته ها اشاره می کند و بر گفته های زبان آموزان نظارت می کند. معلم ممکن است کلمه ای را بیان کند و از زبان آموزان بخواهد حدس بزنند که توالی علایم آوایی که آن کلمه را می سازند، کدام است.
Continue reading →دیدگاهی کاملا شکاکانه به نقش نظریه زبان شناختی در روش شناسی آموزش زبان دارد. او بر این باور است که مطالعات زبان شناختی می تواند یک تخصص باشد اکهای راستای تفکرات خود شخص راهگشای کوچکی است، و شاید خیلی کم در راستای من که در ذهن است، کمک کننده باشد (گاتگنو، ۱۹۷۲). مباحث زیادی به دریافت روح‘‘ زبان و نه فقط مؤلفه صورت های زبان، پرداخته است. گاتگنو با مطی “روح ‘‘ زبان به شیوه متشکله هر زبان از عناصر آوایی و زبر زنجیری عطف دارد که با آمیخته می شوند و به آن زبان، نظام آوایی و ملودی منحصر به فردی میدهد. زبان آم “حس‘ این جنبه از زبان مقصد را هر چه زودتر، به دست آورد.
Continue reading →طريق خاموش“ نام روشی در آموزش زبان است که توسط کالب گاتگنو مطرح شد. این روش براساس این فرضیه استوار است که معلم باید تا حد امکان در کلاس درس ساکت باشد، ولی زبان آموز باید ترغیب شود تا حد امکان به زبان دوم صحبت کند. عناصر طريق خاموش، به ویژه استفاده از جداول رنگ و میله های رنگی، از تجارب قبلی گانگنو در مقام طراح آموزشی مهارت خواندن و برنامه های ریاضی نشأت گرفته است. روش طريق خاموش نکات اشتراک زیادی با نظریه های یادگیری و فلسفه های آموزشی دیگر دارد. اگر بخواهیم به صورت کلی بگوییم، فرضیه های یادگیری که در زیربنای کار گاتگنو قرار دارند را می توان به صورت زیر بیان کرد:
Continue reading →اهداف عام پاسخ کاملا فیزیکی، تدریس مهارت کلامی در یک سطح مقدماتی است. درک مطلب وسیله ای برای رسیدن به هدف است، و هدف غایی نیز، تدریس مهارت های اصلی گفتاری است. هدف یک دوره درسی مبتنی بر پاسخ کاملا فیزیکی این است که زبان آموزانی پرورش دهد که قادر به برقراری ارتباط طبیعی و قابل فهم با متکلم بومی زبان باشد. اهداف خاص آموزشی، به طور مفصل شرح داده نشده اند، چرا که این اهداف وابسته به نیازهای خاص زبان آموزان هستند. با وجود این، هر هدفی که مد نظر باشد، باید از طریق کاربرد تمرینات شفاهی) حرکت محور به صورت جملات سؤالی، قابل حصول باشد.
Continue reading →
No comments yet